نمایش پست تنها
  #9  
قدیمی 02-28-2010
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بازی "دادگاه"

تز : از اسم این بازی اینگونه مشخص می شود که مربوط به مراجع و محاکم قانونی است و شامل بازی هایی است از قبیل :
" چوب زیر بغل " ( تمسک به جنون ) و " بدهکار " ( اقامه دعوی به منظور کسب حقوق مالی ) اما به لحاظ بالینی ،این بازی اغلب در جلسات مشاوره ی ازدواج و گروه های روان درمانی مربوط به ازدواج اجرا می شود . که معمولا انواع این بازی در گروه های روان درمانی هیچ مسئله ای حل نمی شود . زیرا بازی هرگز خاتمه ندارد . در چنین مواردی مشاوران و متخصصان بدون آن که متوجه باشند ،خود به عرصه ی بازی کشیده می شوند .

" دادگاه " را می تواند چند نفره بازی کرد اما اساسا از سه نقش تشکیل شده : مدعی و مدعی علیه و قاضی که به ترتیب به وسیله ی شوهر و زن و روانکاو ایفا می شوند .

مثال :

شوهر به عنوان مدعی شروع می کند : " بگذارید تعریف کنم دیروز زنم چه کار کرد . او دست کرد فلان چیز را برداشت و ......" وغیره .

در این موقع زن به عنوان مدعی علیه به دفاع می پردازد: " نه خیر ، جریان واقعی این طوری بود که هر دو داشتیم و ...." و غیره .

شوهر : " من واقعا خوشحالم هر دو روی سکه را مشاهد می کنید .... من فقط می خواهم همه چیز منصفانه مطرح شود ...."

مشاور یا درمانگر : " بله ، مثل اینکه بهتر است تمام جنبه ها را بررسی کنیم ...." و غیره .

حال اگر واقعا حضاری وجود داشته باشند روانگر یا مشاور رو به جمع می گوید : " خب ، بگذارید ببینم دیگران چه نظراتی دارند ." و اگر این گروه آموزش کافی دیده باشند بدون اینکه دستوری به ایشان داده شود خود نقش هیئت منصفه را بازی خواهند کرد .


آنتی تز :

درمانگر به شوهر می گوید : " شما صد در صد حق دارید "

اگر شوهر با خشنود ی یا با پیروزی به صندلی خود تکیه بزند .

درمانگر می پرسد :از اینکه حق به شما داده شد ه چه احساسی دارید ؟

شوهر جواب می دهد : " احساس خیلی خوب ."

درمانگر می پرسد :" در واقع من فکر می کنم که شما اشتباه می کنید ."

شوهر اگر مرد منصفی باشد ،می گوید : " خودم از اول می دانستم ."

شوهر اگر منصف نباشد .شوهر واکنش و عکس العملی نشان می دهد که معلوم می کند بازی تازه ای شروع خواهد شد . این امکان هم هست که بعدها بتوان موضوع را بیشتر و بهتر بررسی کرد .

ولی به هر حال عنصر مهم بازی در این حقیقت نهفته است که مدعی ،هر چند با آب و تاب جز می زند که حق با اوست ،اساسا می داند که اشتباه می کند .



نوعی دیگر از آنتی تز : درمانگر یا روانکاو تحت هیچ شرایطی به گروه حق اشتفاده از لفظ سوم شخص مفرد را نمی دهد . یعنی استفاده لفظ شما برای غیر و من درباره ی نظرات و تجربیات فردی خود . ولی هیچ کس حق ندارد درباره ی " او " حرف بزند .

مثلا :

" فلانی این کار را کرد یا " بهمانی آن حرف را کرد " از این جا به بعد زوج های حاضردر گروه بازی را متوقف می کنند .یا اینکه یکدیگر را "عزیزم "خطاب می کنند ،که خود دست کم یک درجه بهتر است . از طرفی ممکن است مشغول بازی " وانگهی " شوند .


" بازی وانگهی "اغلب شدیدا به وسیله مدعی علیه های بدگمان بازی می شود . برای اشخاص مبتلا به این بیماری روانی ،به علت حراف بودنشان ،بسیار آسان است که مدعیان خود را هر چه هم لحن شوخی و غیر مستقیم داشته باشند ،عصبانی و عقیم سازند .



توجه :: به طور کلی روش غیر مستقیم استعاری از آشکارترین دام هایی است که در بازی " وانگهی " باید از آن دوری کرد.


بازی " دادگاه " در شکل روزمره اش می توان به آسانی بین بچه ها مشاهد کرد .

نوع سه نفره این بازی : بین دو بچه و یکی از والدین .


اولی : " مامان ،او شکلات مرا برداشت ...."
دومی : "آره ،اما او اول عروسک مرا برداشت و قبل از آن هم مرا کتک زد و تازه ( "وانگهای ") ما قرار بود شکلاتهایمان را با هم نصف کنیم .

__________________

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید