موضوع: طومار تاریخ
نمایش پست تنها
  #25  
قدیمی 07-22-2013
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

پارس ولیدیه
كوروش پس از پيروزى هاى درخشان در مرزهاى شرقى اكنون متوجه مرزهاى شمال غرب و غرب خود شد. ليديه قدرتى كه بايد از سر راه كنار گذاشته مى شد، از غرب به مديترانه، از شمال به درياى سياه و درياى مرمره و از شرق به قزل ايرماق كنونى مى رسيد. به گفته پيرنيا نويسنده كتاب تاريخ ايران باستان ليدى ها سواره نظامى بسيار قوى داشتند و به دليل ثروت فراوان خود اكثراً از نيروهاى مزدور يونانى استفاده مى كردند. ليديه در زمان آليات، فرمانرواى پرقدرت لودى، قدرت زيادى داشت. اين قدرت گرفتن مصادف شد با قدرت گرفتن هوفشتر (فاتح نينوا) در ماد. هوفشتر پس از آنكه مرزهاى كشور خود را مستحكم كرد، در ۵۹۲ ق.م به بهانه اى نه چندان مهم آماده نبرد با آليات شد. جنگ ماد و ليديه (لوديه) در زمان خود يكى از نبردهاى خسته كننده بى سر انجام بود. اين نبرد ۷ سال به طول انجاميد و آنطور كه در تاريخ آمده، در سال هفتم نبرد و در ماه مه ۵۸۵ ق.م خورشيدگرفتگى دو پادشاه را از ادامه نبرد بيمناك كرد و دو پادشاه با پا در ميانى بخت النصر پادشاه بابل صلح كردند. پس از اين جنگ طولانى بين پارس ها و لودى ها يا ليدى ها ۳۵ سال جنگى نبود تا آنكه كوروش در ۵۵۰ ق.م پس از تسخير همدان در غرب، اكنون به نزديكى مرزهاى ليديه رسيده بود. كرزوس پادشاه ليديه كه از قدرت گرفتن پارس در شرق نگران بود، به خيال خود سعى كرد با پيشدستى در جنگ، با كمك مردان جنگى بابلى و مصرى از پيشرفتكوروش جلوگيرى كند. او براى آنكه خاطر جمع باشد كار درست را انجام مى دهد، مأمورى به معبد دلفى فرستاد تا از غيب گوهاى آن بپرسد اگر به پارسيان حمله كند، چه خواهد شد كه غيبگو پاسخ داد «دولت مقتدرى را شكست خواهد داد.» از طرف ديگر خيانت فرستاده يونانى كرزوس كه قرار بود براى جمع آورى نيرو به يونان برود، سبب شد كوروش از قصد كرزوس آگاه شود و آماده لشكر كشى به ليديه شود.
در ۵۴۹ ق.م دو سپاه در محل مرتفعى به نام پتريوم درگير نبرد شدند و به دليل جنگاورى مردان دو طرف نبرد، پس از هفته ها به نتيجه اى نرسيد. پس از اين زمان بود كه فرمانرواى ليديه مرتكب اشتباهى بزرگ شد. كرزوس به گمان اينكه فرا رسيدن زمستان جنگ را ناممكن مى كند به سارد بازگشت غافل از آنكه كوروش قصد دارد پس از صلحى تاكتيكى با بابل، به هر قيمتى نيروهاى لودى را شكست دهد. البته سرپرسى سايكس در كتاب خود مى نويسد: «ليدى ها در پتريه به واسطه كثرت نفرات پارسيان مغلوب شدند و كرزوس شبانه به سارد فرار كرد و حتى آبادى هاى سر راه خود را خراب كرد تا مانع پيشرفت پارسيان شود. وى آنقدر به عدم حملهكوروش مطمئن بود كه بخشى از نيروهاى خود را مرخص كرده و به متفقين خود گفت كه نبرد را تا بهار به تعويق بيندازند.»
اما كوروش با حركتى عجيب تصميم گرفت خطوط تداركاتى خود را طولانى كرده و آن را تا سارد در غرب آسياى صغير امتداد دهد. فكر پادشاه بزرگ هخامنشى اين بود كه مبارزه هر چه سريع تر با دشمن غافلگير شده با نفرات اندك بهتر از مبارزه با ارتشهاى آزموده و آماده مصرى و ليدى در بهار است.
۵۴۸ ق.م در جلگه صاف هرموس نيروهاى كرزوس و كوروش بار ديگر مقابل هم قرار گرفتند و جنگ سختى در گرفت. كرزوس كه برگ برنده خود را سواره نظام مى دانست، با به حركت درآوردن سواره نظام خود، نيروهاى پياده پارسى را با خطر مواجه كرد اما كوروش براى اسب هاى كرزوس برنامه اى غافلگيركننده داشت. شتر! بوى شتر سبب رم كردن اسب هاى ليدى شد و سواره نظام ليدى مجبور شدند به جاى ادامه نبرد با اسب، ماننده پياده نظام با ايرانيان بجنگند اما با وجود مقاومت آنها سپاه ليديه از هم پاشيد.
در ۵۴۶ ق.م سپاهيان ايران به اطراف سارد رسيدند. سارد داراى استحكام قلعه وحصارهاى متين بود و ممكن بود نيروهاى پارسى مدتى پشت اين قلعه معطل بمانند اما غفلت مدافعان قلعه سبب ورود مقدارى از سپاهيان كوروش به داخل قلعه شد و آنها درهاى قلعه را براى انبوه مهاجمان باز كردند و به اين ترتيب سارد سقوط كرد. اين بار نيز كوروش سرداران خود را از تخريب شهر حذر داد و حتى خود كرزوس را تا آخر عمر در دربار جاى داد.
سرپرسى سايكس مى نويسد: «اين جنگ البته اهميت دارد چه اگر كرزوس سفاهت نكرده بود، پيروز مى شد و مجراى تاريخ عوض مى شد و اوضاع دنيا به كلى دگرگون مى شد. بارى، مغلوبيت او تنها دولت مرتبى را كه ممكن بود مانع (توسعه) شاهنشاهى آسياى غربى كوروش شود از ميان برداشت و كوروش را داراى مملكتى كرد كه سابق بر آن هيچ دولتى بدان وسعت نرسيده بود.» در واقع پيروزى نسبتاً سريع كوروش بر بزرگترين قدرت دنياى غرب (متمدن) آن زمان سبب باز شدن ناگهانى دروازه هاى جنوب اروپا به روى سپاهيان ايران شد و در حقيقت خلأ قدرت به وجود آمده در آسياى صغير سبب شد ايران قرن هاى متمادى به مقدرات اين منطقه مسلط شود. علاوه بر آنكه اين امپراتورى كهنسال با رسيدن مرزهاى ايران به شمال بابل، مانند هدفى در محاصره همه جانبه ايران قرار گرفت و چنان كه بعدها رخ داد، سقوط ليديه سبب سقوط بابل و مصر نيز شد.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید