بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie > سینمای ایران > اخبار سینمای ایران

اخبار سینمای ایران اخبار فیلم و سینمای ایران در این تالار قرار خواهد گرفت

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 03-08-2010
LP Girl آواتار ها
LP Girl LP Girl آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: غرب تهران
نوشته ها: 1,075
سپاسها: : 0

20 سپاس در 19 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید عيار 14، ماجراي وحشت

عيار 14، ماجراي وحشت

پرويز شهبازي كارش را با ساخت فيلم‌هايي درباره كودكان و نوجوانان آغاز كرد. 2 فيلمي كه او پيش از «نفس عميق» ساخت، با نام‌هاي «مسافر جنوب» و «نجوا»، توانست نظر كارشناسان و منتقدان را جلب كند. حتي اين دو فيلم در جشنواره‌هاي جهاني هم حضور موفقيت‌آميزي داشتند و نام شهبازي را به عنوان كارگرداني بااستعداد بر سر زبان‌ها انداختند. اما «نفس عميق» كه در زمان خودش پديده جشنواره فيلم فجر بود، خبر از كارگرداني مسلط، صاحب‌سبك و سينماشناس مي‌داد. اين فيلم آنقدر خوب بود كه همه را منتظر اثر بعدي كارگردانش گذاشت و سرانجام پس از چند سال، شهبازي با ساخت «عيار 14» بار ديگر به صحنه اول سينماي ايران بازگشت.




«عيار 14» اداي دين آشكار شهبازي به 2 فيلم محبوبش است؛ «ماجراي نيمروز» ساخته فرد زينه‌مان داستان كلانتري است كه پس از شنيدن خبر بازگشت يك ياغي قانون‌شكن، درصدد محافظت از دهكده برمي‌آيد اما در اين مسير تنها مي‌ماند و سرانجام به‌شخصه با نيروهاي شرور درگير مي‌شود و سرافرازانه پيروز مي‌گردد و در پايان، نشان قانوني خود را به زمين مي‌اندازد و به اتفاق همسر جوانش دهكده را ترك مي‌كند. «تنگه وحشت» نيز فيلمي كلاسيك است به كارگرداني هاوارد هاكز كه چند دهه بعد توسط مارتين اسكورسيزي با بازي رابرت دنيرو و جسيكا لانگ بازسازي شد. اين فيلم نيز سرگذشت يك زنداني است كه پس از تحمل سال‌ها زندان، براي گرفتن انتقام از وكيلش كه معتقد است كم‌كاري و فساد او باعث محكوميتش شده بود، نزد او و خانواده‌اش بازمي‌گردد و امنيت آنان را به مخاطره مي‌اندازد. صرف‌نظر از پايان‌بندي فيلم «عيار 14»، كه يك غافلگيري محض براي تماشاگر است، بقيه داستانش الهام گرفته از اين دو فيلم بزرگ است. فريد (محمدرضا فروتن) در اين فيلم كسي است كه پس از شنيدن خبر بازگشت يك زنداني، به تقلا مي‌افتد تا از مهلكه پيش‌رو جان سالم به در برد. او تصور مي‌كند كه منصور (با بازي كامبيز ديرباز) از زندان بازگشته تا از او انتقام بگيرد. سال‌ها قبل فريد كه زرگري كوچكي داشته، منصور را كه سارق جواهر بوده، به پليس لو داده و منصور زماني كه توسط مأموران برده مي‌شد، فريد را تهديد كرده بود كه بزودي بازمي‌گردد و انتقام خود را مي‌گيرد. كل تنش حاكم بر «عيار 14» حول همين ماجراست؛ يعني فريد كه تصور مي‌كند منصور به قصد انتقام پا به شهر آنان گذاشته و منصور كه شخصيت‌پردازي مرموزش نمي‌گذارد تماشاگر براحتي بفهمد كه چه هدفي از بازگشت به اين شهر دارد.
تعليق يكي از ويژگي‌هاي ساختاري «عيار 14» است. در واقع چنين مي‌توان گفت كه شهبازي اساس درامش را بر تعليق بنا نهاده است. تماشاگر هم مثل فريد درست نمي‌داند كه منصور با چه نيتي بازگشته است. از سوي ديگر كنجكاوي منصور براي يافتن طلافروشي، اين ظن را براي تماشاگر تقويت مي‌كند كه هدف او تسويه‌حساب با فريد است. يك تفاوت اساسي «عيار 14» با دو فيلم نام برده شده، در اين است كه فريد زندگي به‌ساماني ندارد و رابطه‌اش با همسرش حكايت از سردي و فاصله‌اي دارد كه در همان يك فصل برخوردشان، تماشاگر در جريانش قرار مي‌گيرد. بلافاصله شخصيتي به نام مينا معرفي مي‌شود كه مي‌فهميم زن صيغه‌اي فريد است و اين دو تصميم دارند از آن شهر بگريزند تا خودشان را از همه تهديدها خلاص كنند.
كار شهبازي در «عيار 14» نوعي خطر كردن است. اين كه داستان و فضاسازي يك فيلم ايراني، تماشاگر را ياد دو فيلم مهم تاريخ سينما بيندازد، ريسكي بزرگ است، زيرا همه همواره با ديدن فيلم، ناچار از مقايسه آن با نمونه‌هاي اصل هستند. بنابراين شهبازي بر خلاف نظر برخي منتقدان، كارگردان محافظه‌كاري نيست و نفس ساختن «عيار 14» نشان مي‌دهد كه اتفاقاً اهل ريسك و خطر كردن است. كارگرداني او در بسياري از صحنه‌هاي فيلمش در سينماي ايران بي‌نظير است. او بدون اين كه بخواهد با درهم‌آميزي قصه‌ها يا استفاده از دوربين روي دست، به‌ظاهر تماشاگرش را مرعوب كند و چنين وانمود كند كه فيلم نامتعارفي ساخته، برعكس به الگوي سينماي كلاسيك اقتدا مي‌كند و قواعد آن را نيز بخوبي رعايت مي‌كند. محل وقوع حوادث فيلم او، مكان مشخصي نيست. آدم‌ها خاستگاه مشخصي نداند و كمتر رابطه‌اي ميان شخصيت‌هاي اصلي با مردم ديگر مي‌بينيم. اينها همه براي ترسيم فضايي است كه مي‌تواند هر جايي باشد. آدم‌ها لهجه ندارند و سرماي هوا و برف انبوه، اجازه نمي‌دهد كه شخصيت‌هاي فيلم را در موقعيت‌هاي جمعي ببينيم. پس همه چيز در خدمت تنهايي، عزلت و مهم‌تر از همه وحشت است. ايده درخشان اين فيلم، برگرفته از روايت‌هاي ادبيات كلاسيك ايران، جدال شخصيت‌ها با خويشتن‌شان است كه سرانجام به نابودي مي‌كشدشان. در سكانس مسافرخانه است كه مي‌بينيم منصور با چه هدفي پا به اين شهر گذاشته و هم‌زمان خبر داريم از مشقت و رنجي كه فريد مي‌كشد تا شبانه خود را از شهر خارج سازد. هوشمندي شهبازي در شخصيت‌پردازي «عيار 14» در اينجا نمود پيدا مي‌كند كه آدم‌هاي فيلمش را ابتدا به ساكن و خلق‌الساعه معرفي نمي‌كند. با اين كه شخصيت‌هاي اصلي در اين فيلم، همگي پيرامون ورود منصور به شهر معنا مي‌شوند و واكنش‌هايي كه از آنان مي‌بينيم در پي تأثير مستقيم و غيرمستقيم ورود اوست، اما اين‌ها داراي گذشته هستند و همين، لايه‌هاي معنايي «عيار 14» را بيشتر مي‌كند. فريد پيش از ورود منصور زندگي چندش‌آوري داشته و حالا ورود منصور بهانه‌اي به او مي‌دهد تا همه پنهان‌كاري‌هايش را كنار نهاده و به اصل خودش بازگردد. صحنه ملاقات او و همسرش در زرگري، از آن رو داراي اهميت است كه مي‌بينيم آنها حتي نمي‌توانند با هم حرف بزنند و آشكارا از همديگر بيزارند.
آرامش ظاهري حاكم بر فيلم، با طمأنينه مورد نظر كارگردان در نمايش وضعيت شخصيت‌هايش در گذر يك شبانه‌روز، روي بازي بازيگران فيلم نيز تأثيري عالي نهاده است. در واقع بهتر است اين طور بگوييم كه حضور بازيگران معروف و ستاره‌هاي سينما در اين فيلم، تحت‌الشعاع ميزانسن كارگردان، حضوري غيرمنتظره است و تلاش آنان براي وفادار ماندن به اصول قصه در مواردي شايسته تحسين است. محمدرضا فروتن يكي از بهترين نقش‌آفريني‌هاي دوران حرفه‌اي‌اش را با شهبازي در اين فيلم تجربه كرده و در بقيه موارد، انتخاب بازيگران، متناسب با ويژگي‌هاي نقش‌ها بوده كه از اين حيث مي‌توان «عيار 14» را اثري نمونه‌اي در سينماي اين سال‌ها به حساب آورد. جزييات ديگري نيز در طراحي فيلم ديده مي‌شوند كه بر اعتبار كار شهبازي شهادت مي‌دهند. تأكيد ما بر طراحي صحنه زرگري فريد است كه از همه سو مي‌توان به داخل آن سرك كشيد. شكل ظاهري اين مكان، مثل آكواريومي است كه مهم‌ترين حسي كه به تماشاگر منتقل مي‌كند، ناامني است. سكانس درخشان مواجهه ناخواسته و نابهنگام فريد و منصور از پشت شيشه، تقريباً مهيب و هراس‌آور است و منصفانه اگر بخواهيم قضاوت كنيم، بايد بگوييم كه سايه پرويز شهبازي روي همه جزييات كارش ديده مي‌شود. از بازي بازيگران گرفته تا طراحي صحنه و حتي نوع رنگ‌آميزي صحنه‌هاي داخلي و تفاوت‌شان با نماهاي خارجي. اين‌ها همه نشان از وسواس و دقتي دارند كه در شهبازي ديده مي‌شود و با همين فيلم مي‌توان فهميد كه چرا برخي فيلم‌سازان سينماي ايران، قدر و اعتبار و شأني فراتر از ديگران دارند. اميدواريم موفقيت «عيار 14» باعث شتاب بيشتري در ريتم فيلم‌سازي شهبازي شود.‌
__________________
http://irupload.ir/images/6dzyzrzy0mmq77104rb.jpg

ژست بي خوابي و منگي واسه من نگير دوباره! كسي كه جلوت نشسته عصبي و لت و پاره!
توي پائيز مجاور، وسطاي ماه آذر، شد قرارمون كه باهم بزنيم به سيم آخر!


Babak Rahnama (New Song) :: Khodaye Man
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:50 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها