کمی از گذشته بیشتر بدانیم

[amir ahmadi]

شیخی در مسجد بغداد به تدریس قران مشغول بود واز شاگردانش پرسید در ایه /قو انفسکم/قو چه صیغه ایست گفتند جمع .پرسید مفردش چیست گفتند/ ق/پرسید تثنیه اش چیست گفتند /قیا/گفت هرسه را با هم صرف کنید گفتند/ق قیا قوا/مرد بیسوادی که در کنار انان نشسته بود وبه حرفهایشان گوش می داد .بی درنگ بیرون دوید وبا عجله خود را به داروغه رساند وگفت وا اسلاما واقرانا ببینید چه بر سر اسلام امده استکه عده ای در مسجد نشسته اند وقران را مسخره می کنند وان را با صدای خروس می خوانند.ماموران به مسجد حمله ور شدند وشاگردانش را دستگیر کردند وپس از روشن شدن قضیه به هر یک از انان ده ضربه شلاق زدند تا دیگر در میان مردم عادی وبی سواد ان گونه صحبت نکنند

[amir ahmadi]

قبیله ای شورش کرد ورییس قبیله کشته شد وهمسر او را نزد حجاج بردند حجاج گفت ای کافر چرا بر ضد خلیفه رسولخدا شورش کرده اید زن گفت ما کافر نیستیم وبه خدا وقران اعتقاد داریم اما خلیفه را به عنوان جانشین پیغمبر قبول نداریم .حجاج گفت شما دروغ می گویید شما با خلیفه مشکل ندارید بلکه مشکل شما با خدا وقران ودین وپیامبر ص است اگر راست می گویی ایه ای از قران بخوان تا همه بدانند در چه پایه ای از دین وایمان قرار دارید .زن گفت به نام خدا هنگامی که زمان یاری خداوند وپیروزی فرا رسد مردم را می بینی که گروه گروه از دین خدا بیرون می روند .حجاج گفت وای بر تو چه می گویی وارد دین خدا می گردند نه خارج .رو به حاضران کرد وبا پوزخندی حاکی از افتخار وپیروزی گفت حال برای شما روشن شد که این زن در چه جایگاه بالایی از دین قرار دارد .زن گفت البته مردم وارد دین خدا می شوند اما این تو هستی که با نام دین واسلام وقران بر انان حاکم گشته ای وبه انان ظلم می کنی وانها را نسبت به خداوند واسلام وهمه مقدسات بدبین می کنی واز دین خارج می گردانی واگر کسی اعتراضی کرد اورا تفسیق وتکفیر می کنی وبه بد ترین شکل ممکن مجازات می نمایی

[amir ahmadi]

مردی ادعای پیامبری کرد .اورا نزد مامون بردند .مامون از او پرسید تو کیستی گفت من موسی بن عمران هستم مامون گفت پس عصاو ید بیضایت کو اگر یکی از انها را به من نشان دهی من به تو ایمان می اورم .مرد گفت موسی زمانی ان نشانه ها را ظاهر کرد که فرعون گفت من پروردگار بلند مرتبه شما هستم اگر تو نیز ادعای خدایی بکنی من ان نشانه ها را خواهم اورد

[amir ahmadi]

روزی مرحوم میرزای قمی وفتحعلی شاه در حمام با هم برخوردند .میرزا به شاه گفت :کو لشکر /حشم/ ثروت ودولتت.شاه گفت:اقا لشکر وحشم ودولت را که نمی شود به حمام اورد .میرزا گفت:من دولتم همراهم هست وان علوم من است که در سینه دارم وهمه جا تا قیامت با من خواهد بود

[amir ahmadi]

مردی به حضرت شعیب ع گفت:چرا من این همه گناه می کنم و خداوند مرا عقوبت نمی کند؟جواب امد:تو گرفتار بدترین عقدبت ها هستی و نمی دانی

[amir ahmadi]

مرحوم شیخ جعفر شوشتری یکی از علمای وارسته و روحانیون پاک و بر جسته بود و تاثیر نفس عجیبی داشت.ایشان در یکی از سفرهای خود از نجف اشرف به تهران وارد شده و جمعیت زیادی از مومنان برای ملاقات او رفتند از جمله سفیرر روسیهنیز به دیدارش رفت .مردم از او خواستند تا انها را موعظه کند .ان عالم بزرگوار تنها یک جمله گفت فرمود:ای مردم متوجه باشید که خدا در همه جا حاضر است

[amir ahmadi]

همین جمله انچنان در مردم اثر کردکه اشک در چشمان انها حلقه زد.سفیر روسیه وقتی که ان منظره را دیددر نامه ای برای نیکولا امپراطور روس نوشت:تا قشر روحانیون مذهبی در میان مردم ایران هستند مردم از انها پیروی می کنند در این صورت ما نمی توانیم بر انها مسلط گردیم زیرا یک جمله موعظه انها وقتی که ان چنان انقلاب روحی در انها ایجاد می کند حتما حکمو فتوی انها نفوذی خلل ناپذیر دارد.

[amir ahmadi]

مرحوم ایت ا..... محمد مهدی بحرالعلوماز علمای وارسته و برجسته شیعه در نجف بود .در شرح حال وی نقل می کننند:او روزی در دوران کودکی در مجلسی نشسته بود در ان مجلس بعضی غیبت افراد می کردند ناگاه او گریه کنان از ان مجلس بیرون امد.از او پرسیدند :چرا گریه می کنی و از مجلس خارج شدی ؟در پاسخ گفت :چگونه در مجلسی بنشینم که در ان اشکارا گناه می شود و نافرمانی از خدا می گردد.شخصی در حضور پیامبر ص از مومنی غیبت کرد شخص دیگری جلو او گرفت و ابروی مومن را در غیاب او حفظ نمود .رسول اکرم ص فرمودکسی که برای حفظ ابروی برادرش سخن غیبت کننده را رد کردهمین رد کردن برای او مانع از اتش دوزخ خواهد شد.

[amir ahmadi]

روزی بنایی شاعر به درگاه امیر علیشیر امد و بنشست امیر از درون خرگاه اواز داد که بیرون کیست ؟گفت:بنایی گفت:خوش امدی که ما کسی می خواستیم تا زمانی با او مسخرگی کنیم بنایی گفت ما نیز برای همین کار امده ایم.

[amir ahmadi]

حسین دودی شاعر معروف روزی در منزل امین التجار اشعاری در مدح رکن الملک نایب الحکومه اصفهان در زمان ظل السلطان انشا نمودیک بیت ان این است
برج ایفل که به پاریس زند سر به فلک

زورکی تا کمر قوزک رکن الملک است.