بازی یک اردنگی به من بزن
تز : این بازی را مردها اجرا می کنند که وضع اجتماعی شان جوری ات که انگار علامتی با نخ از گردنشان آویزان است که روی آن نوشته شده: " خواهش می کنم به بنده اردنگی نزنید " اما منظره آن چنان اغوا کننده است که آدم نمی تواند جلوی خودش را بگیرد .وقتی نتیجه ی طبیعی حاصل شد ،مرد به طور رقت انگیزی می نالد که " بابا ، روی تابلو نوشته اردنگی نزنید " و بعد اضافه می کند : " چرا هر چی کاسه کوزه است سر من بدبخت باید بشکند؟"
از لحاظ بالینی این بازی می تواند مبدل تکیه کلام بازی " روانپزشکی " باشد که می گوید : " هر وقت کوچکترین ناراحتی پیش می آید ،تمام تنم مثل بید می لرزد. "
یکی از عناصر بازی " چرا همیشه هر چی کاسه کوزه است ..." از جنبه ی معکوس غرور سر چشمه می گیرد :" بدبختی های من از تو بیشتر است ."
و این عامل اغلب در اشخاص بدگمان و بدبین دیده می شود .
اگر اطرافیان این فرد محض خوش قلبی از زخم زبان زدن به او خودداری کنند و مثلا نگویند که : " من فقط دارم کمک می کنم "، و یا اصول اخلاقی و اجتماعی را به رخش نکشند ، رفتار مرد به مرور تحریک آمیزتر می شود . تا این که از حد و حدود خود تجاوز کرده ،بالاخره اطرافیان را مجبور می کند که به او زخمه بزنند .
این افراد اشخاصی رانده شده و فریب خورده هستند و مدام از کارشان اخراج می شوند .
یک اردنگی به من بزن " در میان زن ها :
نام این بازی در میان زن ها " نخ نما " است .
اگر چه غالبا چنین زن هایی باوقارند ،گاهی نهایت سعی شان را می کنند که شلخته جلوه کنند . سعی شان بر این است که نشان دهند در آمدشان هیچ وقت در حد کافی و به صورت شایسته نیست و همیشه " دلیل خوبی " هم دارند .
اگر گاهی پول باد آورده ای به دستشان برسد ، همیشه کسی هست که بیاید و کمک کند آن را سر معامله ای بی ارزش هد ر دهند ، به زبان عامیانه ،چنین زنی " دوست مادر " نامیده می شود که همیشه حاضر است پند و نصیحت مادرانه به افراد بدهد و نهایتا بر اساس تجارب دیگران زندگی می کند . بازی " چرا باید هر چی کاسه کوزه است .. " برای آنها بی سرو صداست و فقط رفتار و سلوک و تلاش متهورانه شان به آنها القا می کند که " چرا باید هر چی کاسه کوزه است سر من بدبخت بشکند ؟"
شکل جالبی از بازی " چرا باید هر چی کاسه کوزه است .." را اشخاص بسیار جا افتاده اجرا می کنند که در زندگی به موفقیت ها و پاداش های بزرگی ،حتی مافوق انتظارات خودشان نائل آمده اند . در چنین مواردی ،بازی ممکن است به مرحله ی تفکرات جدی و سازنده ای برسد و موجب رشد شخصیت به بهترین مفهوم آن گردد ؛ البته اگر بدین نحو توجیه شود که " من واقعا چه کردم که مستوجب این باشم ؟"
|