
01-09-2010
|
 |
ناظر و مدیر ادبیات  
|
|
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432
2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
لالایی ها؛ نخستین شعر های نا نوشته ی زنان ::
*لالایی هایی که مادر آرزو می کند کودکش - چه دختر و چه پسر- بزرگ شود و همسر بگیرد و او عروسی اش را ببیند :
لایلاسی درین بالا
یو خو سو شیرین بالا
تانریدان عهد یم بودو
تو یو نو گؤ روم بالا
برگردان به فارسی:
کودک نازم که لالایت سنگین است
خوابت شیرین است
با خدا عهد کرده ام که،
عروسی تو را ببینم ...»
(همانجا/ص۱۸۶)
نمونه ی دیگر :
قیزیم بویوک اولرسن
بیرگون اره گیدرسن
الله خوشبخت ایله سین
بیرگون ننه ایله سین
برگردان به فارسی:
لالایی دخترم روزی بزرگ خواهی شد.
به خانه ی شوهر خواهی رفت.
خدا تو را خوشبخت کند!
که روزی مادر خواهی شد.
( همانجا/ص۱۸۸)
گاه در این دسته از لالایی ها رگه هایی از حسرت و رشک ورزی به چشم می خورد:
گل سرخ منی زنده بمونی
ز عشقت می کنم من باغبونی
تو که تا غنچه ای بویی نداری
همین که گل شدی از دیگرونی ...
(کتاب کوچه/دفتر اول /حرف ب/ص ۷۷۳)
*لالایی هایی که مادر آرزو می کند هنگامی که کودکش بزرگ شد قدر شناس زحمات او باشد:
لای لای د یم آد یوه
تاری یتسون داد یوه
بو یو ک اولسان بیرگون سن
منی سالگین یاد یوه
برگردان به فارسی:
لالایی گفتم به نام تو
خداوند یاور و داد رس تو باشد.
انشاء الله روزی که بزرگ شدی،
زحمات مرا به یاد آوری.
(ترانه و ترانه سرایی/ص۱۸۷)
اما خود پیشاپیش می داند که کودک فراموش خواهد کرد :
لالاییت می کنم با دس ( = دست ) پیری
که دسّ مادر پیرت بگیری
لالاییت می کنم خوابت نمیاد
بزرگت می کنم یادت نمیاد ...
(فرهنگ عامیانه ی مردم ایران/ص۲۱۷)
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|