10-21-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
رفیقی داشتم که می گفت:
هر چی که به ته ش برسه تموم می شه!
و تاکید داشت روی هر چی.
حالا من حساب می کنم تَه صبر ما کجا باید باشد که هنوز بهش نرسیده ایم تا بی صبری امانمان را ببرد و چشم به راهی مان تمام شود!؟
از صبر که می گویم دلم آن قدر فشرده می شود که نای نفس کشیدن و حتی فریاد کشیدن هم نمی ماند.
گیریم صبر ما به این زودی ها تمام شدنی نباشد.
شما چه کار به وسعت حوصله و صبر و طاقت ما داری؟
بیا خب!
لطفن...
صبر قاعده ی لطیفی ست برای تحمل. برای دوری. برای همه ی روزهائی که نیستی تا خوش بگذرند.
این روزها که می گذرد
نه هست های مان آن گونه که بایدند
و نه باید های مان آن گونه که هستند...
__________________
برای دلم بخوانم یا برای دلت؟!
چه فرقی میکند
وقتی قرار ِ دلم
به قرار ِ دلت
بستهست...
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|