نمایش پست تنها
  #10  
قدیمی 04-07-2010
SHeRvin آواتار ها
SHeRvin SHeRvin آنلاین نیست.
ناظر و مدیر بخش موسیقی و سینما

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717

2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض معنی اشعار آهنگ های خارجی(تمام سبک ها)

ترجمه ترانه Saniterium از گروه متالیکا


No one leaves and no one will

Moon is full ,never seems to change

Just labeled mentally deranged

Dream the same thing every night

I see our freedom in my sight

No locked doors , No windows barred

No things to make my brain seem acarred



Sleep my friend and you will see

That dream is my reality

They keep me locked up in this cage

can't they see It's why my brain says rage



Saniterium , leave me be

Saniterium , jaust leave me alone



Build my fear of what's out there

cannot breath the open air

whisper things into my brain

assuring me that I'm insane

They think our heads are in their hands

But violet use brings violent plans

Keep him tied , it makes him well

he's getting better , can't you tell?



No more can they keep us in

Listen damn it we will win

They seed it right ,they see it well

But they think this saves us from our hell



Fear of living on

Natives getting restless now

Mutiny in the air

Got some death to do

Mirros stares back hard

KILL , It's such a friendly word

seems the only way

for reaching out again
Welcome to where time stands still


خوش آمدی به جایی که زمان ساکن است

هیچ کس اینجا را ترک نکرده و نخواهد کرد

ماه قرص کامل است و به نظر هیچ وقت تغییر نمی کند

فقط بر روی ما مهر نابسامانی زده اند

ما هر شب رویاهای یکسانی را می بینیم

و آن رویای آزادی درچند قدمی ماست

رویای اینکه هیچ دری قفل نیست و هیچ پنجره ای نرده ندارد

و نشانه ای از آشفتگی ذهنی در من نیست



دوست من بخواب آنگاه خواهی دید

که رویاهای من حقیقت دارد

آنها هستند که مرا در قفس نگه داشته اند

مگر آنان می توانند دلیل آشفتگی ذهنی مرا ببینند؟



ای دیوانه خوانه بگذار که بمانم

ای دیوانه خانه فقط مرا تنها بگذار



مرا از آنچه در بیرون از این جاست بترسان

و من نمی توانم هوای آزاد تنفس کنم

چیزی در گوشم زمزمه کن و مرا قاطع کن که دیوانه ام

آنان گمان می کنند که اختیار مغز ما را در دست دارند

ولی رفتار های وحشیانه افکار وحشیانه را می پرورانند

اگر دست و پای او را ببندی

او بهتر خواهد شد

مگر نمی بینی حال او رو به بهبودی است؟



بیش از این نمی توانند ما را اینجا نگه دارند

گوش کن لعنتی برنده ما هستیم

آنان به وضوح و روشنی می بینند

ولی گمان می کنند که این ما را از جهنمی که در آنیم نجات خواهد داد



از ادامه زندگی می هراسیم

و اکنون ساکنان همیشگی دیوانه خانه بی قرار شده اند

و بوی شورش به مشام می رسد

کارهای مرگ بار هست که باید انجام دهم

آینه گذشته های سختی را نشان می دهد

و کشتن چه واژه دوست داشتنی و قشنگی به نظر می رسد

و این برای بدست آوردن آزادی دوباره

تنها راه حل به نظر می رسد....
__________________

and the roads becomes my bride

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید