نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 03-04-2008
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

خب چندتا عکس از این فیلم بذارم (راستی از دی وی دی عکس گرفتن چه حالی میده )
و یه نکته که به نظرم میرسه اینکه
در اکثر سایت ها نوشته شده که براینی به خاطر اینکه به روبی علاقه داشته (اینرو بعدا در اواسط فیلم وقتی براینی بزرگ شده و برای یکی از همکاراش تعریف میکنه که یه بار از روبی میپرسه اگه من خودمو توی آب بندازم تو منو نجات میدی و اون میگه آره و براینی این کارو میکنه و اون هم)
و چون میبینه این عشق توسط خواهرش مصادره شده و روبی هم به سیسیلیا علاقه داره
قصد داره روبی رو خراب و بد نام کنه
به تعبیری براینی همون شب حادثه هم میدونه که دوست برادرش اون عمل رو انجام میده نه روبی
اما به نظر من این طور نیست
اگه به مکالمه براینی و دختر عموش در روز قبل توجه کنیم میبینیم که اونا هردوشون به این نتیجه میرسن در حرفاشون که روبی یک بیمار جنسیه و باید به پلیس خبر بدن و اونا اینقدر به این عقیده شون مطمئنن که این باور در اونا الینه میشه و چون پیش فرضشون اینه که اون بیماره و خرابکاره و.... پس حادثه اون شب هم کار اونه البته براینی دل خوشی نداشته از روبی این درسته
منتهی باز نتیجه گیریشون به این خاطر بود که روبی که داشت نامه مینوشت انواع نامه های ادبیو درست و حسابی رو نوشت حالا محض خنده ! یه نامه 2 خطی که میدونین متنش چی بود رو هم نوشت منتهی از بخت بدش و چون فیلمه ! یادش رفت پرتش کنه توی سطل آشغال و اشتباهی به جای نامه اصلی فرستادش و براینی هم وسط راه نامه رو میخونه !
راستی شاید اگه شما هم شکاک بودین به مجرم بودن روبی میشد حدس زد که کار اقای مارشل بوده چون قبلش نشون داد که دختر عمو به کفشهای اون علاقه نشون میده اون هم شکلات رو به دختر عمو میده و مهتر از همه اینکه سر شام وقتی براینی میاد میگه پسرعموها فرار کرده اند
اولین کسی که از جا پامیشه و پیشنهاد بسیج شدن و از خونه خارج شدن و دنبالشون گشتن رو میده همین آقای مارشاله
به هر حال من معتقدم براینی بعدها که بطور تصادفی از تلویزیون صحنه ازدواج مارشال و دختر عموشو میبینه قضایا رو میفهمه و قصد میکنه که گذشته رو جبران کنه
ولی دریغ که اون هیچوقت نمیتونه


این اون نامه کذایه





این صحنه ای از دیدار سی و روبی بعد از چند ساله

__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید