ادبیات طنز در این تالار متون طنز مناسب و بحث در مورد طنز قرار دارند |

09-23-2013
|
 |
کاربر خوب
|
|
تاریخ عضویت: May 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 486
سپاسها: : 797
987 سپاس در 452 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
يه روز يه كاميون گلابي داشته توي جاده مي رفته كه يه دفعه ميافته توی يه دستانداز،
يكي از گلابيها ميافته وسط جاده، بر ميگرده به كاميون نگاه ميكنه و ميگه:
گلابيها، گلابيها!
گلابيها ميگن: گلابي، گلابي!
كاميون دورتر مي شه،
صداشون ضعيفتر مي شه.
گلابي ميگه: گلابيها، گلابيها!
گلابيها مي گن: گلابي، گلابي!
باز كاميون دورتر ميشه، گلابي ميگه: گلابيها، گلابيها!
اما صداي گلابي ديگه به گلابيها نميرسه! گلابيها موبايل راننده رو مي گيرن و زنگ ميزن به موبايل گلابي،
اما چه فايده كه گلابي ايرانسل داشته و توي جاده آنتن نميداده!
گلابي يه نفر رو پيدا ميكنه كه موبايل دولتي داشته،
زنگ ميزنه به راننده و مي گه: گوشي رو بده به گلابيها، وقتي كه گلابيها گوشي رو مي گيرن، گلابي ميگه: گلابيها، گلابی ها
|
2 کاربر زیر از fatemiii سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
ابزارهای موضوع |
|
نحوه نمایش |
حالت رشته ای
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 01:33 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|