04-04-2010
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بوسه در اشعار پارسی
بوسه در اشعار پارسی
قند آميخته با گل نه علاج دل ما است
بوسهاي چند برآميز به دشنامي چند
حافظ
جان من بوسه بده عذر ميار
ديدن روي تو عيد است مرا
دكتر خانلري
اشگش به گونه بود كه آورد سوي من
بار دگر لبان خود از بهر بوسه پيش
نوراني وصال
دارد لب من تشنگي بوسة بسيار
چون مزرعه خشك كه دارد غم باران
مهدي سهيلي
شستم به اشك، پاي وي و چاره ساختم
آن داغ را به بوسة لبهاي گرم خويش
اين گوهري كه در نظرت سنگ ساده است
برپاي آن پري چو رهي بوسه داده است
رهي معيّري
سه بوسه كز دولبت كردهاي وظيفه من
اگر ادا نكني قرض دار من باشي
حافظ
بوسهاي زان دهن تنگ بده يا بفروش
كاين متاعي است كه بخشندوبها نيزكنند
سعدي
بوسه كي گردد از آن لبهاي جان پرور جدا؟
كي به افسون ميشود شيريني از شكر جدا؟
عبدالعال نجات
بوسهاي كردم ز رخسارش تمنّا دوش گفت
ديدن اين گلستان خوب است و گل چيدن خطا ست
هادي رنجي
چه آيتي تو مگر ساحري كه شاه و گدا
هر آنكه ديد لبت بوسهاي گدائي كرد
محسن ملك آرا
شنيدهام كه به جان بسته يارقيمت بوس
هزارجان به تنم نيست صدهزار افسوس
فتحعلي شاه
به چه عضو تو زنم بوسه نداند چه كند
بر سر سفرة سلطان چو نشيند درويش
مجمر زواره
هرچند شكسته پر به كنج قفسم
يك بوسه بود از لب لعلت هوسم
و آن بوسه چنان است كه لب بر لب تو
آن قدر بماند كه نماند نفسم
فريدون مشيري
توبه كردم كه نبوسم لب ساقي و كنون
ميگزم دست چرا گوش به نادان كردم
حافظ
يك بار بوسهاي ز لب تو ربودهام
يك بار ديگر آن شكر ستانم آرزو است
عراقي
جان به بهاي بوسه ات دادم ولب گزيدهام
با تو در اين معاملت هيچ زيان نديدهام
نقي كمرهاي
بعد از عمري زتويك بوسه طلب كردم ليك
لب گزيدي و مرا غرق خجالت كردي
عندليب
مبوس جز لب معشوق و جام ميحافظ
كه دست زهد فروشان خطااست بوسيدن
حافظ
گر ميسّر نشود بوسه زدن پايش را
هر كجا پاي نهد بوسه زنم جايش را
كليچه پز
خواستم از لعل او دو بوسه و گفتم
تربيتي كن به آب لطف خسي را
گفت يكي بس بود كه گر دوستاني
فتنه شود آزمودهايم بسي را
عمر دوباره است بوسه من و هرگز
عمر دوباره ندادهاند كسي را
فرخي سيستاني
آمدزدرم خنده به لب،بوسه طلب،مست
در دامن پندار من مي زده بنشست
لعبت والا
ز غنچه دهنت بوسهاي به خواب گرفتم
نمردم و ز گل آرزو گلاب گرفتم
ز نيل بيك
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|