نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 12-24-2007
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نومحافظه کاران چه کساني هستند؟ نومحافظه کاران ، يک گروه سياسي امريکايي است که طرفداران آن با ابراز گرايش به مسيحيان تندرو و راستگرا ، به قدرت امريکا و سلطه اين کشور بر تمام جهان مي انديشند. البته آنها فقط سياستمدار نيستند، بلکه نويسندگان بانفوذ ، متفکران برنامه ريز و استراتژ، کهنه سربازان و گروهي از فرهيختگان بسيار تندرو از قشرهاي مختلف فکري کنوني امريکا درميان آنان حضور دارند.
آنها همچنين پيروتفکرات صهيونيستي هستند که دشمني شديدي با اعراب و مسلمانان دارند و روند سياست خارجي امريکا را در دوره جرج دبليو بوش به دست گرفته اند.
تفکر صهيونيستي به دنبال اجراي سياستي است که بدون توجه به هراعتراضي ، استفاده از قدرت نظامي امريکا را براي رسيدن به همه اهداف مجاز مي شمارد ؛ چرا که به عقيده نومحافظه کاران حقيقت و واقعيت تنها دراختيار آنان است و با بهره گيري از قدرت سلاح خود مي توانند بر همه نفوذ و تسلط يابند.
اكنون اين موضوع به روشني مشخص است كه جناح نو محافظه کارآمريکا،ارتباط محکمي با اسرائيل دارد و هم پيمان با تعصبي براي تل آويو محسوب مي شود ؛ به گونه اي که بيشتر سران ونظريه پردازان نومحافظه کارازانديشمندان يهودي هستند.
برخي از کارشناسان عقيده دارند که ظهور جناح نومحافظه کار، نتيجه اختلاف و درگيري بين يهوديان ميانه رو و محافظه کار بر سر سلطه و تاثير بر جهان بيني يهوديان امريکا بوده است.
نومحافظه کاران فقط دراعمال نقش و ديدگاههاي خود جديد هستند ؛ زيرا از زمان تاسيس امريکا انديشه محافظه کارانه يکي از اصول ارزشي دراين کشور به حساب آمده و اکنون نيز تنها در سايه رويکرد و برنامه هاي سياسي جورج بوش پسر و برپايه انديشه هاي خفته محافظه کاران ، اينگونه گروههاي افراطي ظهور کرده اند.
جنبش نومحافظه کاران با خروج گروه زيادي از انديشمندان يهودي و راستگرايان از حزب دمکرات در دوره جيمي کارتر پايه گذاري شد که برنامه هاي چپگرايان جديد را پذيرفت ، با تنش آفريني عليه شوروي مخالفت کرد و خواسته هاي محافظه کاران براي به خدمت گرفتن برخي از آنها در دولت خود را رد کرد.
محافظه کاران پس از آن ، با اتخاذ سياست تندروي براي درخواست تقويت توان نظامي و مقابله با شوروي ، به حزب جمهوري خواه گرايش پيدا کردند و در دوره رونالد ريگان که به ايده تنش آفريني معتقد بود و انتقاد شديد چپگرايان از فرهنگ امريکا را رد کرد ، سلطه آنها بر سياست خارجي امريکا افزايش يافت.
از آن پس اين محافظه کاران که گروهي جدا شده از حزب دمکرات به شمار مي آمدند ، بدون آنکه در چارچوب حزب جمهوري خواه قرار گيرند و يا يک گروه سياسي داراي عقايد تعريف شده تشکيل دهند ؛ با نام "دمکرات هاي ريگان" شناخته شده ، و در مراکز دانشگاهي ، پژوهشي ، رسانه اي و تبليغاتي پراکنده شدند.
در همين مرحله " جناح نومحافظه کاران " شکل گرفت ، درحالي که جنبش ها يا به معناي دقيق ترتغييرات فکري و سياسي جامعه امريکا نيز فضاي مناسب براي رشد افکار و شکل گيري جناح فکري و سياسي آنها ايجاد کرده بود.
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید