|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
#4981
02-16-2010
|
|||
|
|||
ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم
خانه گوئی به سرم ریخت چو این قصه شنودم آن‌که می‌خواست برویم در دولت بگشاید با که گویم که در خانه به رویش نگشودم 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#4982
02-16-2010
|
||||
|
||||
 تو سپاس میزنی مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم طایر قدسم و از دام جهان برخیزم
__________________
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم . . .
|
|
#4984
02-16-2010
|
||||
|
||||
|
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#4986
02-16-2010
|
||||
|
||||
|
ترسم که صرفه ای نبود روز باز خواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#4987
02-17-2010
|
||||
|
||||
|
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان آرام خوشه ی ماه فرو ریخته در آب شاخه ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ
|
|
#4989
02-17-2010
|
||||
|
||||
|
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
__________________
 همراه بسیار است اما همدمی نیست
مثل تمام غصه ها این هم غمی نیست دلبسته ی اندوه دامن گیر خود باش از عالم غم دلرباتر عالمی نیست
|
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 11:51 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.