![]() |
اگه خواستم توی دنیا یک چیز دیگه باشم میخوام اشک تو باشم که روی چشمات متولد شم، روی گونه هات زندگی کنم و روی لبهایت بمیرم
|
برگشت اما ای کاش برنمیگشت
|
انسان عبارت از مجموعه ی وسیعی است ولی وقتی من می شود خاص می شود .
اولین پرسش را آخرین پاسخ نیز بی گمان کافی نیست . |
زندگی=خوشبختی
|
اهای پشیمونی فایده نداره
|
هنگامی كه ما،
تو و من، می میریم، نباید در پایان، علامت سوال، بلكه باید همینجوری نقطه ای باشد |
در پيش چشم دنيا دوران عمر ما يك قطره دربرابر اقيانوس در چشمهاي آنهمه خورشيد كهكشان عمر جهانيان كم سوتراز حقارت يك فانوس افسوس! |
يه جور ناجور دوست دارم
|
ای دل اگر قاشقی
در پی چنگال باشششششششش... |
همیشه و در همه حال آرامشت رو حفظ کن
|
با من بودی؟؟؟
|
هميشه اشک اونايي که به فکرمون هستن رو در مياريم.. و هميشه واسه کسايي که به فکرمون نيستن اشک ميريزيم.. هميشه به کسايي که اصلا به يادمون نيستن فکر ميکنيم.. و هميشه کسايي که اصلا فکرشم نميکنيم به يادمونن |
به بزرگی گفتم زندگی چند بخش است ؟ گفت : دو بخش ، کودکی و پیری ، گفتم : پس جوانی چه شد ؟ گفت : با بی وفایی ساخت با عاشقی سوخت و با جدایی مرد
|
ویران شوی که ترک وفا کردی ایفلک بیرون ز حد خویش جفا کردی ای فلک |
زنده بودن را به بیداری بگذرانیم
که سالها به اجبار خواهیم خفت! |
مشو از این دل خونین جگر ای رهگذر غافل که ما هم در بساط خود دلی داریم ای بی دل |
چراغی در دست،چراغی در دلم زنگار روحم را صیقل می دهم ایینه ای برابر ایینه ات می گذارم تا با تو ابدیتی بسازم |
روي آن شيشه تبدار تو را "ها" كردم
اسم زيباي تو را با نفسم جا كردم |
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم |
من درد تو را ز دست آسان ندهم / دل بر نكنم ز دوست تا جان ندهم / از دوست به يادگار دردي دارم / كان درد به صد هزار درمان ندهم
|
بزن بر طبل بی آری که آن هم عالمی دارد |
عاشفان را خوشدلي تقدير نيست
|
ای دل غافل
|
تو اولين روز بهار
من اخرين جمعه سال |
ما تجلی اندیشه خداوندیم ...!
|
مهدی
___________ |
ای دل غافل...
|
به نا امیدی ازین در مرو بزن فالی بود که قرعه دولت بنام ما افتد |
هرچی رو میخوای بگی اول خوب مز مزه کن
|
این نیز بگذرد
|
اعصابم خورده...
|
چـــــــــــــرا؟
|
اون که دل میفروشه ارزون بخدا بیخبره اگه سودی ببره بیوفایی میخره |
تا بوديم كس پاس نميداشت كه هستيم |
حافظ غم در با که بگویم که در این دور
جز جام نشاید که بود محرم رازم |
حرفهای ما هنوز نا تمام..... تا نگاه میکنی وقت رفتن است.. باز هم همان حکایت همیشگی.. پیش از آنکه خبر شوی.... لحظهای عظیمت تو تا گریز میشود.. ای دریغ و حسرت همیشگی... |
دلا در عاشقی ثابت قدم باش که در این ره نباشد کار بی اجر |
تو به آرامي آغاز به مردن ميكني اگر از شور و حرارت،از احساسات سركش، و از چيزهايي كه چشمانت را به درخشش واميدارند، و ضربان قلبت را تندتر ميكنند،دوري كني … >>هر آشنایی تازه اندوهی تازه است.. مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان. هر سلام، سر آغاز دردناک یک خداحافظی ست..<< |
از سكوت پرسيدم : |
هیچ آسمان هم مثل دل من گرفته بود امروز ابری بود و مه آلود، اما بارانی نبارید من هم نباریدم گریستن را هم حتی از خاطر برده ام من خالی از بودن خسته از خواستن شاید این غمگین ترین روز تولدم بود اگر غم را مفهومی باشد بعد از این! اصلا چه اهمیتی دارد؟! |
اکنون ساعت 05:31 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)