بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > پارسی بگوییم

پارسی بگوییم در این تالار گفتگو بر آنیم تا در باره فارسی گویی به گفتمان بنشینیم و همگی واژگانی که به کار میبیندیم به زبان شیرین فارسی باشد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 04-02-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض روزگار در اشعار پارسی




روزگار در اشعار پارسی



ازفريب روزگار ايمن مشو كاين بوالهوس
بر«سكندر» داد ملكي را كه از«دارا» گرفت

مهدي سهيلي


دريغاازجواني،صددريغا
كه آن هم روزگاري بود و بگذشت

مهدي سهيلي


نقش كردم شعر خود را برجبين روزگار
تا بماند يادي از من يادگاري ساختم

مهدي سهيلي


دارم زغم فــــــراق،باري كه مپرس
روز
سيهي وشام تاري كه مپرس

هاتف اصفهاني


از دوري روي دل فـــــروزي است مـــــــرا
روزي كه مگوي و روزگاري كه مپرس

هاتف اصفهاني


دانم ولي چه سود كه اندرز روزگــــــــار
چون پند پير و صحبت آموزگار نيست

توللي


روزگـــــــــارعشق ورزيهاگذشت
مرغ بخت ما از
اين صحرا گذشت

روزگــــــــــــاراازجوانان رخ تاب
ما گذشتيم از تو و از
ما گذشت

مهدي سهيلي


كس زبان چشم خوبان را نمي داندچوما
روزگاري اين غزالان را شباني كرده ايم

صائب تبریزی


ازمشرق بناگوش،خنديدصبح پيري
ما
تيره روزگاران،درسيرماهتابيم

صائب تبریزی


صائب آن‌روزي‌كه‌مي‌خنديدم‌ازوصلش چوصبح
كي خبر از روزگار شـام
هجران داشتم

صائب تبریزی


عهدخردي رفت دست روزگار
پنجه
زدبرچهرةزيباي من

پژمان بختياري


الااي دولتي طالع كه قدر وقت مي‌داني
گوارا بادت اين‌عشرت‌كه‌داري‌روزگاری خوش

حافظ


ز روزگار غم آلودمن گذشت بسي
حديث
درد نگويم مگر به هم نفسي

مهدي سهيلي


وقت ما آئينه رخساره معشوق ما است
حسن روي او نگر از روزگار ما مپرس

نظيرنيشابوري


تا روزگارتجربه آيدبه سر،دريغ
عفريت مرگ خنده زندروزگارنيست

توللي


روزگاري شدكه دور افتاده ام آخر بپرس
كان سيه روز پريشان روزگارمن كجااست؟

هلالي جغتائي


رهين منّت دونان نمي‌توان گرديد
خوشا
كسي كه ازاوروزگاربرگردد

صائب تبريزي


روزگاري كه برادرزيرادربگريزد
كنج
آسوده به جزسايةديوارندادي

مهدي سهيلي


ماراچوروزگارفراموش كرده‌اي
يارا
شكايت ازتوكنم يازروزگار

عمعق بخارائي


در روزگارهركه عزيزاست خوارتست
اين رسم تازده‌اي است كه در روزگار تست

فردي زند


شيطان عزيز و فسق عزيز و گنه عزيز
مرد خدامجوي دراين روزگارها

نوّاب صفا


روزگار و هرچه دروي هست بس ناپايدار
اي شب هجران تو پنداري برون از روزگاري

وصال شيرازي

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )

ویرایش توسط behnam5555 : 04-02-2010 در ساعت 11:30 AM
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 09:51 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها