بهداشت رواني دردورانهاي مختلف :
1. بهداشت رواني و پيشگيري اوليه در دوران قبل از تولد و زمان تولد
دراين دوره سهم عوامل ارثي و مادرزادي در ايجاد اختلالات رواني بيش از سايرعوامل است . علاوه برعوامل بالاعوامل محيطي ، شرايط اقتصادي خانواده ، نگراني ها و اضطراب هاي دوران حاملگي ، بيماري هاي مادر در دوران حاملگي ، ضربه هاي قبل از تولد و ضربه هاي زايماني وساير عوامل جسماني و رواني مادر همگي ممكن است درتعيين سرنوشت كودك موثر واقع شود وصدمات جبران ناپذيري به وجود آورد. ازنظر بهداشت رواني وپيشگيري ازاين عوامل به اين شرح است: ممانعت از ازدواج خويشاوندان نزديك و ازدواج هاي زودرس ، تشخيص و تعيين عوامل ارثي بيماري زا و جلوگيري از ازدواج افرادي كه نسل معيوب به وجود مي آورند ، مراقبت ازسلامتي مادردردوران حاملگي وجلوگيري ازكمبود مواد پروتئيني، ويتامين ها ،ابتلابه بيماري ها وعفونت ها ،همكاري با متخصصان بيماري هاي زنان وزايمان درباره اجراي موازين بهداشتي دردوران حاملگي وبالاخره تنظيم طرح هاي لازم به منظور دادن آموزش كافي به مردم و آشنا ساختن آنان به زيان هاي جبران ناپذيري كه ممكن است در نتيجه كوچكترين اهمال دراين دوره به وجود آيد . جلوگيري ازحوادث زايمان وصدمات مغزي كه هنگام تولد ممكن است پيش آيد ازنظر بهداشت رواني بسيارمورد توجه است. بايد مراقبت پيش آيد از نظر بهداشت رواني بسيارمورد توجه است . بايد مراقبت كامل ازنظرحفظ كودكان درمقابل ضربه ، كمبود اكسيژن وخفگي وغيره به عمل آيد.
2. بهداشت رواني در آغاز كودكي
دردوران شيرخوارگي، مسائل مربوط به بهداشت وواكسيناسيون كودك، تغذيه، شيردادن ورعايت نظم وترتيب دراين مورد و زيان هاي ممانعت ازاستفاده از شيرمادر بايستي مورد توجه قرارگيرد .
بايد دانست كه مادراولين كسي است كه نوزاد با او رابطه عاطفي برقرارمي كند واگردرنحوه ايجاد اين رابطه اختلالي حاصل شود ، اثرات آن دردوران زندگي درنحوه همسازي كودك ويا نوجوان با محيط و برقراري مناسبات صحيح با افراد ديگر آشكارمي شود.
بديهي است كه اساس و بناي رواني فرد در دوران كودكي پي ريزي مي شود . وظيفه پزشكان خانواده ، پرستاران ، مددكاران اجتماعي و مشاوران مراكز بهداشت رواني است كه به عنوان بيماريابي رفتارهاي غيرطبيعي اين كودكان راكشف و در رفع علل مولد آن كوشش كنند و همكاري لازم را با خانواده بيمار بنمايند . در غير اين صورت ممكن است كودك درآينده به بيماري هاي رواني و رفتارهاي غير طبيعي يا ضد اجتماعي كه مولد محيط نامساعد و ناسالم خانواده است ، گرفتار شود . در دوران كودكي عدم مناسبات صحيح بين پدر و مادر و مناقشات ميان آنها ، تبعيض وتشويق بي جهت ميان كودكان روان كودك را نامتعادل مي كند .
كودك براي پايه گذاري بناي رواني و عاطفي و ايجاد شخصيت صحيح احتياج به محبت والدين و احساس امنيت در خانواده دارد .كودك بايد بتواند پايه هاي زندگي رواني آينده خود را بر اساس عواملي مانند احساس محبوب بودن و امنيت در خانواده ، همسازي و انطباق صحيح با محيط خانواده و خارج ، ارضاي تمايلات بطور منطقي و مطلوب پي ريزي كند .
اگر پدر و مادر به اين ضروريات توجه نكنند ، احتياجات كودك به نحو كامل درك نمي شود و ثبات عاطفي در خانواده به وجود نخواهد آمد ، در اين صورت كودكي كه در حال رشد است دچار نابساماني هاي رواني خواهد شد .
3. بهداشت رواني در دوران بلوغ
بلوغ را مي توان يكي از مهمترين دوره هاي زندگي دانست كه ازنظر فيزيولوژيكي، فيزيكي ورواني تحولات بسيارعميقي در فرد ايجاد مي كند و باعث مي شود كه نظم جسماني و رواني نوجوان به هم بخورد. نوجوان در اين مرحله ا زنظر جسماني در حال رشد ، از لحاظ عاطفي نارس ، از نظر تجربه محدود و از لحاظ فرهنگ اجتماعي بسيار شكننده و تحت تاثير است .
بلوغ يك دوران بي سر و سامان و به عبارت ديگر دوره اي از زندگي است كه شخص غالبا دستخوش كشمكش هاي گوناگون است . از نظر بهداشت رواني شناخت اين تحولات به خصوص در آن قسمت ها كه تغييرات چشمگير در رفتار و كردار نوجوانان آشكار مي شود ، بسيار پر اهميت است و براي آموزش و آماده كردن نوجوانان ، پدران ومادران براي رويارويي با مسائل و مشكلات مربوط به اين دوره از زندگي امري است كه مورد قبول همه روانپزشكان وروانشناسان قرار گرفته است . عدم آشنايي و توجه به تغييرات رواني در اين دوره ممكن است منجر به بروز مناقشات خانوادگي و اجتماعي شود و منشاء بسياري از انحرافات اخلاقي ، پناه به اعتياد ، دزدي و انواع تبهكاري در نوجوانان شود .
معمولااكثر پزشكان فقط به سلامت جسمي فرد بيمار توجه مي كنند و همچنين معلمان مدارس مرتكب چنين اشتباهي مي شوند و به جاي توجه به رفتار و عكس العمل هاي نوجوان فقط به رشد جسماني ، پيشرفت و معدل او توجه دارند و به هيچ وجه مشكلات عاطفي و رواني او را در حل مشكلاتش ، مدنظر قرار نمي دهند . مراقبت از رشد رواني نوجوانان توسط پزشك و آموزگار امري ضروري است و بايستي رفتارهاي غير طبيعي به موقع تشخيص داده شود تا از بروز هرگونه ناراحتي رواني جلوگيري شود .
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|