بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه

[مهرگان]

وی خدا چنی خوشه خیلیا هسن! ولا برا!
غزل گیان نمیدانستم ایقده خوب میتانی کرماشانی حرف بزنیا! ا کوجه یاد گرفتی بلا؟ اونم منالیل دُرُسه!

آقا مهدی براگم خیلی خوشالمان مکنی میای ایجانه، ولا دست درد نکنه، ای سوسانو هر دفه بشش اس (اس ام اس!) میدم میگه دارم شبکه میخوانم! خدا هاوار! شیتم کرد!

فرگل گیام سلام فکر بکنم خیلی وقت بود که نبودی، نه؟
آنا هس کوجا؟ نمیزانم . . .
مهبا گیان؟ بیا عزیزمی! سیستمت درس شد؟

بیتا خانوم خوش آمدید، مه از آواتارگت خوشم میاد آنا!

دوستان، یه ی دانه شعر هس تازه یاد گرفتم ا دوسام، نگا بکنین بینین چَنی خوشه!! :

وَ قَصر و تیمو، قَصر و تیمو لیمو بارِمَه!

وَ کَس نییَمِی، وَ کَس نییَمِی، ارا یارِمَه

ترجمه:
میگه دارم از قصر شیرین میام، لیمو آوردم با خودم، به هیچکسی هم نمیدمش فقط برای یارمه!

بقیه شو کی بلده؟