بازگشت   پی سی سیتی > هنر > موسيقی Music > موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی در این بخش به شناساندن بزرگان موسیقی ایران میپردازیم بیوگرافی ها عکس ها خاطرات و خدمات ... و همچنین اخبار و مسائل مربوط به موسیقی ایران در این بخش گنجانده میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 12-17-2009
SHeRvin آواتار ها
SHeRvin SHeRvin آنلاین نیست.
ناظر و مدیر بخش موسیقی و سینما

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717

2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض شجريان پدر طرح آوازی دارد

بين اهالي آواز اصطلاحي مرسوم است به اين مضمون كه تا آوازخوان دود و چراغ صحنه نخورد، نمي‌توان اين لقب را به وي داد . اهميت اين ماجرا از آنجا ناشي مي‌شود كه آوازخواني در صحنه است كه نشان مي‌دهد هنرمند چه مقدار توانايي و ظرفيت دارد.

و بيرحمي‌صحنه و تماشاگراني كه به طور طبيعي ذهن ناخود آگاهشان متوجه كمترين لغزشي مي‌شود و فضاي غير حرفه‌اي و آماتور گونه نقد موسيقي در ايران كه كاهي را كوهي جلوه مي‌دهد و هزاران مزيت را نمي‌بيند و يك عيب را در بوق مي‌كند، سبب مي‌شود كه آوازخواني در صحنه به جدالي جدي براي هنرمند تبديل شود و گرنه در ضبط استوديويي و با توجه به پيشرفت‌هاي تكنولوژيك چند سال اخير كارهاي محير العقول فراواني مي‌توان صورت داد.

همايون شجريان در نخستين آزمون مستقل خود از پدر نشان داد حرفه‌اي است و حنجره آماده‌اش، به همراه دانش آوازي كه از رديف موسيقي آموخته و ريتم شناسي‌اش (به دليل نوازنده تمبك بودن) در كنار تجارب گرانسنگي كه از ساليان سال همراه پدر (محمد رضا شجريان) و نوازندگان شاخصي چون عليزاده،‌ كلهر، پيرنياكان، عندليبي، مجيد درخشاني و فرجپوري واخيرا متبسم و گروه دستان بودن به دست آورده است،‌ همانند توشه‌اي پرو پيمان در اين كنسرت به مددش آمده است تا بتواند آوازي قابل قبول عرضه كند.

تا به اينجا مي‌توان گفت كه وي در ميان شاگردان استاد ظرفيت‌هاي بهتري از ديگران دارد. اگر چه صداي همايون سخت تحت تاثير پدر است، اما اين تاثيرپذيري تقليدي نيست و بيشتر به ساختار حنجره باز مي‌گردد تا اين كه خود همايون بخواهد كار را تقليدي عرضه كند.

در كنار آن صداي همايون در هر سه بخش بم، ميانه و اوج از يكدستي، هارموني و وحدت رويه‌اي برخوردار است كه متاسفانه بقيه شاگردان و يا تاثيرپذيران از شيوه‌آوازخواني استاد شجريان از چنين ويژگي در ارائه آواز برخوردار نيستند. براي نمونه‌اگر بخش بم يا ميانه صداي آنها يكدست باشد، در اوج ناگهان جنس صدا تغيير مي‌كند و اين اختلاف را حتي شنونده عادي هم در مي‌يابد‌، اگر چه از تفسير و تحليل آن در ذهن خود عاجز باشد.

نقطه اوج كار همايون ابتدا جنس دلنشين صدايش است كه حس و حالي مطلوب را در مخاطب ايجاد مي‌كند و در ادامه بخش بم صداي وي؛ بخشي كه بسياري گمان مي‌كنند ، سهل الوصول‌ترين بخش موسيقي آوازي است، اما هنگامي‌كه به ميدان تمرين و كنسرت دادن پاي مي‌گذارند، در مي‌يابند چند برابر انرژي‌اي كه براي صدا سازي در بخش اوج به كار مي‌برند را بايد هزينه صداسازي بخش بم كنند تا بتوانند بمي‌پخته، زيبا، جاافتاده، گوشنواز و از همه مهمتر يك دست با بخش‌هاي مياني واوج صداي خود، عرضه كنند.

بخش بم صداي همايون وجه تمايز اندكي هم با بخش بم صداي استاد شجريان دارد وآن اينكه اين بخش صداي همايون حجم، گستره و پهناي بيشتري نسبت به صداي بم استاد دارد.

اما استاد شجريان يك چيز دارد كه نه همايون ونه خوانندگان ديگر (به جز شهرام ناظري) هنوز به آن دست نيافته‌اند و آن «طرح آوازي»است.

در «طرح آوازي» آوازخوان براي آواز خود سناريويي خاص تدوين مي‌كند. اين سناريو امكان دارد از پيش طراحي شده باشد و يا خواننده به قدري در اين كار تبحر پيدا كرده كه ناخود آگاه چنين فضايي را براي كارش تدارك مي‌بيند. مثل هنرمند بداهه‌نوازي كه سازي را مي‌نوازد. در «طرح آوازي» انتخاب شعر خوب، چفت و بست بودن آن شعر با نوع دستگاهي كه مي‌خواند و اوج و فرودهاي كار به شكلي مينياتوري طراحي مي‌شود.

خواننده هنگامي‌كه آواز شجريان پدر را مي‌شنود گمان مي‌كند كه درامي‌را مي‌خواند با تمامي اوج و فرودهايش، همچنانكه آقاي شهرام ناظري هم در برخي از آوازهايش مثل آوازي كه در آلبوم گل صدبرگ (ندانستم كه اين سودا مرا زين سان كند مجنون/ دلم را دوزخي سازد دو چشمم را كند جيحون) و يا آوازي كه با گروه دستان در آلبوم «سفر به ديگر سو» خوانده ويا آوازي كه در آلبوم شورانگيز از خود به ياد گار گذاشته است، چنين اتمسفري را فراهم كرده است كه شنونده را بي اختيار جذب كرده و به مرور وي را در متن كار قرار مي‌دهد و آن اتقاقي كه در هنر تئاتر از آن به عنوان «كاتارسيس» يا همذات پنداري ياد مي‌شود،‌ در اينجا بين آوازخوان و مخاطب رخ مي‌دهد.

در آواز همايون اين ويژگي تقريبا غايب بود، اگر چه وي سعي كرد در بخش آواز اصفهان اين فضا را انتقال دهد، اما هنوز تا خلق چنين فضايي راه درازي در پيش دارد. ضمن آنكه برخي از آوازهايش‌، به خصوص در بخش دشتي، ياد آور كارهاي مشابه بود. براي نمونه شعر انتخابي از حافظ براي آواز اين بخش كه مشخص نشد چرا از ميانه‌هاي غزل انتخاب شده است، همان فضايي را تداعي مي‌كرد كه علي جهاندار در آلبوم صبح مشتاقان در تصنيفي از استاد مشكاتيان اجرا كرده بود. به نظر مي‌رسد، چه همايون شجريان و چه ديگر خوانندگان (به جز مختاباد و ناظري) تقريبا روي اشعار و انتخاب آن وقت و انرژي چنداني صرف نمي‌كنند. در حالي كه خود استاد شجريان در گفت وگويي كه نگارنده با وي داشت مي‌گفت عمده وقتش در موسيقي آوازي صرف پيدا كردن اشعار مي‌شود و گاه پيدا كردن يك شعر آوازي خوب ماه‌ها زمان و وقت وي را مي‌ستاند.

به جز بخش‌هاي بم زيبا كه نقطه اوج كار همايون بود، وي در اجراي بخش مركب اصفهان، ‌آنجا كه به شور ورود پيدا كرد و اوجي در شهناز خواند هم تسلطش را بر آواز نشان داد. همايون همچنين سعي كرد با استفاده از تحريرهاي لنگ دار و با طمانينه فضاي كار را هويتي جداي از آواز به شيوه استاد بدهد،‌ فضايي كه ويژگي سبك آوازي اصفهان است كه تحريرهاي شمرده و با عمق از خصوصيت ‌هاي آن به شمار مي‌رود.
سيد ابوالحسن مختاباد
__________________

and the roads becomes my bride

پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 09:51 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها