نمایش پست تنها
  #11  
قدیمی 02-14-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


خشك‌شویی پر بركت

یكی از واصلین حلقه بالای اك این داستان را تعریف كرد:
به مدت سه سال به یك خشك‌شویی نزدیك محلشان می‌رفته كه همیشه زنی هم آنجا مشغول شستشو بوده. واصل حلقه بالا نمی‌توانست به صورت آن زن كه پر از جوش بود، نگاه كند. برای اینكه احساس نفرت خود را متعادل كند، به محض اینكه وارد خشك‌شویی می‌شد و او را می‌دید، پیش خود از درون می‌گفت: "به نام سوگماد ". یكی از شبها، با وجود اینكه خیلی خسته بود و قصد داشت به خشك‌شویی برود، تصمیم گرفت نرود. همینطور كه دست دست می‌كرد و سعی داشت در منزل آرامش داشته باشد، احساس می‌كرد باید به خشك‌شویی برود. بالاخره به ندای درونی اك گوش داد و راهی شد.
وقتی وارد خشك‌شویی شد، بسیار تعجب كرد. آن زن در خشك‌شویی بود ولی تمام مشكلات چهره‌اش رفع شده بود. پوست صورتش كاملاً صاف و درمان شده بود. او به زن نگاه كرد و به یاد آورد كه هر دفعه او را دیده بود در قلبش گفته بود "به نام سوگماد"
دانستن این نكته اهمیت دارد كه واصل حلقه بالا این كلمات را به خاطر درمان آن زن ادا نكرده است.
اگر چنین كرده بود، به فضای روانی زن بی حرمتی می‌شد. او چنین شرایطی را بركت می‌بخشید، تا خودش را در تعادل نگه دارد و از موقعیت زن در جهت خودش استفاده نكند. با این حال اك به او نشان داد كه وقتی یك مجرای واقعی باشد، معجزات اتفاق می‌افتد.

داستانهای ماهانتا – جلد دوم – فصل هشتم – درمانگری معنوی

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید