|
راهنما | فهرست کاربران | تقویم | نوشته های امروز | جستجو |
تازه ترین اخبار(حتما ببینید) | نسخه مناسب موبایل | اسلایدهای زیبا |
شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
![]() |
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
#1961
|
||||
|
||||
![]() دمی با غم به سر بردن جهان یکسر نمی ارزد
به می بفروش دلق ما کزین بهتر نمی ارزد
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
#1962
|
||||
|
||||
![]() در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من ودل باطل بود
__________________
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.
|
#1963
|
||||
|
||||
![]() در آن زمین که نسیمی وزد ز طره دوست
چه جای دم زدن نافههای تاتاریست
__________________
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم . . . |
#1964
|
||||
|
||||
![]() تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزند
با صبا گفت و شنودم سحري نيست كه نيست
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
#1965
|
||||
|
||||
![]() تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
__________________
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم . . . |
#1966
|
||||
|
||||
![]() تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای
ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری |
#1967
|
||||
|
||||
![]() یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت
__________________
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم . . . |
#1968
|
||||
|
||||
![]() تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت
حالیا نیرنگ نقشی خوش بر آب انداختی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری |
#1969
|
||||
|
||||
![]() یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت
__________________
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم . . . |
#1970
|
||||
|
||||
![]() تا کی کشم عتیبت از چشم دلفریب
روزی کرشمه ای کن ای یار برگزیده
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری |
![]() |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|