نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 05-16-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Question همین امشب !

امشب یک شب بهاری ست ... این را تقویم روی دیوار اتاقم مدام گوشزد میکند !
تقویم هرگز نمیداند شکوفه دادن گل های یک قلب یخی در بهاری ترین شب یعنی چه !
من مطمئن هستم تقویم حتی فلسفه ی نم نم بارانی که هوای کوچه را خیس کرده هم نمیداند !!

بوی مرگ شقایقی که لابه لای نوشته های دفترم جان داده با خیسی کوچه می آمیزد ..
باران متولد می شود .... باران !

در این ساعت های خاموش ِ دوست داشتنی که حتی تصور سکوت ِ آرام اش ، سلول های خاکستری مغزم را
سبز می کند .. ؛ دوست دارم واژه های سرکش ذهنم را سوار بر بادبادک کودکی ام تا بارانی ترین لهجه ی
پنجره های نیمه بسته پرواز دهم ...

پرواز ... پرواز ... شاید دیروقتی ست یادم رفته من برای پرکشیدن خلق شده ام ...
برای پرنده بودن ... برای پرواز .....





غزل
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید