
08-19-2013
|
 |
کاربر خوب
|
|
تاریخ عضویت: May 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 486
سپاسها: : 797
987 سپاس در 452 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
اونکه تو یه غمار تلخ عمرشو باخت و بوسید اونکه تو حیله ی سکوت تار شکستن تنید
به اولین دقایق آسودگی رسیده به قیمت یه عمر عذاب آسودگی خریده
امشب شب ویرونیه کوه بزرگ درده کسی که یه عمر سوخت و ساخت مهمون خاک سرده
یه سایبون داشت و یه سقف اما چه زود خراب شد دارو ندارش هر چی بود یکی یکی براب شد
پشت به گذشته کردو باز قصه ی تازه ای ساخت عاشق شد و تو این غمار دارو ندارشو باخت
امشب شب ویرونیه کوه بزرگ درده کسی که یه عمر سوخت و ساخت مهمون خاک سرده
حتی اگه هزار دفععه آدم به دنیا بیاد انگار سرنوشتشو از پیش نوشتن براش
حتی اگه یه شب تو خواب آسودگی را خواب دید روز مصیبت روز درد روز عذاب برداشت
امشب شب ویرونیه کوه بزرگ درده کسی که یه عمر سوخت و ساخت مهمون خاک سرده
امشب شب ویرونیه کوه بزرگ درده کسی که یه عمر سوخت و ساخت مهمون خاک سرده
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|