شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |

04-11-2012
|
 |
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2010
محل سکونت: خراب آباد
نوشته ها: 1,032
سپاسها: : 577
868 سپاس در 544 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
اگر گریه کنی که آفتاب را از دست داده ای
ستارگان را نیز
از دست خواهی داد!
از شعله
به پاس روشنایی اش
سپاس گذاری کن،
اما چراغ دان را نیز
که همیشه صبورانه در سایه می ایستد
از یاد مبر!
ای سبزه کوچک
گام های تو کوتاه است
اما زمین زیر پای توست
” آب هایم را همه
سر خوش و شاد
می بخشم
اگر چه اندکی از آن
تشنگان را سیراب می کند.”
آبشار چنین می خواند.
هر کودکی
با این پیام
به جهان می آید
که خدا
هنوز
از انسان نومید نیست.
” تو قطره بزرگ شبنمی
زیر برگ نیلوفر
و من قطره ای خرد
روی آن.”
این را شبنم به دریاچه گفت.
شامگاه
به خورشید گفت:
” تو نامه عاشقانه ات را
برایم به ماه بفرست،
و من پاسخ هایم را با اشک
بر علف ها خواهم گذاشت.”
ویرایش توسط yad : 04-11-2012 در ساعت 10:34 AM
|
5 کاربر زیر از yad سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 11:24 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|