بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ

فرهنگ و تاریخ تاریخ و فرهنگ - مطالبی در زمینه فرهنگ و تاریخ ایران و جهان اخبار فرهنگی و ... در این تالار قرار میگیرد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 02-21-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض همه چیز در باره ریاست جمهوری آمریکا

همه چیز درباره : ریاست جمهوری امریکا
رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا یکی از قوای سه گانه در دولت ایالات متحده آمریکا است.
در پی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا هر ۴ سال یکبار در بیستم ژانویه، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده آمریکا به همراه معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا با ادای سوگند مسئولیت اجرایی دولت ایالات متحده آمریکا را بر عهده می گیرد. وی در حضور رئیس دیوان عالی فدرال ایالات متحده آمریکا اینگونه سوگند می خورد: «من رسماُ سوگند یاد می کنم که مسئولیت ریاست جمهوری ایالات متحده را صادقانه انجام دهم و تا آتجا که در توان دارم از قانون اساسی ایالات متحده آمریکا صیانت، حمایت و دفاع نمایم.»
رئیس جمهور سمبل قدرت و اقتدار ملت است و عالیرتبه ترین مقام سیاسی کشور به شمار می آید. وی به عنوان رئیس کشور، فرمانده کل نیروهای مسلح، رئیس قوه مجریه و اداره کننده کشورو رئیس حزب ، ضامن اجرای صحیح قوانین شناخته می شود و وظایف سنگینی را برعهده دارد . تحولات سیاسی قرن بیستم و ظهور” دولت رفاهی ” در نیمه دوم این قرن سبب شد تا وظایف و اختیارات رئیس جمهور افزایش یابد.تاریخچه :

جایگاه کنونی رئیس جمهور در نظام سیاسی ایالات متحده به مراتب با نظرات بنیانگذاران آمریکاجرج واشنگتن و توماس جفرسون بیانگر آن است که درسال های اولیه حیات ایالات متحده تا چه اندازه رئیس جمهور و دولت وی فاقد اختیارات بودند. اما طی سالیان متمادی، این وضعیت دگرگون شد. این کشور تفاوت دارد. تدوین کنندگان قانون اساسی درآخرین سالهای قرن هیجدهم به نهاد ریاست جمهوری به عنوان مجری و اداره کننده قوانین نگاه می کردند و وظایف اندکی را برای وی در قانون اساسی در نظر گرفتند . آنان امیدوار بودند کشوری را تاسیس نمایند که در آن قدرت واقعی در دست نمایندگان ملت و دولت های ایالتی باشد ودولت فدرال صرفاَ به امور خارجی و هماهنگی میان ایالت ها بپردازد. قانون اساسی ، ورود دولت فدرال به اقتصاد و وضع مالیات را منع کرده و همین دو مورد، بخش وسیعی از اختیارات را ازرئیس جمهور سلب کرده است.
___________
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 02-21-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اکنون رئیس جمهور از نقش فراوانی درتحولات سیاسی و اجتماعی کشور برخوردار است. وی با انتخاب وزرا، آنگونه که خود صلاح می داند ، تصمیم گیری می کند و در بسیاری از مواقع نیز با استفاده از حق وتو، بر روند قانونگذاری کنگره تاثیر می گذارد. فرماندهی کل نیروهای مسلح و اداره دیپلماسی خارجی کاملاً در اختیار رئیس جمهور است و وی در صحنه بین المللی راساً تصمیم می گیرد. بعلاوه با تاسیس تعداد زیادی وزارتخانه( کابینه ایالات متحده آمریکا ) و سازمانهای مستقل تحت نظر ستاد کارکنان ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا ، وی و مشاورانش در مسائلی نظیر آموزش، اقتصاد، محیط زیست، ‌منابع زیرزمینی و حمل ونقل دخالت می کند. درحالی که درسالیان نه چندان دور، این موضوعات در حوزه صلاحیت انحصاری دولت های ایالتی بود.

اختیارات ریاست جمهوری امریکا :
اختیارات تامین امنیت ملی
فرمادهی کل نیروهای مسلح و نیروهای شبه نظامی
انعقاد قرار داد با کشورهای خارجی
معرفی سفرا
پذیرش سفرای دیگر کشورهای جهان
اعلام جنگ وصلح
اختیارات قانونگذاری
ارائه اطلاعات مورد نیاز کنگره
در خواست تصویب قانون از کنگره
دعوت مجالس قانونگذاری به جلسات فوق العاده کنگره
اعلام تعطیلی موقت کنگره در صورت اختلاف نظر میان مجالس بر سر زمان تعطیلی
وتوی مصوبات کنگره ( وتوی مصوبات کنگره ایالات متحده آمریکا )
اختیارات اداری
مسئول وناظر اجرای صحیح قوانین
معرفی وزرا و مقامات بلند پایه اداری به کنگره (همانند رئیس بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا)
درخواست دریافت گزارش از مقامات دولتی
پرکردن پست های خالی دولتی در زمان تعطیلی کنگره
اختیارات قضایی
درخواست بخشش و عفو برای محکومین (به استثنای محکومین استیضاح)
معرفی قضات دیوان عالی فدرال ( دیوان عالی فدرال ایالات متحده آمریکا )
__________________
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 02-21-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مروري بر زندگي روساي جمهور امريکا
روزنامه اعتماد - وحيد نمازي
1- جرج واشنگتن؛ اولين اولين ها
جرج واشنگتن از يک خانواده کشاورز ويرجينيايي سر برآورد که به اخلاق و آداب اهميت فراواني مي داد. او در سال 1754 به عنوان سرهنگ دوم در جنگي که نتيجه گسترش نزاع بين هندي ها و فرانسوي ها برپا شده بود، شرکت کرد و سال بعد به عنوان آجودان ژنرال ادوارد بروک با چهار گلوله بر بدن که از تفنگ دو سواره نظام دشمن شليک شده بود، جان سالم به در برد. جرج در سال 1759 با بيوه يي به نام مارتا دندريج ازدواج کرد و در 1775 به سرفرماندهي ارتش رسيد و از گروهي از مردم مسلح به کمک دولت هاي فرانسه و اسپانيا ارتش بزرگي ساخت که نهايتاً موفق به شکست نيروهاي بريتانيايي در جنگ انقلاب امريکا شدند. واشنگتن از مهم ترين چهره هاي تاريخ ايالات متحده است. نقش او به خصوص در کسب استقلال براي مستعمرات امريکايي و سپس متحد کردن آنها زير پرچم حکومت فدرال ايالات متحده قابل توجه است. او معتقد بود کشور با وجود کنفدراسيون هاي مختلف راه به جايي نخواهد برد بنابراين براي تدوين قانون اساسي ايالات متحده مشارکت فراواني داشت و پس از تصويب اين قانون به سال 1787، کالج انتخاباتي ايالات متحده او را به اتفاق آرا به عنوان نخستين رئيس جمهور امريکا برگزيد.
سياست خارجي جرج واشنگتن بر مبناي عدم دخالت در ديگر کشورها بود چراکه عقيده داشت ايالات متحده هنوز به قدرت کافي براي به راه انداختن جنگ در دنيا نرسيده است. واشنگتن در دسامبر 1799 به دليل عفونت شديد گلو و ناي درگذشت.
2- جان آدامز؛ اولين ساکن کاخ سفيد
آدامز متولد ايالت ماساچوست و از دانش آموختگان رشته حقوق دانشگاه هاروارد بود. گرچه خيلي ها او را بيشتر فيلسوف مي دانند تا سياستمدار ولي آدامز در دوره هاي اول و دوم کنگره از طرفداران سرسخت استقلال به شمار مي رفت. همچنين بين سال هاي 1789 تا 1797 او به عنوان اولين معاون رئيس جمهور امريکا خدمت کرد. در زمان رياست جمهوري او جنگ هاي بريتانيايي ها با فرانسوي ها دردسر بزرگي براي امريکا ايجاد کرده بود. آدامز فرستاده يي به فرانسه فرستاد ولي آنها براي گفت وگو درخواست رشوه کردند بنابراين کنگره به او بودجه داد تا ارتش تشکيل دهد و فرانسويان را از خاک امريکا بيرون بيندازد. جان آدامز اولين رئيس جمهور امريکا بود که داخل کاخ سفيد امريکا در واشنگتن دي سي که در سال 1800 تکميل شده بود، به رياست پرداخت. او در يکي از نامه هايش به همسرش درباره اتاق هاي تکميل نشده کاخ سفيد نوشت؛ «دعا کردم تا خداوند نعمت هايش را به اين کاخ ارزاني دارد چرا که مرداني درستکار در اينجا حکمراني خواهند کرد.»
3- توماس جفرسون؛ رئيس خاموش
جفرسون يکي از متفکران اصلي و بنيانگذاران امريکا و نويسنده اصلي اعلاميه استقلال ايالات متحده است. او وارث ثروتي فراوان از پدر و موقعيت اجتماعي بي نظير از مادرش بود که هم حقوق خوانده بود و هم اهل ويرجينيا بود. قلم او را بسيار بهتر از سخنوري اش ذکر کرده اند به طوري که او را «عضو خاموش» کنگره مي ناميدند. جفرسون وزير خارجه کابينه واشنگتن بود ولي علاقه اش به انقلاب فرانسه و گرايش به سمت رقيبي قدرتمند چون فرانسوي ها موجب کنارگذاشتنش از هيات دولت شد. دوران رياست جمهوري او با جنگ هاي ناپلئون همزمان شده بود ولي او از درگير شدن در اين کشورگشايي دوري کرد. دموکراسي جفرسوني به نام وي نامگذاري شده است. در اوج درگيري هاي حزبي در سال 1800 توماس جفرسون در يک نامه محرمانه نوشت؛ «من در حضور خدا سوگند خورده ام که دشمن هميشگي هرگونه خودکامگي در انديشه بشر باشم.» جفرسون در مانتيسلو بازنشسته شد تا بتواند زمان بيشتري براي فکر کردن درباره طرح هاي بزرگش براي دانشگاه ويرجينيا داشته باشد. يک اشراف زاده فرانسوي بيان داشت؛ «او خانه و انديشه اش را در بلندي قرار داده است که از آنجا مي تواند جهان را با ديد ديگري ببيند.» وي در 4 جولاي1826 از دنيا رفت.
__________________
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 02-21-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

- جيمز مديسون ؛ سيب پلاسيده امريکايي
جيمز مديسون را بيشتر به خاطر جثه کوچک و نحيفش مي شناسند و به او لقب «سيب پلاسيده» داده اند. او هم اهل ويرجينيا و دانش آموخته رشته هاي تاريخ و حقوق بود و به همراه جان جي و الکساندر هميلتون نويسنده مقالات فدراليست و از پدران قانون اساسي ايالات متحده امريکا به شمار مي رود. دوستي نزديکش با رئيس جمهور پيش از خود باعث شده بود وي تجربه رياست بر وزارت خارجه امريکا را در کارنامه کاري خود به ثبت برساند. مديسون در حالي اولين دور حضور خود را در اين سمت به پايان رساند که کشورش به دليل افزايش تنش ها با انگليس در آستانه يک جنگ قرار داشت. او در سال 1812 با پيروزي بر «دي فيت کلينتون» رقيب فدراليست خود بار ديگر رئيس جمهور امريکا شد، اما نتوانست در بسيج نيروهاي مختلف امريکا عليه حملات انگليسي ها توفيقي حاصل کرده و در نهايت با ورود نيروهاي بريتانيا به واشنگتن در سال 1814 مجبور به فرار به ويرجينيا شد. در همان سال، معاهده گنت به جنگ پايان داد.
5- جيمز مونرو ؛ مخالف نفوذ اروپا
جيمز مونرو پنجمين رئيس جمهور ايالات متحده و چهارمين نفر از ويرجينيا است که به اين سمت رسيده است. مونرو از ياران نزديک توماس جفرسون و از جمله ديپلمات هايي بود که از انقلاب فرانسه حمايت کرده بودند. او در جنگ 1812 تحت فرمان جيمز مديسون سمت هاي دبير جنگ و دبير دولت (وزارت امور خارجه) را به عهده داشت و نقشي کليدي بازي کرد. در طول دوران او ميسوري ايالتي برده دار اعلام شد. سياست هاي او ضد فدراليستي بودند و کابينه او فراجناحي و قدرتمند بود. او به شدت مخالف دخالت اروپا در قاره امريکا بود و «دکترين مونرو» يعني سياست خارجي امريکا مبني بر مخالفت با گسترش نفوذ اروپا در نيمکره غربي، 20 سال پس از مرگ او مشهور شد. گرچه مونرو از اعضاي قديمي حزب دموکرات- جمهوريخواه بود، در دوران رياست جمهوري اش از تحزب دوري کرد. شهر مونروويا پايتخت کشور آفريقايي ليبريا به نام جيمز مونرو نامگذاري شده است.
6- جان کوئينسي آدامز ؛ پسر يک رئيس جمهور
جان کوئينسي آدامز متولد ايالت ماساچوست و فرزند جان آدامز دومين رئيس جمهور ايالات متحده امريکا است. او به عنوان کاردار سفارت به هلند و پرتغال فرستاده شد. بعد پدرش در پي توصيه جرج واشنگتن او را به پروس فرستاد. آدامز در سال 1802 در مجلس سناي ماساچوست انتخاب شد و به طور رسمي کارش را در زمينه سياست آغاز کرد. او در دوره رياست جمهوري جيمز مونرو وزير امور خارجه بود و کشمکش او با نامزد دموکرات ها در اين دوره و دوره بعدي از مشهورترين رقابت هاي سياسي رياست جمهوري امريکا محسوب مي شود.
7- اندرو جکسون؛ منتخب واقعي مردم
جکسون اهل کارولينا بود و از جمله روساي جمهوري امريکا است که داراي سوابق نظامي بوده و توانستند در اين عرصه به موفقيت هاي چشمگيري دست يابند. او بر خلاف روساي جمهور قبلي تقريباً با راي قاطع مردم (نه الکترال ها و کنگره) انتخاب شد. جکسون در جواني وکيلي چيره دست بود و در ماجرايي عجيب، مردي را که به زنش نظر داشت در يک دوئل از پاي درآورده بود. او در سال 1812 هم با شکست انگليسي ها در نيواورلئان سرداري فاتح لقب گرفت و در اولين پيامش بعد از رسيدن به رياست جمهوري از کنگره خواست کالج هاي الکترال را براي هميشه حذف کنند. به او به دليل ايستادگي بر عقايدش لقب «درخت گردوي پير» داده بودند.
او در دوران رياست جمهوري خود با اجراي برنامه هاي بي سابقه اصلاحي، دفتر رياست جمهوري را در امريکا صاحب قدرت و جايگاه ويژه يي کرد.
__________________
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 02-21-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

- مارتين فان بورن ؛ تنها هلندي کاخ سفيد
اجداد فان بورن، هلندي بودند و پدرش کشاورزي ميخانه دار بود. فان بورن نيويورکي بود و حقوق خوانده بود. اگرچه در دوره اول زمامداري اندرو جکسون پيشنهاد وي براي رياست بر وزارت امور خارجه امريکا را نپذيرفت، اما بعدها روابط نزديکي با وي برقرار کرد، مشاور امين او شد و نقش مهمي را در برنامه هاي جکسون عهده دار شد. بورن در دوره دوم رياست جمهوري جکسون به سمت معاونت وي ارتقا يافت و در سال 1837 نيز جاي او را در کاخ رياست جمهوري امريکا گرفت. دوره رياست او با رکود اقتصادي همزمان شد و فان بورن سياست هاي ضدتورمي پيشه کرده بود و دنبال کم کردن هزينه ها و تمرکز اعتبارات در دست دولت بود که به همين دليل در دوره بعدي شکست خورد و با قدرت وداع کرد.
9- ويليام هنري هريسون ؛ اشراف زاده يي از ويرجينيا
ويليام هنري هريسون متولد ايالت ويرجينيا بود. حقوق و پزشکي خوانده بود و به شدت الکلي بود ولي ناگهان نظامي شد و در جنگ هاي 1812 به فرمانده يي بالياقت تبديل شد. حزب «ويگ» از محبوبيت وي استفاده کرد و هريسون در حالي که 150 هزار راي مردمي کمتر از رقيبش داشت با آراي الکترال به کاخ سفيد رسيد و به مردم قول داد حرف آنها را گوش کند اما يک ماه بعد به دليل ابتلا به ذات الريه از کاخ سفيد به ديار باقي کوچ کرد و اولين رئيس جمهوري شد که در کاخ سفيد با زندگي وداع کرده است.
10- جان تايلر؛ سمبل مخالفت با همه
جان تايلر اهل ويرجينيا و دانش آموخته رشته حقوق بود. نمايندگي سنا و فرمانداري ويرجينيا هم در کارنامه او ثبت شده است. او که در زمان زمامداري هريسون با حمايت «ويگ ها» توانسته بود به سمت معاونت وي دست يابد، پس از مرگ او بر جايش تکيه زد. نظرات ساختارگرايانه وي بعدها زمينه شکاف ميان جناح «هنري کلي» در حزب ويگ را با ساير اعضاي اين حزب فراهم آورد و باعث شد او را از حزب بيرون کنند و تمام اعضاي کابينه اش به استثناي يک وزير استعفا بدهند. بزرگ ترين دستاورد تايلر در دوران رياستش حمايت از پيمان «وبستر- آشبورتون» با انگليس بود.
11- جيمز پولک؛ زمينه ساز جنگ هاي داخلي
جيمز ناکس پولک اهل کاروليناي شمالي و علاقه مند به تحصيل و مردي کاري بود که حقوق خوانده بود و به عنوان معاون نامزد دموکرات ها در انتخابات رياست جمهوري سال 1844 مطرح بود، اما زماني که فان بورن از اين حزب روي گرداند، دموکرات ها در کنوانسيون خود از پولک به عنوان نامزد خود در انتخابات حمايت کردند. ويگ ها او را مسخره مي کردند ولي دموکرات ها او را عامل توسعه مي دانستند. او توانست بر هنري کلي نامزد ويگ ها در انتخابات سال 1844 چيره شود. پولک يکي از حاميان سرسخت دکترين مونرو بود. او جنگي را در ايالت مکزيکو ترتيب داد که توانست از آن سربلند بيرون آيد. گرچه همين فتوحات او باعث ايجاد شکاف بين شمال و جنوب و زمينه ساز جنگ هاي داخلي در امريکا شد.
__________________
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 02-21-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

12- زاکاري تيلور ؛ حکايت آن ليوان شر نام تيلور در تاريخ امريکا به عنوان پايان دهنده جنگ ايالت هاي شمالي اين کشور در سال 1847 ثبت شده است. او به عنوان يکي از ژنرال هاي ويرجينيايي ارتش هرگز براي ورود به رقابت هاي انتخاباتي تلاش نکرد، اما اختلافات فزاينده وي با پولک باعث شد ويگ ها روي او به عنوان نامزد خود در برابر نامزد رقيب از حزب دموکرات سرمايه گذاري کنند. تيلور در اين رقابت پيروز شد. وي در جريان اوج گيري مباحث برده داري که به مصالحه 1850 ختم شد، موضع سرسختانه يي را عليه برده داري اتخاذ کرده بود. دست سرنوشت او را هم از کاخ سفيد به آن جهان فرستاد و او در جشن هاي پيروزي در انتخابات رياست جمهوري بعد از نوشيدن شير بيمار شد و رفت.
13- ميلارد فيلمور ؛ حقوقداني که عاشق شد
ميلارد فيلمور آخرين عضو حزب ويگ بود که توانست به رياست جمهوري امريکا برسد. او که در دوران مدرسه عاشق خانم معلمش شده بود و با او ازدواج کرده بود، نيويورکي بود و حقوق خوانده بود. فيلمور پس از مرگ تيلر در سال 1850 در جاي وي نشست. وي با ويگ هاي طرفدار جنوب روابط نزديکي برقرار کرد و به يکي از حاميان مصالحه 1850 تبديل شد. فيلمور در تلاش براي جلب حمايت ويگ ها براي شرکت در انتخابات سال 1852 شکست خورد و چهار سال بعد به عنوان نامزد حزب امريکايي ها که درصدد اتحاد کشور عليه انگليسي ها بودند، بخت خود را بار ديگر آزمود. وي يکي از مخالفان «آبراهام لينکلن» در جريان جنگ داخلي امريکا بود.
14- فرانکلين پيرس؛ مسامحه جواب نمي دهد
پيرس به مدد اعتبار پدرش در حزب دموکرات امريکا به سرعت ارتقاي مقام يافت. پيرس به عنوان يکي از مخالفان گرايش هاي ضدبرده داري در حزب دموکرات بيش از پيش کسب وجهه کرد، تا اينکه توانست در انتخابات سال 1852 به عنوان نامزدي اين حزب دست يابد. وي در اين انتخابات بر نامزد ويگ ها چيره شد. او که اهل نيوهمپشاير ويک سياستمدار دانش آموخته بود، سياست حزب متبوع خويش را در مورد مسامحه برابر جنوب ادامه داد، اما ناکامي هايش در سياست هاي خارجي و داخلي وي را از نامزدي مجدد انتخابات بعدي بازداشت.
15- جيمز بوکانن؛ تنها رئيس مجرد
بوکانن هم حقوق خوانده بود و سابقه پنج دوره نمايندگي مجلس و سفارت در روسيه و نمايندگي سنا را هم داشت. از او به عنوان يکي از سه رئيس جمهور بدنام امريکا نام برده مي شود. وي تنها رئيس جمهور متولد ايالت پنسيلوانيا و همچنين تنها رئيس جمهوري امريکا است که در دوران تصدي اش در دولت مجرد باقي ماند. وي رياست وزارت امور خارجه امريکا در دوران زمامداري پولک و فرستاده امريکا به بريتانيا در دوران تصدي پيرس را در کارنامه کاري خود داشت. بوکانن در انتخابات سال 1856 «جان فريمونت» از حزب جمهوريخواه و «ميلارد فيلمور» رئيس جمهور اسبق از حزب امريکايي ها را شکست داد و رئيس جمهور امريکا شد. بحران در زمينه برده داري او را با مشکلاتي مواجه کرد و بوکانن در حالي که از جدايي طلبي جنوبي ها حمايت نمي کرد، با اين موضوع که دولت فدرال مي تواند در اين زمينه مثمر ثمر واقع شود نيز موافق نبود.
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ

ویرایش توسط فرانک : 02-21-2010 در ساعت 12:55 PM دلیل: /
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 02-21-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

16- آبراهام لينکلن؛ اولين رئيسي که ترور شد
آبراهام لينکلن به عنوان نخستين رئيس جمهور از حزب جمهوريخواه امريکا انجام وظيفه کرد. امروز او بدين جهت شهره است که به تاريخ برده داري در امريکا خاتمه داد و ايالات متحده امريکا را با نظارت بر مسائل مربوط به جنگ طي جنگ داخلي امريکا پابرجا نگه داشت. لينکلن بايد براي حفظ امريکا برده داري را نابود مي کرد و اين کار را با اعلاميه آزادي بردگان و متمم سيزدهم قانون اساسي ايالات متحده به انجام رساند. او شخصاً مسووليت «بازسازي» را به عهده گرفت و در پي اين بود که هرچه سريع تر کشور را دوباره يکپارچه سازد. «جمهوريخواهان تندرو» که طرفدار سياست هاي سختگيرانه تر بودند با او به مخالفت برخاستند. تاريخ نويسان بر اين باورند که اين مرد اهل کنتاکي بر نهادهاي سياسي و اجتماعي امريکا تاثيري ماندگار برجاي نهاد به ويژه اينکه اين روال را در پيش گرفت که تمرکز قدرت را در دولت فدرال افزايش دهد و از قدرت دولت هاي ايالتي بکاهد. اعتبار او مديون نقش در تعريف مسائل بزرگ و مهم، سازماندهي جنگ داخلي و پيروزي در آن، از بين بردن برده داري، تجديد نظر در ارزش هاي ملي، تشکيل حزب سياسي نوين و حفظ امريکا است. جان ويلکز بوت يک هنرپيشه مشهور، قصد ربودن رئيس جمهور را داشت تا در عوض آزادي اش خواهان آزاد کردن زنداني هاي هم پيمان شود. اما در 11 آوريل 1865 لينکلن در خارج از کاخ سفيد سخنراني ايراد و از دادن حق و حقوق سياهان دفاع کرد.
اين امر خشم بوت را برانگيخت و در نتيجه نقشه اش را براي ربودن لينکلن تغيير داد و تصميم گرفت او را ترور کند و اين کار را هم در تئاتر فورد و سه روز بعد عملي کرد و با شليک گلوله يي به سر بلندقامت ترين رئيس جمهور امريکا او را به قتل رساند. لينکلن در تمام عمرش از افسردگي باليني رنج برد. طي يک دوره بسيار سخت که به علت مرگ نامزدش بود، در سال 1835 دوستان صميمي اش از ترس اينکه مبادا او دست به خودکشي بزند همواره مراقبش بودند. او در نامه معروفي به آموزگار پسرش نوشته است؛ «به فرزندم بياموزيد در مدرسه بهتر اين است که مردود شود، اما با تقلب به قبولي نرسد. به او ياد دهيد که با ملايم ها ملايم و با گردنکش ها، گردنکش باشد. به عقايدش ايمان داشته باشد حتي اگر همه خلاف او حرف بزنند و او را مسخره کنند. به او ياد دهيد همه حرف ها را بشنود و سخني را که به نظرش درست مي رسد، انتخاب کند. به او بياموزيد که مي تواند براي فکر و شعورش مبلغي تعيين کند. اما قيمت گذاري براي دل بي معنا است.»
17- اندرو جانسون ؛ کابوس يک استيضاح
جانسون به عنوان معاول لينکلن پس از مرگ وي در حالي عهده دار اداره امور امريکا شد که فاقد مهارت هاي سياسي سلفش بود. وي اهل کاروليناي شمالي و از نظر سياسي به عنوان يک دموکرات معتقد به ايده هاي جکسون شناخته مي شد و طرفدار سرسخت سياست «زمين برابر» بود. پيگيري سياست هاي لينکلن با وجود حضور اکثري جمهوريخواهان در مجلس سناي امريکا کار ساده يي نبود. جمهوريخواهان تندرو تلاش مي کردند با گذراندن لايحه هاي مختلف، عزل و نصب هاي جانسون را زير سوال ببرند. تنش ميان جانسون و مجلس سنا با تلاش جمهوريخواهان براي استيضاح وي به اوج خود رسيد.
18- اوليسه سيمون گرانت؛ زمامدار کابينه فاسد
جمهوريخواهان گرانت اهل اهايو را به عنوان نامزد به کاخ سفيد فرستادند و دوران رياست جمهوري او در حالي آغاز شد که بسياري از وي به عنوان يکي از بانيان پايان جنگ داخلي نام مي بردند. گرانت از ابتداي دوران زمامداري اش نشانه هايي از عدم صلاحيت خود به عنوان رئيس جمهور امريکا بروز داد. کابينه وي بسيار ضعيف بود و بسياري از دوستان و نزديکان صميمي وي نيز فاسد بودند. انعقاد پيمان لندن در سال 1871 مهم ترين دستاورد وي در سياست خارجي محسوب مي شود. گرانت در انتخابات سال 1872 بار ديگر بر رقباي خود از حزب دموکرات و جمهوريخواه ليبرال چيره شد. رسوايي هاي اختلاس در سال 1873 که ياران گرانت متهمان اصلي آن بودند، دولت وي را با بحراني جدي مواجه ساخت.
__________________
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 02-21-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

19- راثرفورد هيس ؛ فقط همان يک راي
انتخاب هيس براي سومين بار به عنوان فرماندار اهايو زمينه جلب توجه جمهوريخواهان را به وي فراهم آورد. انتخاب وي به عنوان رئيس جمهور امريکا در سال 1876 با بحث و شبهات زيادي همراه بود. وي با اختلاف يک راي الکترال بر رقيبش پيروز شد. اما وعده هاي هيس براي مصالحه با جنوب باعث شد افکار عمومي امريکا نسبت به نتايج اين انتخابات سختگيري نکرده و آن را بپذيرد.
20- جيمز آبرام گارفيلد؛ باز هم ترور
گارفيلد به علت توانايي هايش در امور پارلماني و مهارت هاي بي بديل اش در سخنوري به سرعت مورد توجه جمهوريخواهان در مجلس نمايندگان امريکا قرار گرفت. او هم اهل اهايو بود و در سال 1880 با وجود پيروزي اش در انتخابات سنا، ترجيح داد دعوت حزب جمهوريخواه را براي نامزدي اين حزب در رقابت هاي انتخابات رياست جمهوري بپذيرد. گارفيلد در اين انتخابات بر وينفيلد اسکات هانکوک از حزب دموکرات چيره شد، اما يک سال بعد در واشنگتن ترور شد و درگذشت.
21-چستر آلن آرتور؛ دار و دسته هاي نيويورکي
آرتور که اهل ورمونت بود پسر پدري بود که از مبلغان فرقه مسيحي «باپتيست» به حساب مي آمد که از ايرلند به امريکا آمده بودند. او در سال 1871 از سوي گرانت به سمت تحصيلدار بندر نيويورک منصوب شد. اين سمت زمينه حمايت گسترده گروه نيويوريکي ها را به نفع وي فراهم آورد، اما هيس در سال 1877 خواستار تحقيق در فعاليت هاي اين گروه شد و يک سال بعد آرتور از سمت خود معلق شد. پس از مرگ گارفيلد، آرتور که معاونت وي را برعهده داشت، رئيس جمهور امريکا شد. وي در پي از دست دادن حمايت گروه نيويورک و ناکامي در جلب حمايت اصلاح طلبان از نامزدي براي انتخابات سال 1884 بازماند. او دو سال پس از برگزاري اين انتخابات در نيويورک درگذشت.
22 و 24- گراور کليولند؛ رويارويي با بريتانيايي ها
کليولند در سال 1884 توانست حمايت دموکرات ها را براي نامزدي در انتخابات جلب کند. او که اهل نيوجرسي و دانش آموخته حقوق بود اگرچه در ميان افکار عمومي امريکا از محبوبيت بالايي برخوردار نبود، اما در انتخابات 1884 با جلب نظر جمهوريخواهان مستقل به رياست جمهوري امريکا رسيد. وي چهار سال بعد رقابت براي کسب مجدد اين جايگاه را به «بنيامين هريسون» از حزب جمهوريخواه واگذار کرد اما در دور بعدي انتخابات رياست جمهوري بار ديگر توانست وارد کاخ رياست جمهوري شود. پيروزي در نزاع مرزي با انگليس در ونزوئلا از جمله دستاوردهاي وي در سياست خارجي بود.
23- بنيامين هريسون؛ ترويج کننده امپرياليست
وي نوه ويليام هنري هريسون نهمين رئيس جمهور امريکا بود. بنيامين هريسون اهل اهايو و حقوق خوانده بود و در انتخابات 1888 به عنوان نامزد جمهوريخواهان شرکت کرد و با کسب 233 راي الکترال بر کليولند چيره شد. بزرگ ترين دستاورد سياست خارجي هريسون حمايت وي از بلين وزير امور خارجه وقت بود که ايده هايش در اداره امور وزارت خارجه امريکا زمينه هاي قدرت امپرياليستي اين کشور را نويد مي داد.
25- ويليام مک کينلي؛ ترور، قانقاريا و...
بيست وپنجمين رئيس جمهور ايالات متحده هم اهل اهايو بود و باز هم مثل خيلي از اسلافش حقوق خوانده بود. او هفتمين فرزند از 9 فرزند ويليام و نانسي مک کينلي بود و در 27 سالگي با ايدا ساکستون که دختر يک بانکدار بود، ازدواج کرد. در روز ششم سپتامبر 1901، لئون زولگش که تحت تاثير آشوب طلباني مانند اما گلدمن و الکساندر برکمن قرار داشت، دو گلوله به وي شليک کرد و مک کينلي در اثر قانقاريا که توسط جراحات حاصله ايجاد شده بود در روز 14 سپتامبر 1901 در بوفالو درگذشت. آخرين جمله او هنگام مرگ چنين بود؛ «اين راه خداست. کار هاي او به پايان خواهند رسيد، نه کار هاي ما.» قاتل وي که از کار خود پشيمان شده بود، در 29 اکتبر همان سال در زندان آبورم با صندلي الکتريکي اعدام شد.
__________________
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 09:58 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها