بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > زبان ادب و فرهنگ کردی

زبان ادب و فرهنگ کردی مسائل مربوط به زبان و ادبیات و فرهنگ کردی از قبیل شعر داستان نوشته نقد بیوگرافی و .... kurdish culture

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 12-01-2009
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
جدید بيت‌ لاس‌ و خزال


بيت‌ لاس‌ و خزال


ناصر سینا

برای‌ پی‌ بردن‌ به‌ ارزش‌ بيت‌های‌ كردی‌ اشاره‌ای‌ به‌ بخشی‌ از "خاطرات‌ يك‌ مترجم‌" نوشته‌ محمد قاضی‌ می‌كنيم‌ كه‌ از قول‌ اوسكار مان‌ چنين‌ می‌گويد:

"آن‌ روز، داستان‌ بسته‌ شدن‌ نطفه‌ لاس‌ بر پشت‌ شير را كه‌ بی‌ اغراق يكی‌ از شاهكارهای‌ حماسی‌ ادبيات‌ جهان‌ است‌ به‌ آهنگ‌ (حيران‌) خواند و سپس‌ چند بيتی‌ از گفتگوی‌ عاشقانه‌ بين‌ (
لاس‌ و خزال‌) را به‌ همان‌ آهنگ‌ ادا كرد، خوش‌ صدايی‌ وی‌ و زيبايی‌ شعرها در آن‌ حال‌ خوش‌ و فراغ‌ بال‌ و صفای‌ آب‌ و هوا و دلنشينی‌ منظره‌ بيشه‌ و رودخانه‌، چنان‌ در (اوسكار مان‌) آن مرد باختری‌ آشنا با روح‌ كردی‌، كارگر افتاد كه‌ بی‌ اختيار زجا برجست‌ و شروع‌ به‌ پايكوبی‌ و دست‌ افشانی‌ كرد و سوگند خورد كه‌ زيباتر از اين‌ حماسه‌ عشقی‌ را در آثار هيچيك‌ از بزرگان‌ ادب‌ اروپا، از دانته‌ گرفته‌ تا شكسپير و گوته‌ نديده‌ است‌..."

خلاصه‌ بيت‌ لاس‌ و خزال‌

سوسن‌ بانو خانم‌ و مير حسين‌ بالكی‌ كه‌ با هم‌ عقد نكاح‌ بسته‌ بودند، چندين‌ مدت‌ با هم‌ زندگی‌ كردند. سوسن‌ باكره‌ ماند زيرا كه‌ مير حسين‌ قبلا
ً از او رنجيده‌ خاطر شده‌ بود.

روزی‌ سوسن‌ تصميم‌ گرفت‌ به‌ ميان‌ قبيله‌ خودش‌ برگردد، مير حسين‌ هم‌ او را همراهی‌ كرد. در راه‌، چهل‌ راهزن‌ راه‌ را بر آنان‌ گرفتند. مير حسين‌ به‌ اتفاق سوسن‌ آنها را مغلوب‌ كرد و شجاعتها نمود و به‌ سوسن‌ توصيه‌ كرد آنچه‌ را ديده‌ در خانه‌ پدرش‌ بازگو نكند.

مير حسين‌، سوسن‌ را به‌ خانه‌ پدرش‌ رسانيد و خود برگشت‌. در خانه‌ از سوسن‌ پرسيدند چرا حامله‌ نشده‌؟ گفت‌ هنوز باكره‌ است‌. گفتند در اين‌ صورت‌ نكاحش‌ باطل‌ است‌ و او را به‌ عقد پسر عمويش‌ در آوردند.

شب‌ زفاف‌، موشی‌ از سوراخ‌ اطاق بيرون‌ آمد، داماد لنگه‌ كفشی‌ به‌ سوی‌ او انداخت‌ و موش‌ را كشت‌ و شروع‌ به‌ تفاخر كرد‌ كه‌ اگر مير حسين‌ حرفی‌ بزند او را نيز مانند آن‌ موش‌ خواهد كشت‌. سوسن‌ از اين‌ حرف‌ عصبانی‌ شد و گفت‌:
مير حسين‌ چهل‌ راهزن‌ را مغلوب‌ كرد و گفت‌ مطلب‌ را در خانه‌ پدرت‌ بازگو مكن‌.

به‌ خدا قسم‌ مير حسين‌ زن‌ هم‌ باشد، يك‌ تارموی‌ او را با صدهمچو تو عوض‌ نمی‌كنم‌. و از حجله‌ بيرون‌ آمد. هر چه‌ واسطه‌ شدند. فايده‌ نكرد.

خانواده‌ سوسن‌ برای‌ نابودی‌ مير حسين‌ نقشه‌ می‌كشد. وقت‌ مراجعت‌، او را به‌ بيشه‌ مهلكه‌ای‌ كه‌ شيری‌ در آن‌ ياغی‌ شده‌ است‌، می‌فرستند تا شير، او را درهم‌ شكند اما شير به‌ دست‌ مير حسين‌ كشته‌ می‌شود.

سوسن‌ هم‌ عشق‌ درونيش‌ به‌ جوش‌ می‌آيد و بدون‌ اراده‌ به‌ سوی‌ بيشه‌ و مير حسين‌ می‌رود، در آنجا می‌بيند كه‌ مير حسين‌ روی‌ پوست‌ شير افتاده‌ است‌. سوسن‌ خيال‌ ميكند كه‌ مير حسين‌ مرده‌ است‌، به‌ خود می‌گويد: ببينم‌ آيا او واقعا
ً مرد بود يا نه‌؟ و به‌ سوی‌ او می‌رود، پوست‌ شير، حجله‌گاه‌ آنان‌ می‌شود و لاس‌ از اين‌ وصلت‌ به‌ وجود می‌آيد.

سالها می‌گذرد، لاس‌ به‌ مرحله‌ جوانی‌ قدم‌ گذاشته‌ و با عموزاده‌اش‌ خانزاده‌ خان‌ حريری‌ عقد ازدواج‌ می‌بندد.

روزی‌ لاس‌ به‌ عزم‌ شكار بيرون‌ می‌رود و گذرش‌ به‌ هوار (محل‌ چرانيدن‌ گوسفندان‌ ايل‌ در كوهستان‌) ملانبی‌ و ملاداود می‌افتد و عاشق‌ "خه‌زال‌" دختر ملانبی‌ می‌شود و "خه‌زال‌" هم‌ همينطور، "خه‌زال‌" او را دعوت‌ می‌كند، لاس‌ دعوت‌ او را می‌پذيرد و در نزد آنان‌ ماندگار می‌شود.

احمد خان‌ سورچی‌ و زوراری‌، سردار ايل‌ بزرگی‌ بوده‌ و قرار شده‌ "خه‌زال‌" را به‌ او بدهند. آمدن‌ لاس‌ به‌ ميان‌ ايل‌ ملانبی‌، سبب‌ جنگ‌ و جدال‌ فراوانی‌ بين‌ دو طايفه‌ مي‌شود. لاس‌، احمد خان‌ را شكست‌ سختی‌ میدهد و به‌ "خه‌زال‌" پيشنهاد ازدواج‌ می‌كند. "خه‌زال‌" می‌گويد به‌ شرطی‌ با تو ازدواج‌ می‌كنم‌ كه‌ بروی‌ از كوهستان‌ "چل‌ پله‌ی‌ حومام‌" برايم‌ گل‌ بياوری‌، پس‌ از بازگشت‌ لاس‌ از "چل‌ پله‌ی‌ حومام‌" كه‌ به‌ هفت‌ خوان‌ شباهت‌ دارد- دوباره‌ ايل‌ سورچی‌ حمله‌ می‌كنند و لاس‌ آنها را شكست‌ سختی‌ می‌دهد ولی‌ خود نيز در پايان‌ جنگ‌ كشته‌ می‌شود.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 07:18 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها