بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #1  
قدیمی 03-27-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض شاهنامه عشاق

اين كپي و پيست كردن اشعار تقديمَت
...
..
.

ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او
شوریده گردد عقل او , آشفته گردد خوی او

معشوق را جویان شود , دکان ِ او ویران شود
بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او

در عشق چون مجنون شود , سرگشته چون گردون شود
آن کو چنین رنجور شد , نایافت شد داروی او

جان ملک سجده کند , آن را که حق را خاک شد
ترک فلک چاکر شود , آن را که شد هندوی او

عشقش دل پردرد را بر کف نهد بو می‌کند
چون خوش نباشد آن دلی , کو گشت دستنبوی او

بس سینه‌ها را خست او , بس خواب‌ها را بست او
بسته‌ست دست جادوان , آن غمزه جادوی او

شاهان همه مسکین او , خوبان قراضه چین او
شیران زده دم بر زمین پیش سگان کوی او

بنگر یکی بر آسمان بر قله روحانیان
چندین چراغ و مشعله , بر برج و بر باروی او

شد قلعه دارش عقل کل , آن شاه بی‌طبل و دهل
بر قلعه آن کس بررود , کو را نماند اوی او

ای ماه رویش دیده‌ای؟! , خوبی از او دزدیده‌ای!
ای شب تو زلفش دیده‌ای ؟! نی نی و نی یک موی او

این شب سیه پوش است از آن کز تعزیه دارد نشان
چون بیوه‌ای جامه سیه , در خاک رفته شوی او

شب فعل و دستان می‌کند , او عیش پنهان می‌کند
نی چشم بندد چشم او , کژ می‌نهد ابروی او

ای شب من این نوحه گری از تو ندارم باوری
چون پیش چوگان قدر هستی دوان چون گوی او

آن کس که این چوگان خورد گوی سعادت او برد
بی‌پا و بی‌سر می‌دود چون دل به گرد کوی او

ای روی ما چون زعفران , از عشق لاله ستان او
ای دل فرورفته به سر , چون شانه در گیسوی او

مر عشق را خود پشت کو , سر تا به سر روی است او
این پشت و رو این سو بود , جز رو نباشد سوی او

او هست از صورت بری , کارش همه صورتگری
ای دل ز صورت نگذری زیرا نه‌ای یک توی او

داند دل هر پاک دل آواز دل ز آواز گل
غریدن شیر است , این در صورت آهوی او

بافیده دست احد پیدا بود پیدا بود
از صنعت جولاهه‌ای وز دست وز ماکوی او

ای جان‌ها ماکوی او , وی قبله ما کوی او
فراش این کو آسمان , وین خاک کدبانوی او

سوزان دلم از رشک او , گشته دو چشمم مشک او
کی ز آب چشم او تر شود , ای بحر تا زانوی او

این عشق شد مهمان من زخمی بزد بر جان من
صد رحمت و صد آفرین بر دست و بر بازوی او

من دست و پا انداختم وز جست و جو پرداختم
ای مرده جست و جوی من , در پیش جست و جوی او

من چند گفتم های دل خاموش از این سودای دل
سودش ندارد های من چون بشنود دل هوی او

حضرت مولانا
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:19 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها