بازگشت   پی سی سیتی > هنر > موسيقی Music > اخبار موسیقی

اخبار موسیقی در این بخش تازه ترین اخبار موسیقی ایران و جهان گذاشته خواهند شد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 09-10-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
جدید بدون سانسور با بنیامین



بدون سانسور با بنیامین



بدون اغراق بايد گفت: «بنيامين بهادري» فصلي نو در موسيقي پاپ ايران به وجود آورد. او توانست با استفاده از اشعاري خوب در قالب پاپ براي علاقمندان به موسيقي، روزهاي خوبي را به ارمغان آورد. سال 84 بود كه ترانه «دنيا ديگه مثه تو نداره» از او دست به دست چرخيد!
بنيامين ميگويد: آن ترانه لو رفت، برايم عجيب بود كه چنين استقبالي از آن به عمل آمد، از سويي برايم جالب بود كه سليقههاي مختلف مردم آن را پسنديد، از اين رو تصميم گرفتم در همان قالب، ترانههايي بخوانم و به عنوان يك آلبوم روانه بازار كنم. اين شد كه «85» متولد شد و سه سال بعد آلبوم «88». بنيامين «88» جزو معدود آلبومهاي سالهاي اخير است كه با 17 قطعه روانه بازار شده و اين، يعني اينكه «بنيامين» سليقه مخاطب را به دست آورده و تصميم گرفته، به جاي 9 يا 10 قطعه كه در ديگر آلبومهاي بازار به چشم ميخورد، خوراكي را در اختيار علاقهمندان به پاپ بگذارد. بنيامين 26 سال سن دارد و حالا حالاها بايد از او انتظار ترانههاي خوبي را داشته باشيم، با اين خواننده موفق نسل جوان به گفتگو نشستيم. بنيامين از خود، آلبوم و موسيقي برايمان ميگويد.


ورود با ترانه
آنهايي كه دوست دارند بدانند بنيامين چگونه وارد موسيقي شده است، اين پاسخ را بخوانند: «از نوجواني با سرودن ترانه وارد دنياي موسيقي شدم و سپس از 17 سالگي با نواختن گيتار و پيانو و سپس آهنگسازي پا به اين حرفه گذاشتم. در سالهاي 81 و 82، يك كار كودك با نام گلهاي رنگينكمان با صداي عروسك «چرا» را ساختم كه پرفروشترين كار كودك در سالهاي قبل و بعد از انقلاب شد.»

و اما «دنيا ديگه مثه تو نداره»... «اين ترانه را دوست خوبم فريد احمدي سرود كه من آهنگسازي آن را انجام دادم، خودم هم آن را به عنوان اتود خواندم، اما در كمال ناباوري اين ترانه لو رفت و عجيب اينكه استقبال خوبي هم از آن شد، به همين خاطر تصميم گرفتيم كه اين كار را خودمان انجام دهيم و در قالب يك آلبوم، روانه بازار كنيم. در واقع پس از اينكه متوجه شدم، مردم از صداي من استقبال كردند، تصميم گرفتم كه به عنوان خواننده فعاليت كنم.»

فرزند آخر
بنيامين ليسانس ادبيات فارسي دارد و اين به آن معني است كه شعر و ترانه را به خوبي درك ميكند و در ترانههايش از تحصيلات خود استفاده كامل را مي‌‌برد. خانواده بهادري پنج فرزند دارد، چهار پسر و يك دختر كه «بنيامين» فرزند آخر خانواده است. او در مورد بزرگ اين خانواده يعني پدرش ميگويد: «پدرم كارمند دولت بود و سالهاست كه بازنشسته شده و مادرم هم خانهدار است.»
زيرزميني نبودم
خيليها همان زمان با شنيدن ترانه «دنيا ديگه مثه تو نداره» ميگفتند كه بنيامين ابتدا خواننده زيرزميني بود، اما او از خودش دفاع ميكند. «نه، اين جورها هم نبود، موسيقي زيرزميني تعاريفي دارد، من آن ترانه را ساخته بودم، همه حرفهايها هم ميدانستند كه ما سازنده اين كار بوديم. كار لو رفت، آن زمان رسم بر اين نبود كه اگر كسي ميخواهد يك كار زيرزميني ارائه دهد، تنها يك ترانه منتشر كند، يك آلبوم تهيه ميكردند و بنا به هر دليلي در ارشاد به اين آلبوم ايرادهايي ميگرفتند، از طرفي صبر هم نداشتند كه ايرادات را رفع كنند، پس آن را روانه بازار ميكردند، كما اينكه براي خيلي از دوستان اين اتفاق افتاد. اما انتشار آن تك قطعه و به استناد حرفهايها كه همه اذعان ميكردند، آن ترانه در مرحله ضبط و تنها يك اتود بوده، نميتواند اين شائبه را به وجود آورد كه آن ترانه زيرزميني بوده! كه اگر ميخواستم آن كار را به شكل زيرزميني ارائه بدهم، حداقل در ضبط آن دقت ميكردم، اگر اين اظهارنظر در مورد زيرزميني بودن آن ترانه، صحت هم داشته باشد، پس چرا من توانستم به سرعت مجوز بگيرم؟! چون كه ما ثابت كرديم، آن ترانه لو رفته، اتفاقي بود.»

كليپ
شايد اگر در همان ابتدا ترانه «دنيا ديگه مثه تو نداره» كليپ ميشد، استقبال بسيار زيادي از آن به عمل ميآمد، براي مثال در آلبوم 85، كليپ اين ترانه هم وجود داشت، فكرش رو بكنيد؟! اما پاسخ بنيامين به اين پرسش چه بود؟ «براي آلبوم 85، دو پروژه كليپ را شروع كرديم، اما در اواسط كار تصورم اين بود كه آنچه ميخواهم نميشود، پس متوقفش كردم. از آنجا كه من براي مخاطبم خيلي ارزش قائلم، براي اينكه يك قطعه يا كليپ بسازم هر راهي را قبول ندارم و تن به آن نميدهم. عقيده من اين است كه مخاطبم بهترينها را بشنود و ببيند. حالا پس از انتشار آلبوم 88، احساس ميكنم كه بايد كليپ هم بسازم و عزمم را جزم كردم، براي ساختن آن، تا چند وقت ديگر خبرهايي در مورد ساخت كليپ ميدهم.» او در رابطه با آن قطعه معروفش ميگويد: به هر حال بايد عنوان كنم كه كليپ براي شناساندن يك اثر نقش مهمي دارد، اما «دنيا ديگه مثه تو نداره» را همه شنيدند و از آن لذت بردند و به همين خاطر در ذهن مردم، كليپهاي زيادي براي اين ترانه نقش بسته است و همين،كار را برايم مشكل ميكند. براي اين ذهنيتهاي مختلف كه با هر نوع طرز فكري اين ترانه را شنيدهاند، چگونه بايد كليپ بسازم و اين كمي كار را مشكل كرد، اما حتما براي اين علاقه مردم، كليپ «دنيا ديگه مثه تو نداره» را خواهم ساخت و انتظاراتشان را برآورده ميكنم.

پاپ فارسي
بايد قبول كرد كه تمامي ترانههاي بنيامين به دل مينشيند، چرا؟ او اين پرسش را اينگونه پاسخ ميدهد: «من براي انتخاب اشعار و كليپ خيلي وقت صرف ميكنم، چون در موزيك پاپ، كلام يكي از اركان اصلي است، به خصوص در پاپ فارسي كه كلام نقش قابل توجهي براي شنوندگان دارد. پاپ فارسي براي مردم «كلام محور» است، ضمن اينكه سعي ميكنم، نوع آهنگسازي به گونهاي باشد كه با فضاي مردم تفاوت نداشته باشد و افراد معمولي يك اجتماع هم با من بخوانند و احساس اختلاف نكنند كه خواننده چيزي را ميخواند كه ما نميتوانيم بخوانيم. دلنشيني ترانهها و فضاي موسيقي كه با گوشهاي مردم صميمي باشد، براي من خيلي مهم است و سعي ميكنم به اتفاق دوستانم خوراك خوبي به مردم بدهيم.»
به بنيامين ميگوييم، بعضي وقت‌‌ها، روي يك كلمه خيلي تكيه ميكني و آن را دائما تكرار ميكني، چه دليلي دارد؟ ميگويد: «يكي از تكنيكهاي معروف كه اگر درست انجام بشود اثر خودش را مي‌‌گذارد، همين تكرار كلمات است، كه ميتواند ذهن شنونده را شديدا به خود معطوف كند.»

88 بهتر از 85
به نظر خودم آلبوم 88 موفقتر از 85 بوده، اين ديد من است! من تيمي دارم كه كمك شاياني به من ميكنند، فريد احمدي به عنوان ترانهسرا، پيام شمس به عنوان تنظيمكننده «محسن رجب‌‌پور» كه هميشه راهنماييهايش راهگشاست. به طور حتم، طي اين سه سال، راحتتر با هم كار كرديم، به تجربياتمان بيشتر اضافه شد و سعي كرديم كه كار 88 را بهتر از 85 ارائه كنيم.
اميدوارم زودتر از فروش آلبوم باخبر شوم، چرا كه تيراژ يك كار و فروش آن، از سوي علاقهمندان به موسيقي نشان ميدهد كه تو در كارت موفق بودي يا نه! در نهايت تصميم اصلي را مردم ميگيرند، اما اگر نظر خودم را بخواهي ميگويم 88، پختهتر بود.

تب موسيقي
از او ميپرسيم، فكر نميكني كه تب موسيقي پاپ نسبت به اواخر دهه 70 و اوايل دهه 80 كمي فروكش كرده؟ ميگويد: «نه، من اين حرف را قبول ندارم، بلكه مردم، تنوع بيشتري در شنيدن موسيقي دارند و از اين تنوعها بيشتر استفاده ميكنند. مثل اينكه شما براي خريد لباس، گاهي دو، سه انتخاب بيشتر نداريد، گاهي اوقات هم، بيش از 10 انتخاب داريد و از اين تنوع محصول هم بايد استفاده كني و به نظر من اين تنوع به موسيقي پاپ كمك كرده، ضمن اينكه بايد به ياد داشته باشيد كه تب موسيقي هيچ وقت نميخوابد. حالا ممكن است، گونههاي ديگر موسيقي وارد دايره شنيداري مخاطب شود، اما چيزي نيست كه بگوييم، تب آن فروكش كرده است.»

آلبوم اورجينال
در همان اولين روزهاي انتشار، آلبوم جديد «بنيامين» ترانههاي آلبوم 88 را به راحتي در اينترنت ميشد دانلود كرد، آيا اين به ضرر فروش آلبوم نيست؟ ميگويد: «ما بايد مردم را با اين فرهنگ آشنا كنيم كه آنان يك آلبوم را به شكل اورجينال تهيه كنند، چرا كه به سود خودشان است. چون اين سرمايه بر ميگردد به توليد و صرف اثر بعدي آن خواننده ميشود. در واقع اين چرخه اقتصادي بايد حركت كند، بايد مردم اين را به درستي درك كنند، نميدانم تاكنون چقدر در اين فرهنگسازي موفق عمل كرديم؟ اما دلم ميخواهد كه مردم به چرخه اقتصادي موسيقي كمك كنند و آن هم جز با تهيه اثر اورجينال چيز ديگري نميتواند باشد.»

استقبال
همان ترانه اول، من را به مخاطبان شناساند! اين اظهارنظر را قبول ندارم كه حتما بايد يك خواننده نامي باشد و چند آلبوم روانه بازار كند و آنگاه از او استقبال به عمل بيايد. مگر منِ بنيامين چند آلبوم روانه بازار كردم؟

مافيا نميتواند تصميم بگيرد!

اگر هر كس در هر زمينهاي كارش را بلد باشد، در كارش موفق مي‌‌شود. اگر مافيايي هم در اين حرفه وجود داشته باشد، منِ هنرمند اگر حرفهاي عمل كنم، ميتوانم گليم خودم را بيرون بكشم، مثل فوتباليستي كه در ميدان عالي بازي ميكند و مربي آن را هيچ وقت كنار نميگذارد. به نظر من همان طور كه گفتم «مافيا» نميتواند براي هنر و هنرمند تصميم بگيرد! اينها بهانههايي است از طرف كساني كه كارشان را بلد نيستند و ميگويند مافيا نميگذارد و...
كنسرت
يك كنسرت بيشتر برگزار نكردم و آن هم در استكهلم سوئد بود و براي يك جشنواره فرهنگي هنري...تاكنون در ايران كنسرت نداشتم، اما امسال براي اولين بار در تهران و چند شهر ديگر ايران كنسرت برگزار ميكنم كه بيحرف پيش، بايد بگويم، احتمالا در فصل تابستان خواهد بود. اما از اوايل پاييز، تور اروپا و آمريكا را برگزار ميكنيم.

آرامش را ميپسندم
من دغدغه آنچناني در زندگي ندارم. در خوب و بد روزگار مهمترين مسئله برايم «آرامش» است. در آرامش ميتوانم روي موسيقي و ساخت يك شعر خوب تمركز داشته باشم... ضمن اينكه «خواب» را خيلي دوست دارم و زياد ميخوابم.از او ميپرسيم كه موسيقي چند ساعت از يك شبانه روز تو را ميگيرد؟ ميگويد: «زمان خاصي ندارد، چرا كه شما براي كارهاي هنري نميتواني ساعت تعيين كني... شايد خيليها از من بپرسند كه آهنگسازي را در چه ساعاتي از شبانهروز انجام ميدهي، اما باز هم بايد بگويم كه تعريف به خصوصي ندارد! بعضي وقتها با سازم، قطعهاي را ميسازم، بعضي وقتها، بدون ساز در خيابان چيزي به ذهنم خطور ميكند، در مسافرت، در خواب و... در يك لحظه چيزي به ذهنم خطور ميكند كه آن ترانه را تبديل به آهنگ مي‌‌كنم.»

موسيقي جهاني
موسيقي ما اين قابليت را دارد كه يك روز به شكل واقعي جهاني شود، نه با تعارف! يعني روزي، تمام دنيا به موسيقي ايراني به ديدي نگاه كنند كه حتي به ترجمه آن بپردازند. فكر ميكنم ما مستحق آن هستيم، اين دورنماي ذهن من است و اميدوارم بتوانم با ترانههايم به آن برسم.

تنها زندگي ميكنم
از آنجا كه فعاليتهاي من براي خانواده گاهي اوقات، ايجاد مزاحمت ميكند، از اين رو سالها پيش تصميم گرفتم كه تنها زندگي كنم تا با تمركز بيشتري به فعاليت بپردازم، اما اين به آن معنا نيست كه ارتباط خودم را قطع كرده باشم، بنيامين آدم خانواده است...

موسيقي پاپ
موسيقي پاپ در تمام دنيا نشانههايي دارد، مثلا براي موفقيت يا شكستش نشانه بارزي دارد كه آن جذب مخاطب است. اگر مخاطب بيشتري جذب كني، يعني در كارت و در حيطه موسيقي پاپ موفقتر بودهاي... پاپ موسيقي است كه به احساس مردم نزديكتر است.

مربيگري موسيقي پاپ
در 26 سالگي از من توقع مربيگري نداشته باشيد كه پنج نفر اول تيم پاپ ايران را ارنج كنم! اما اگر بخواهم تيم پنج نفره پاپ را انتخاب كنم، فريدون آسرايي، رضا صادقي، احسان خواجهاميري، محسن چاووشي و حميد عسگري را انتخاب ميكنم. من براي انتخاب اين پنج نفر هم تواناييهايشان را در نظر گرفتم و هم استقبال مردم از كارهايشان را... اما اگر نام 10 نفر را از من بخواهيد، شايد خوانندگان ديگري هم در اين تيم جا بگيرند.

تلويزيون
من با تلويزيون خيلي ارتباط ندارم، اما هر جا كه اين همكاري بايد اتفاق ميافتاد، افتاد. كما اينكه سالها پيش، براي كودكان موسيقي ساختم كه با استقبال خوبي هم مواجه شد. در سالهاي اخير، يك بار در تلويزيون حاضر شدم...
البته جا دارد بگويم كه چند پيشنهاد براي خواندن ترانههاي سريالها و برنامههاي مختلف به من شد، اما با بررسي كه روي آنها داشتم، ديدم كار در حد من نبود...
كار من آهنگسازي و خوانندگي است. اگر يك برنامه موفق و پربيننده به من پيشنهاد شود، خوشحال ميشوم كه من هم كمك كنم، چون به خود من هم كمك ميشود! اما نكته اينجاست كه سختگيري امثال من و آسانگيري بعضي از هنرمندان، باعث ميشود كه آنان فعاليتهاي بيشتري در تلويزيون داشته باشند. تنها دليل كمكاري يا اصلا كار نكردن ما در تلويزيون همين است. ما آدمهاي سختگيري هستيم و برايمان فيلم و فيلمنامه مهم است، اما براي بعضيها مهم نيست، به همين خاطر تيتراژهاي بيشتري ميخوانند كه اين امر هم طبيعي است.
از بنيامين ميپرسيم خيلي از خوانندگان با تيتراژ يك سريال، شديدا مورد توجه قرار ميگيرند، آيا اين حقشان است كه ميگويد: من با اصل موضوع مشكلي ندارم، اما گاهي اوقات پيشنهادهايي ميشود كه من ترجيح ميدهم، آن را قبول نكنم، ولي همان طور كه گفتم، هستند كساني كه اين حساسيتها را ندارند. همان طور كه گفتم، من سياستم مشخص است، در سال 88، هم همينگونه عمل ميكنم، يعني اگر كار خوب تلويزيوني پيشنهاد شود و بدانم كه مردم نتيجهاش را ميپسندند، حتما قبول ميكنم.
پرسيديم، جواب داد
عليرضا افتخاري: عليرضا افتخاري يك هنرمند خوش صداست و احساس خوبي دارد، به خصوص كارهاي 10 سال پيش او. من خيلي وقتها با صداي او حس خوبي ميگرفتم، اما نميدانم چرا ايشان در مصاحبههايشان درباره بچههاي پاپ اظهارنظرهايي ميكنند كه به نظر من بعضي زمانها رنگ و بوي بياحترامي ميگيرد. به نظر من اگر ايشان پس از مدتي نتواند به جوانان احترام بگذارد، شايد جوانان هم مثل سابق به عنوان يك استاد پيشكسوت با او برخورد نكنند، نظر من اين است كه احترام بايد متقابل باشد، اين درست نيست كه ما سالها به عنوان يك پيشكسوت به ايشان احترام بگذاريم، اما ايشان بدون هيچ دليلي بخواهد ما را تخطئه كند! ضمن اينكه بايد به اين نكته توجه داشته باشيد كه مخاطبان ما با يكديگر تفاوت دارند و هيچ رقابتي هم بين ما نيست...

شهرام ناظري: من به شخصه براي ايشان احترام زيادي قائل هستم، او خلاقيتهاي زيادي دارد.

محمد اصفهاني: او صداي بسيار خوبي دارد، اما بعضي وقتها از رفتارهاي حرفهايشان سر درنميآورم. مثلا هيچ وقت نفهميدم كه قصدشان از خواندن، «نون و دلقك» چه بود؟ نه موسيقيشان و نه كليپشان... البته ايشان آدم محترمي هستند و در گفتگوهايشان هميشه از موسيقي پاپ دفاع كردند كه اين قابل تقدير است.

عليرضا عصار: من در مجموع از اينكه ايشان مخاطب دارند و مردم علاقه زيادي به او دارند، مطلع هستم، اما شخصا فضاي موسيقي ايشان را دوست ندارم، آقاي عصار براي من قابل احترام هستند.

خشايار اعتمادي: ايشان موفق بودند و از اولينهاي پاپ ايران بودند و راه را براي ما باز كردند، اما شخصا اعتقاد دارم كه صداي ايشان اورجينال نيست.

محسن يگانه: من ناراحت شدم كه آن ملودي يوناني را در كارش شنيدم و غصه خوردم. محسن كه اين همه كارهاي خوب ساخته، نبايد آن ترانه را ميخواند! اما ايشان توانمنديهاي خوبي دارد، صداي شنيدني دارد و من او را تحسين ميكنم.

احسان خواجهاميري: مثل صدايش، پسر خوبيه، او در انتخاب كارهايش، دقت ميكند.

رضا صادقي: بسيار پرطرفدار است، پسر زجر كشيده و سختي كشيدهاي است و بسيار بااحساس ميخواند، اما خيلي پر كار است كه اميدوارم در آينده گزيده كار شود.

فرزاد فرزين: بعضي وقت‌‌ها در ترانههايش، فريادهايي ميكشد كه شايد بتواند آنها را كمي ملايمتر بخواند.

مهدي مقدم: ميتوانست در موزيك پاپ ايران، موفقتر از اين باشد، اما هنوز هم اين فرصت را از دست نداده. مهدي پسر بااحساسي است و صداي خوبي دارد، اما صبر ندارد.

فريدون آسرايي: فوقالعاده حرفهاي، صداي گرم و خوبي دارد و من خيلي دوستش دارم، تمام قسمتهاي صدايش را دوست دارم، اميدوارم در آينده از او شاهد يك آلبوم خوب ديگر مثل «غريبه» باشيم.

بهروز صفاريان: عالي، خوب، متوسط و ضعيف، از وي انتظارات بيشتري ميرود.

محسن رجبپور: مديريت امور هنري و به نوعي ماركتينگ بنيامين به محسن رجبپور ارتباط دارد.

از لابهلاي حرفها
برخورد من عادي است، خيليها ميگويند خجالتي هستم، اما خجالتي نيستم، رفتارهايم معمولي است.
سبك پاپ و همه مشتقات آن را ميپسندم.
من ريتمهايي را انتخاب ميكنم كه مردم راحتتر آن را هضم كنند.
ما در زمينههاي فني موسيقي هيچ كم و كاستي نداريم. در حال حاضر بحث خلاقيت و هوش در موسيقي ايراني مهم است كه نتيجه يك قطعه يا آلبوم را مشخص ميكند.
آريان وقتي شكل گرفت، براي اولين بار بود كه چنين طرحي درست اجرا شد، به همين خاطر استقبال از آن باورنكردني بود. ضمن اينكه آريان خوراك مناسبي در اختيار علاقهمندان به موسيقي گذاشت.
رانندگي بلد نيستم!
هيچ وقت خودم را براي مردم نگرفتم و نخواهم گرفت... من با بنيامين 5 سال پيش هيچ تفاوتي نكردم.
نه تنها در ايران، بلكه در ساير كشورها، مردم تشنه موسيقياي هستند كه حرفهاي باشد و به دل بنشيند.
ناصر عبداللهي را زياد نميشناختم، ارتباطمان هم تنها چند ساعت بود، يك روز آمد در استوديو و ترانه «منو ببخش» را كه ساخته بودم گوش داد. به سفارش آقاي علمشاهي اين ترانه را در اختيار او گذاشتم. او انسان محترم و شريفي بود...
استاد محمدرضا شجريان، جزو گنجينههاي هنر ايران هستند و هستند در بين مردم افرادي كه موسيقي سنتي را دوست دارند يا ندارند، در هر دو صورت براي استاد احترام زيادي قائل هستند.
شخصا به موسيقي سنتي وابستگي ندارم، اما اين به آن معنا نيست كه علاقهاي نداشته باشم...
بچههاي آريان سختيهاي زيادي كشيدند، تا راه را براي ما باز كنند، آنان قابل احترامند.
محسن رجبپور، موفقترين مدير حال حاضر موسيقي ايران است.
از سن 17 سالگي، ابتدا گيتار آموختم و سپس پيانو... اما دوستاني داشتم كه در قالب استاد، به تجربياتم اضافه كردند. كتاب زياد ميخوانم، فيلم هم زياد ميبينم...
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:13 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها