نمایش پست تنها
  #18  
قدیمی 01-19-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض وقت چوب خوردن بايد چوب خورد


وقت چوب خوردن بايد چوب خورد


در سال 1323 به واسطه روس و ژاپن قيمت قند در ايران گران شد و علاء الدوله حاكم تهران چند تن از تجار تهران را به جرم گرانفروشى به فلك بست و چوب زد.
درآن هنگام حاج سيد هاشم پيرمرد شصت ، هفتاد ساله كه عمرى را به نيكوكارى گذرانده وارد مجلس حاكم تهران شد.
علاءالدوله به او گفت :
چرا قند را گران كرديد؟
سيد پاسخ داد: به واسطه پيش آمدن جنگ روس و ژاپن قند كمترى به ايران وارد مى شود.
علاءالدوله گفت : بايد التزام بدهيد كه قند را به قيمت سابق بفروشيد.
سيد جواب دادكه : چنين التزامى نمى دهم اما صد صندوق قند دارم كه به جنابعالى پيشكش مى كنم ودست از تجارت برمى دارم .
در اين هنگام حاج سيداسماعيل سرهنگ توپخانه سر رسيد و سلام كرد.
علاءالدوله از اين كه تعظيم نكرده است عصبانى شد و گفت :
تو چه داخل آدمى هستى كه سلام مى كنى و تعظيم نمى كنى ؟ آهاى بچه ها بياييد يك پاى سيد هاشم و يك پاى اين سرهنگ را به فلك ببنديد.
در اين بين حاج على نقى پسر 27 ساله سيد هاشم سر رسيد.
چون پدر پير را بدان حال ديد خود را به پاهاى او انداخت و گفت :
تا زنده ام نخواهم گذشت پدرم را چوب بزنيد.
فراشها او را عقب كردند اما او دوباره خود را روى فلك انداخت . علاءالدوله فرمان داد پدر را رها كنيد و پسر را فلك كنيد.
فراشان به فرمان عمل كردند و چوب زيادى به پاهاى پسر بيگناه زدند. در اين وقت پيشخدمت وارد شد و گفت نهار حاضر است .
علاءالدوله بر سر سفره نشست و آقا سيد هاشم را احضار كرد و گفت
: آقا وقت چوب بايد چوب خورد، وقت نهار بايد نهار خورد. فعلامشغول نهار شويد.

دكتر رضوانى (انقلاب مشروطيت ايران نقل از تاريخ بيدارى ايرانيان ص257.)
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید