نمایش پست تنها
  #7  
قدیمی 05-25-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Exclamation به دستای مهربون یه فرشته زمینی...


مامان گلم ... خیلی اذیتت میکنم اما با تمووم وجود و بی نهایت ها دوست دارم..

[IMG]http://*****************/images/hnq151r7b1yvip8h9kxy.jpg[/IMG]


نگاهم میکنی و
حسرت بار وُ آرام تکرار میکنی " چه میکنی با خودت.. ؟!"
سر می افکنم
این حرف مرا تا انتهای خویش می برد
به دور دست های خیالتا.. ناکجای خاطره های خاموش ناگفتنی………
و به شهری می اندیشم
که این روزها برایم
کوچه کوچه دلتنگی ست
* * *
زیبای ِ درد کشیده ام!
خورشید ِ لحظه های در سایه ام!
مهربانم!
جل وپلاس دخترک ِ دریا،
تنها و تنها
این دل نوشته ها
و همین یک مشت سکوت اند
کاش می دانستی هوای رفتن دارد دخترت را دیوانه میکند
***
میخواهم بگویمت چقدر تنهایم
تا کمی درد هایم را به اغوش بکشی
خیره می شوم در نگاهت
مثل دخترک های سرکشِ مزرعه ی نقاشی
بغض گلویم را می فشارد...
در معصومیت چشم های دلواپس ات گم می شوم
نه ! نمی توانم چیزی بگویم ...
وآرزوی رفتن را با بُغضی سرکش قورت میدهم

این بار هم سکوت!!!

غزل
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از GhaZaL.Mr به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید