موضوع: طومار تاریخ
نمایش پست تنها
  #22  
قدیمی 07-22-2013
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

آرتميس Artemis نخستين زن دريانورد ايراني

آرتميس Artemis نخستين زن دريانورد ايراني است كه درحدود 2480 سال پيش،فرمان درياسالاري خويش را از سوي خشايارشاه هخامنشي دريافت كرد و اولين بانويي مي باشد كه در تاريخ دريانوردي جهان در جايگاه فرماندهي دريايي قرار گرفته است. در سال 484 پيش از ميلاد، هنگامي كه فرمان بسيج دريايي براي شركت در جنگ با يونان از سوي خشايارشاه صادر شد، آرتميس فرماندار سرزمين كاريه با پنج فروند كشتي جنگي كه خود فرماندهي آنها را در دست داشت به نيروي دريايي ايران پيوست. دراين جنگ كه ايرانيان موفق به تصرف آتن شدند، نيروي زميني ايران را 800 هزار پياده و 80 هزار سواره تشكيل مي داد و نيروي دريايي ايران شامل 1200 ناو جنگي و 300 كشتي ترابري بود. همچنين آرتميس در سال 480 پيش از ميلاد در جنگ سالامين Salamine كه بين نيروي دريايي ايران و يونان درگرفت شركت داشت و دلاوري هاي بسياري از خود نشان داد و با ستايش دوست و آشنا روبرو شد.او در يكي از دشوارترين شرايط در جنگ سالامين، بادليري و بيباكي كم مانند توانست بخشي از نيروي دريايي ايران را از خطر نابودي نجات دهد و به همين دليل به افتخار دريافت فرمان درياسالاري از سوي خشايارشاه رسيد.او به خشايارشاه پيشنهاد ازدواج نيز داد که بدلايلي اين پيوند صورت نگرفت. در سالهاي دهه شصت ميلادي (دهه چهل خورشيدي) نيروي دريايي ايران، براي نخستين بار ناو شكن بزرگي را به نام يك زن نام گذاري كرد و او «آرتميس» بود.
ناو شكن آرتميس در دوران خدمت «درياسالار فرج الله رسايي» به آب انداخته شد و سالها بر روي آبهاي خليج هميشه فارس پاسدار سواحل ايران بود.
اي کاش هميشه نامهايي ايراني و پارسي زينت بخش جنگ افزارها، کشتي ها و هواپيماهاي نظامي ايران مي بود تا ياد سرداران اين مرز و بوم در خاطره ها جاودانه بماند (نه نامهايي مانند ثاقب، حاصب ، شهاب، غدير، ابابيل، کوثر، رعد، ذوالفقار، نور، هود، ميثاق و ... که متاسفانه همگي واژه هايي بيگانه مي باشند) اصولا هرگونه وسيله، ابزار يا دستگاهي که توسط کشوري ساخته مي شود نامي ناب از همان زبان بر رويش گذاشته مي شود تا نمايانگر همان کشور باشد؛ اکنون خود قضاوت نماييد اگر يک خارجي اين اسامي را بشنود به ياد ايران خواهد افتاد يا کشورهاي عربي؟جا دارد که از ديگر سرداران زن ايران باستان هم يادي شود،کساني مانند: كرديه، بانوگشسب، گردآفريد، يوتاب . 400 سال پيش از ميلاد مسيح حقوق زن و مرد در ايران برابر بود.


اطلاعات بيشتر جهت اطلاع دوستان عزيز:

آرتميس يا آرتميز در لغت به معني راست گفتار بزرگ است
تاريخ نويسان يونان او را در زيبايي و برجستگي و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار ناميده اند

معرفي آرتميس
پدر آرتميس لوگداميس نام داشت. وي فرماندار شهر هاليکارناس (واقع در استان بودروم در غرب ترکيه? امروزي) بود و مادرش در جزيره? کرت به دنيا آمده بود.
در دوره? هخامنشي اين بانو ساتراپي کاريا را برعهده داشته ‌است. در آن هنگام کاريا يکي از ساتراپ هاي ايران به شمار مي‌رفته است. هرودوت که خود نيز از اهالي هاليکارناس ( پايتخت کاريا ) و از آشنايان خانوادگي آرتميس بوده، حيرت و شگفتي خود را از شرکت اين بانو در جنگهاي ضد يونان پنهان نکرده‌است. بنابر گفته? هرودوت هيچ کدام از فرماندهان تابع ايران به اندازه? او به خشايار شاه رأي صائب ارائه نداده و راهنمايي گرانبها نکرده‌است.
توصيه به خشايار در جهت وارد نشدن به يک جنگ دريايي
آرتميس در سال ??? پيش از ميلاد در جنگ سالاميس که بين نيروي دريايي ايران و يونان در گرفت، شرکت داشت. قبل از شروع جنگ دريايي سالاميس، خشايار شاه از همه? اميران محلّي و فرماندهان دريايي نظر شان را راجع به جنگ دريايي خواسته بود. پاسخ‌ها تماماً در تأييد جنگ دريايي با نيروي بحريه يونان بود مگر نظر آرتميس. او گفت من که در تمامي نبردهاي شاه به لحاظ شجاعت و فداکاري از احدي کمتر نبوده‌ام، عرضم اين است که نيروهاي خود را بي جهت تلف نکنيد و از رزم دريايي احتراز جوئيد زيرا يونانيان در کار دريا برتري دارند. چه الزامي در اين کار است؟ مگر ساير نقاط يونان در يد اقتدار شاه نيست؟ ديگر احدي در مقابل پادشاه امکان اظهار وجود ندارد. آنها که تاکنون با شهريار ما در افتاده‌اند، بطوري که سزاوار بوده، همه سرکوب شده‌اند. نيروها را همانجا که همين اکنون مستقر هستند، باقي بگذاريد. خواه تا پلوپونس پيش بتازيد يا در همين جا بمانيد باز مقصود همايوني حاصل است و يونانيها قدرت ندارند که در مقابل عظمت و سطوت شهرياري استقامت و پايداري کنند. من نگران آن هستم که شکست در اين جنگ دريايي، شکست در ديگر جبهه‌ها را در پي داشته باشد.
نکته? ديگري هم هست. شهرياران بزرگ غالباً نديماني ناباب دارند و سروران بد را چاکران شايسته خدمتگزارند. شاهنشاه که برترين سرور جهان است، چاکران شايسته و باکفايتي ندارد. کساني که عنوان دستياران شاهي را دارند يعني سرکاران مصري، قبرسي، کيليکي و پامفيلگي افرادي باطل و بي اثر بيش نيستند.
وقتي دوستان آرتميس اين بيانات را شنيدند، مي‌پنداشتند که خشايار او را بمناسبت سعي در ترغيب شاه به انصراف از جنگ مجازات خواهد کرد ليکن شاهنشاه از جواب آرتميس خوشنود گرديد. باوجوداين فرمان بر آن شد که رأي اکثريت به کار بسته شود و خود شاه شخصاً ناظر جريان جنگ باشد.

جنگ سالاميس
آرتميس پنج کشتي فراهم ساخته که در بحريه? خشايار شاه بعد از ناوهاي فنيقي از معروفترين به شمار مي‌رفته‌است. هرودوت در اين باره مي‌نويسد در هنگام نبرد آرتميس در حالي که کشتيهاي آتني در تعقيب او بودند و فرارش از آن تنگنا غير ممکن مي‌رسيد، چاره‌اي انديشيد. او يک کشتي همدست را از کار انداخت. در اين کشتي امير کاليندي سوار بود و آرتميس با اين شخص هنگامي که سپاه شاهي در هلسپون بودند، اختلافي پيدا کرده بود. با غرق کردن اين کشتي آرتميس با يک تير دو نشان زد زيرا فرمانده? کشتي يوناني با مشاهده? صدمه‌اي که آرتميس به کشتي پارسي وارد ساخته بود، پنداشت که با يک کشتي يوناني طرف است بنابراين از تعقيب او باز ايستاد و هدف ديگري را تعقيب کرد. از طرف ديگر بر قدر و احترام خويش در پيشگاه خشايار بيفزود زيرا نقل کرده‌اند که خشايار که شخصاً ناظر عمليات جنگي بود، آن جريان توجهش را جلب کرد و يکي از نديمان عرض کرد: اعلياحضرتا، ملاحظه مي کنيد آرتميسيا با چه مهارتي نبرد مي کند؟ او يکي از کشتيهاي دشمن را از کار انداخت . خشايار پرسيد آيا واقعاً او آرتميس است؟ مخاطب پاسخ داد هيچ گونه شکي نيست زيرا علامت جهاز او برجسته و پيداست. هر چند که خيال مي کرد، کشتي دشمن را صدمه زده است. مي‌گويند شاه با مشاهده? آن صحنه فرمود مردانم زن شده‌اند و زنها مرد.
در داستاني که هرودوت درباره غرق کردن کشتي خودي توسط آرتميس بيان کرده، تناقضاتي به چشم مي خورد. در چنين جنگ عظيمي که صدها کشتي جنگي از هر دو طرف شرکت داشته اند، انتظار مي رود که مانند هر پيکار ديگري کشتي هاي دو طرفين پرچم و علامتهاي مخصوصي به همراه داشته باشند، تا قواي دوست از دشمن قابل تفکيک باشد. همچنين بعيد به نظر مي‌رسد واقعيت چنين حادثه اي همزمان هم از نظر سپاهيان يوناني و ايراني حاضر در ميدان جنگ و هم از نظر شاه و همراهانش که در ارتفاعات مشرف به ميدان جنگ سالاميس ناظر بوده اند، پنهان مانده باشد. اگر همراهان خشايار در فاصله اي بوده اند که بتوانند يک زن را از مرد تشخيص بدهند، چطور در تميز دادن يک کشتي خودي از کشتي دشمن دچار خطاي ديد شده اند.
بطورکلي در ذکر وقايع پيرامون آرتميس، توسط هرودوت، حس مباهات و ستايش از يک زن شجاع و باقدرت که همشهري او بوده و اجتناب از تحريک احساس خشم و کينه توزي يونانيان برعليه آرتميس، توأماً ديده مي شود. اين احتمال مي رود که هرودوت به روش خود تمحيداتي در جهت حل اين مسئله در نظر گرفته باشد.

توصيه به خشايار شاه جهت بازگشت شاه به ايران

بعد از شکست ايران در جنگ سالاميس مردونيه به خشايار پيشنهاد داد که در يونان بماند و رهبري جنگ را بعهده بگيرد. خشايار دراين باره با آرتميس مشورت کرده و آرتميس رأي به بازگشت شاه به ايران و سپردن امور جنگ به مردونيه داد. خشايار نظر آرتميس را پذيرفته و به ايران بازگشت.

دو نظريه در مورد ريشه? نام آرتميس

در مورد ريشه? نام اين بانو دو نظر وجود دارد. ممکن است نام اين بانو از الهه? يوناني يعني آرتميس (اسطوره) که در اسطوره‌هاي يوناني، خدابانوي شکار و ماه و حاصلخيزي بوده، به عاريت گرفته شده باشد و از طرفي ديگر ممکن است ريشه? نام اين بانو از واژه‌هاي ايراني‌ آرتا، آرت، آرته (از اوستايي يا پارسي‌ کهن) که مي‌تواند به بزرگ، خوب، پاک واژه شناسي‌ شود، گرفته شده باشد. بنابر اين واژه شناسي‌ «آرتميس» مي‌تواند «بانوي پاک، بزرگ، ...» باشد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )

ویرایش توسط behnam5555 : 07-22-2013 در ساعت 04:11 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید