فکر کنم دیالوگی که گربه چهارمیه توی مسیری که داشت از اقاهه دور میشد و میگفت این بود :
بذار اگه موشه رو از چنگشون در اوردم میارم با هم میخوریم تو سفره رو بنداز ! .
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|