[behnam5555]

با سلام حضور استاد گرامی جناب آقای حسن رحمانی یکه تاز هنر مردمی کرمانشاه

دوست گرامی شاید جنابعالی بنده را نشناسید؛امکانش هست که من هم شما را بخوبی یادم نیاد؛ ولی همینقدر که با مرحوم سیافی که خدا رحمتش کند دوست و همبازی بودید شکی ندارم که مرا توشهرتان دیدین؛بهتره حاشیه نرم و لپ مطلب را
خدمتتان عرض کنم.

بنده احمد نقده متولد 1336 مهاباد هستم واز سال 1345 در کارتاتر شهرستان فعالیت داشته ام؛زمانی که در اداره فرهنگ وهنر مشغول کا نمایشی بودم و هستم.
آقای آتش تقی پور استاد گرامیم که در مهاباد تدریس میکرد مرحوم سیافی را برای همکاری دعوت به کار کردند.
نمایشنامه گرگه اومد غم اومد نوشته آقای حضرتی را دست گرفتیم وبا همکاری دوستان رو صحنه آوردیم؛ برای اجرادر شهرهای سنندج؛ کرمانشاه؛یزد؛تفت و جشنواره تاتر شهرستانها در تهران آماده شدیم.
اقامتمان در هتل بزرگ بود فکر کنم مرکز شهر واقع شده بود.
در شهر زیبای کرمانشاه در سالن شهرداری نمایش را اجرا کردیم که مرحوم سیافی نقش روباه را داش وبنده نقش گرگ را ؛آقای تقی پور گارگردان وخانم ایشان خانم شهین علی زاده نقش بزرابه عهده داشتند؛اوایل انقلاب بود ومردم خیلی خوششان اومده بود؛
وقتی که من شنگول و منگول را ( یکی به دندان ودیگری را با یک دست ) میگرفتم و میدوزدیدم ؛مردم کف میزدند وتشویق میکردند.اینراهم بگم که نمایشنامه اگرچه فلکلور بود اما با بازنویسی که شده بود بوی سیاسی میداد./
برای اجرای ما آقای عزت ا.. انتظامی هم امده بود؛از آن زمان بنده مرحوم سیافی را میشناختم.
حالا بنده در صدا وسیمای مرکز مهاباد مشغول کار نمایشی و دوبله هستم.
باز هم خوشحالم از اینکه یک هم مرام وهم کیش بزرگواری چون شما مهمان سایتی هستین که مورد عنایت جنابعالی قرار گرفته است.

پایدار باشین

احمد نقده