حالا که هستی
تسکین باش برایم
تنهایی
مثل یک گرگ
زنجیر پاره کرده
ریشههای بودنِ مرا
باورِ بودنِ تو را
می درد
و می درد
و می درد..
حالا که هستی
تسکین باش برایم
مرا در آغوش بگیر و بگو
کجا رفتند؟
آدمهایی که دوستم داشتند
کجا هستند؟
آدمهایی که دوستشان داشتم...
نیکی فیروزکوهی