شناسایی الماسه های تراشکاری

[bigbang]

برای الماسه های تراشكاری آنها را از روی حروف و علامت های اختصارات مخصوص می توان شناسایی كرد كه این علامت اختصارات به صورت ده فاكتور بیان می گردد. (XXXXfffXXf)...
1- شكل ظاهری الماسه: اولین حرف الماسه از چپ بیان كننده شكل ظاهری و اندازه زاویه ای الماسه است كه می تواند مربع ، مثلث، لوزی و… باشد.

2- زاویه آزاد : دومین حرف الماسه بیان كننده زاویه آزاد لبه برنده الماسه است با توجه به اندازه های آن دارای علائم مشخصی است (مثلاً A=3)

3- تلرانس : سومین حرف الماسه تلرانس است در واقع فاصله میان خط مماس به دایره IC در الماسه و خط مماس به قله یك الماسه را تلرانس الماسه گویند كه دارای مقادیر متفاوتی می تواند باشد.
دایره (internal circle) IC : برای آنكه سنبه وماتریس با دو تكه قالب یكدیگر را شناسند و دقیقا در مركز كار روی هم بیفتند ویكدیگر را پیدا كنند لازم است دو دایره محاطی در داخل سنبه و ماتریس وجود داشته باشد تا مركز دو دایره دقیقا روی هم قرار گیرد یا در حد تلرانس میكرون از یكدیگر فاصله گیرند.

4- شكل شیار و سوراخ : چهارمین حرف الماسه مربوط به شكل شیار و سوراخ و براده شكن الماسه می باشد كه با توجه به وجود یا عدم وجود سوراخ یا شكل سوراخ آن (دارای سوراخ استوانه ای یا استوانه ای یك سر خزینه یا دوسر خزینه) تغییر می كند.

5- طول لبه برنده : پنجمین فاكتور حرف الماسه مربوط به طول لبه برنده ست كه براساس سیستم متریك است .

6- ضخامت الماسه : شسین فاكتور الماسه مربوط به ضخامت آن است كه با توجه به هر مقدار آن استاندارای برای آن تعریف گردیده است مانند 01=1.59) )



7- زاویه گوشه الماسه : هفتمین فاكتور الماسه مربوط به میزان R یا زاویه گوشه ای الماسه است كه با توجه به مقادیر متفاوت آن استانداردهای برای آن‌تعریف شده است كه هرچه R بزرگتر بوده كارتراش خشن تر است و هرچه R كوچكتر بوده به مرحله پرداخت نزدیكتر است .

8- شكل لبه برنده : هشتمین حرف الماسه نشان گر شكل لبه برنده الماسه است كه می تواند T,E,F یا S باشد یعنی می تواند مستقیم یا با Fillet یا chamfer یا هر دو باشد.

9- جهت حركت و برش:نهمین حرف الماسه مربوط به جهت برش الماسه می گردد كه راست گرد است(R ) یا چپ گرد L) ) یا نرمال(N ) است.

10- براده شكن: دهمین حرف الساسه براده شكن (chipbreaker ) است .
هر الماسه در مسیر حركت خود قطعه مورد نظر را می تراشد و بار برداشته شده اگر از میسر حركت الماسه خارج نشود مانع از براده برداری خوب شده و یا الماسه را می شكند
براده شكن مسئولیت شكست یا تغییر مسیر حركت براده را بعده دارد براده شكن ها در شیبهای -a,+a 0, تنظیم می شوند هر چه این شیب از سمت صفر به +a افزایش یابد براده برداری كمتر است یا در واقع باركمتری از قطعه بر می داریم كه در نهایت به مرحله پرداخت (fine )می رسیم چون در این مراحل براده ها سبك بوده براده شكن طوری طراحی می شود كه با شیب مثبت آنها را به سمت بالای كار هدایت می كند حال هرچه از سمت صفر به سمت -a نزدیك شدیم برداه برداری افزایش می یابد و در نهایت به مرحله خشن تراشی
می رسیم در این مرحله برداه ها سنگین بوده و تحت تاثیر نیروی وزن خودشان مایلند كه به سمت پایین منحرف شوند پس براده شكنها با شیب منفی برارده ها را به سمت پایین هدایت می كنند البته همیشه نیاز به براده شكن نیست مثلاً در براده برداری 3تا5/3 می توان از براده شكن در مدار خاصی استفاده نكرد كد گذاری براده شكن ها هم بستگی به تعریفی دارد كه برای آنها در نظر می گیرند كه معمولاً به صورت زیر است

براده شكن با كدab :
a :راهنمای مقدار بار مثلاً عدد3 بیان كننده 0.03 mm/rev می باشد
b: الف :1-5 ــ دارای لبه برش مستقیم
ب: 6-9 ــ لبه برش منحنی
كه البته در بسیاری از شرایط كه براده شكنها خاص باشند و بر روی الماسه های خاص تعریف شوند از این قانون تعبیت نمی كنند