ترجمه ترانه Saniterium از گروه متالیکا
No one leaves and no one will
Moon is full ,never seems to change
Just labeled mentally deranged
Dream the same thing every night
I see our freedom in my sight
No locked doors , No windows barred
No things to make my brain seem acarred
Sleep my friend and you will see
That dream is my reality
They keep me locked up in this cage
can't they see It's why my brain says rage
Saniterium , leave me be
Saniterium , jaust leave me alone
Build my fear of what's out there
cannot breath the open air
whisper things into my brain
assuring me that I'm insane
They think our heads are in their hands
But violet use brings violent plans
Keep him tied , it makes him well
he's getting better , can't you tell?
No more can they keep us in
Listen damn it we will win
They seed it right ,they see it well
But they think this saves us from our hell
Fear of living on
Natives getting restless now
Mutiny in the air
Got some death to do
Mirros stares back hard
KILL , It's such a friendly word
seems the only way
for reaching out again
Welcome to where time stands still
خوش آمدی به جایی که زمان ساکن است
هیچ کس اینجا را ترک نکرده و نخواهد کرد
ماه قرص کامل است و به نظر هیچ وقت تغییر نمی کند
فقط بر روی ما مهر نابسامانی زده اند
ما هر شب رویاهای یکسانی را می بینیم
و آن رویای آزادی درچند قدمی ماست
رویای اینکه هیچ دری قفل نیست و هیچ پنجره ای نرده ندارد
و نشانه ای از آشفتگی ذهنی در من نیست
دوست من بخواب آنگاه خواهی دید
که رویاهای من حقیقت دارد
آنها هستند که مرا در قفس نگه داشته اند
مگر آنان می توانند دلیل آشفتگی ذهنی مرا ببینند؟
ای دیوانه خوانه بگذار که بمانم
ای دیوانه خانه فقط مرا تنها بگذار
مرا از آنچه در بیرون از این جاست بترسان
و من نمی توانم هوای آزاد تنفس کنم
چیزی در گوشم زمزمه کن و مرا قاطع کن که دیوانه ام
آنان گمان می کنند که اختیار مغز ما را در دست دارند
ولی رفتار های وحشیانه افکار وحشیانه را می پرورانند
اگر دست و پای او را ببندی
او بهتر خواهد شد
مگر نمی بینی حال او رو به بهبودی است؟
بیش از این نمی توانند ما را اینجا نگه دارند
گوش کن لعنتی برنده ما هستیم
آنان به وضوح و روشنی می بینند
ولی گمان می کنند که این ما را از جهنمی که در آنیم نجات خواهد داد
از ادامه زندگی می هراسیم
و اکنون ساکنان همیشگی دیوانه خانه بی قرار شده اند
و بوی شورش به مشام می رسد
کارهای مرگ بار هست که باید انجام دهم
آینه گذشته های سختی را نشان می دهد
و کشتن چه واژه دوست داشتنی و قشنگی به نظر می رسد
و این برای بدست آوردن آزادی دوباره
تنها راه حل به نظر می رسد....