بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > پزشکی بهداشتی و درمان > روانشناسی

روانشناسی زیر تالار روانشناسی برای مباحث مربوط به این رشته

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 02-14-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

قبل از ازدواج این 25 سئوال را حتماً از همسر آینده خود بپرسید:

پاسخ بعضی سوِالات به زمان زیادی احتیاج دارد. برای پاسخ به این سوِالات بهتر است هر دوی شما وقت بگذارید. نگذارید نداشتن پاسخ برای یک سوِال مانع بررسی سایر سوِالات شود. اگر پاسخ یک سوِال به تفکر بیشتری احتیاج دارد ،فعلاً از آن بگذرید و به سراغ سوِال بعدی بروید. یادتان باشد بهترین ازدواج‌ها بر مبنای پایه و اساس محکم و قوی استوار شده‌اند.
قبل از ازدواج این 25 سئوال را حتماً از همسر آینده خود بپرسید:

1) آیا شما می‌خواهید بچه‌دار شوید؟ اگر مایلید چند فرزند؟

2) اگر زمانی مشخص شد من یا شما قادر به بچه‌دار شدن نیستیم، آیا قبول دارید که فرزندی را از پرورشگاه بپذیریم و بزرگ کنیم.

3) اگر در آینده صاحب فرزند شویم، آیا حاضرید او را به مهدکودک بفرستیم؟ در غیر این صورت چه کسی از او نگهداری خواهد کرد؟

4) آیا مادر باید از شغل خود چشم بپوشد و از فرزندان نگهداری کند؟ در این صورت وضعیت مالی زندگی مشترک به چه وضعی در خواهد آمد؟ آیا مرد خانه قادر است در این صورت زندگی را به تنهایی اداره کند؟

5) تعطیلات را چگونه بگذرانیم؟ آیا برنامه تعطیلات را دو نفری خواهیم گذراند یا حتماً باید با فامیل به تعطیلات برویم؟

6) در مواقعی که جر و بحث پیش می‌آید ، چه واکنشی نشان می‌دهید؟ آیا عصبانی می‌شوید؟ در صورت عصبانیت چه رفتاری از خود نشان می‌دهید؟

‌7) نظر شما در مورد تعهد به زندگی چیست؟ در صورت خیانت از طرف خود‌تان یا من چه واکنشی نشان می‌دهید؟

8) در مورد فرزندان چه رفتار و انطباقی مدنظرتان است؟

9) عقاید مذهبی شما چگونه است؟

10) در مورد روابط زناشویی چه‌نظری دارید؟

11) در مورد مسائل مالی چه‌نظری دارید؟ درآمد هرکدام از ما چگونه خرج می‌شود؟

12) هزینه‌های زندگی بر چه مبنایی تعیین می‌شود؟ منبع درآمد چگونه است و آیا کفایت زندگی مشترک را می‌کند؟ آیا امکان پس‌انداز وجود خواهد داشت؟

13) ‌2 سال، 5 سال، 10 سال و 20 سال آینده، خود را چگونه می‌بینید؟

14) ساعات خواب و بیداری و کارتان چگونه است؟ صبح‌ها زود بلند می‌شوید؟ آیا عادت دارید شب‌ها تا دیروقت بیدار باشید؟

15) چه‌کسی مسئول خرید منزل، پخت و پز و تمیز کردن است؟ آیا در این زمینه کمک می‌کنید؟

16) عادت خرج‌کردن پول در شما چگونه است؟ هر ماه چه میزان پس‌انداز می‌کنید؟

17) آیا در خانواده شما سابقه بیماری روانی وجود دارد؟

18) در مورد مسائل زیر ، اهداف طولانی‌مدت و کوتاه‌مدت شما چگونه است: شغل، فرزندان، مالکیت منزل و هر نوع متعلقات که به هر دوما مربوط است؟

19) کجا زندگی خواهیم کرد؟ محل سکونت و منزل ما کجا و با چه شرایطی خواهد بود؟

‌20) شهر محل سکونت ما کجا خواهید بود؟ آیا این شهر تغییر می‌کند؟

21) آیا شغل شما به صورتی است که مجبورید شب‌ها کار کنید؟

22) آیا برای همسر آینده خود محدودیت‌هایی در ذهن دارید؟

23) وقتی استرس دارید، ناراحتید و یا درگیری ذهنی شدیدی دارید، بهترین روش کمک به شما چیست؟

24) اگر در ازدواج مشکلی پیش بیاید، تا چه مدت می‌توانید صبر کرده و مشکل را حل کنید؟ آیا مسئله‌ای در ذهنتان وجود دارد که اگر در زندگی مشترک بروز کند به‌نظرتان غیرقابل ترمیم و جبران است؟

25) پنج روش کوچکی که شما به وسیله آن هر روز می‌توانید به همسرتان بگویید و نشان دهید که دوستش دارید (البته بدون آنکه همسرتان تقاضا کند) چیست؟

پاسخ بعضی سوِالات به زمان زیادی احتیاج دارد. برای پاسخ به این سوِالات بهتر است هر دوی شما وقت بگذارید. نگذارید نداشتن پاسخ برای یک سوِال مانع بررسی سایر سوِالات شود. اگر پاسخ یک سوِال به تفکر بیشتری احتیاج دارد ،فعلاً از آن بگذرید و به سراغ سوِال بعدی بروید. یادتان باشد بهترین ازدواج‌ها بر مبنای پایه و اساس محکم و قوی استوار شده‌اند
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 02-14-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خشونت خانگی

خشونت خانگی





خشونت خانگی رفتاری است که از نظر تاریخی به عنوان یک جرم جدی خشونت آمیز تلقی نشده است. خشونت خانگی در جایگاهی روی می دهد که انسان در آن انتظار گرمی، حمایت، اعتماد، تشویق و عشق را دارد. این وضعیت عموماً نه به عنوان یک عمل خشونت آمیز، بلکه بیشتر به عنوان یک مسئله شخصی و خانوادگی تلقی شده است. خشونت خانگی به صورت رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی درون خانواده تعریف می شود که شامل خشونت نسبت به همسر ، کودکان ، والدین و به طور کلی منسوب می شود که با یکدیگر زندگی می کنند. عناوین اختصاصی تری که به این وضعیت دلالت دارند عبارت است از همسر آزاری ، کودک آزاری و سالمندان آزاری.
در سرتاسر جوامع دوران باستان، والدین و به ویژه پدران حقوق انحصاری برای تربیت و منضبط کردن کودکان خویش داشتند. این حقوق به آنان اجازه تنبیه بدنی و حتی سلب حیات کودکان را می داد. تنها استثنا در این میان مربوط به ایران باستان است که عرف و قانون ، حامی کودکان و زنان بود. در انجیل مذکور است که کودک سرکش و نافرمانبردار را والدین او می توانند به شهر ببرند تا در آنجا توسط بزرگسالان سنگسار و کشته شود. مجازات مرگ برای کودکانی که مرتکب دشنام گویی و نفرین به والدین می شدند مجاز و معمول بود. در عصر جاهلیت، اسلام نوید بخش احترام به زنان و کودکان و رعایت حقوق و مسئولیت های اعضای خانواده نسبت به یکدیگر شد.
از نظر تاریخی، زنان و دختران ابتدا جزو اموال پدر و سپس جزو اموال شوهر خود محسوب می شدند که به تنبیه زنان بدون هیچگونه بازخواستی مجاز بودند.
حتی پس از آنکه آزار اعضای خانواده، دیگر عملی مناسب شمرده نمی شد و مورد تأیید قرار نمی گرفت، از سوی جامعه نسبت به آن توجه کمی مبذول می شد. چنین فرض می شد که این گونه خشونت ها یک موضوع خانوادگی است و ارتباطی با بقیه جامعه ندارد. در نتیجه، گرچه ما از وجود خشونت خانگی از اعصار دور تاکنون مطلع هستیم اما تنها در چند دهه گذشته بوده است که اطلاعات و آمار دقیق تری از خشونت خانگی فراهم آمده است که تا حدودی اجازه یک تحلیل کلی از این وضعیت را بدهد.
پژوهش ها نشان می دهد که خشونت خانگی پیچیده تر از خشونت علیه افراد بیگانه است. شدت و جدی بودن خشونت خانگی امری واضح است اما تعیین گستردگی آن مشکل است زیرا نه تنها درباره تعریف آن توافق وجود ندارد بلکه بیشتر قربانیان این خشونت ها مایل یا قادر به گزارش کردن آنها نیستند. «خشونت خانگی» اغلب به عنوان تهاجم جسمی و جنسی درون خانواده تعریف می شود که شامل آزار جنسی کودکان و آزار جسمی والدین سالمند است اما بررسی دقیق ایجاب می کند که این مفهوم گسترش یابد تا شامل مواردی از قبیل غفلت از کودکان و آزار روانی آنان، بی توجهی به نیازهای والدین سالمند و سوءاستفاده مالی از آنان و خشونت میان نامزدها یا زوجین طلاق گرفته نیز بشود.
بین انواع خشونت های خانگی، خشونت نسبت به کودکان بیشتر جلب توجه می کند و از آنجا که هم پدر، هم مادر و گاهی دیگر اعضای خانواده ممکن است مرتکب این عمل شوند و با عنایت به تأثیر آن در آسیب های روانی آتی کودک، این عمل اهمیت بیشتری هم نسبت به دیگر خشونت های خانگی دارد. لیکن این بار یکی از انواع خشونت های خانگی را - که به همان میزان شرم آور اما بسیار مورد غفلت است - مطرح می کنیم، یعنی سالمند آزاری.




سالمند آزاری


بسیاری از سالمندان قادر به دفاع از حقوق خود نیستند بنابراین موارد عدیده سالمند آزاری ناشناخته باقی می ماند. حتی در مورد سالمند آزاری جسمی، از آنجا که سالمندان در معرض افتادن به زمین و برخورد با اشیا هستند، اثبات آزار آنان توسط بستگان به طور عمدی مشکل است. اما صدمات جسمی تنها وجه سالمند آزاری نیست . بی توجهی به احتیاجات عاطفی سالمندان و محروم کردن آنان از تماس با افراد مورد علاقه خود، بی توجهی به نیازهای تغذیه ای و بهداشتی سالمندان ، بردن وسایل خانه و مایملک مورد علاقه آنان، دست درازی به اندوخته های آنان، ناسزاگویی به آنان ، و تهدید آنان به فرستادن به خانه های سالمندان از وجوه دیگر سالمندآزاری است.
برخی صاحب نظران، خشونت به سالمند توسط اعضای خانواده را« نشانگان شاه لیر» نامیده اند که اشاره به نمایشنامه شاه لیر نوشته شکسپیر دارد. شاه لیر در دوران سالمندی مورد آزار دو نفر از دختران و دامادهای خود قرار می گیرد. این نوع خشونت خانگی را «والدآزاری» هم نامیده اند. ریشه این نوع خشونت شاید «کودک آزاری» باشد. والد ستمگری که فرزندان خود را آزار می داده است، چون پیر و ناتوان شود مورد آزار آنان قرار می گیرد. هر چند برخی افراد، آزار دیدن را سرنوشت محتوم همه ستمگران سرنگون شده دانسته اند، لیکن شایسته است این حلقه معیوب قطع شود و همیشه هم بدی با بدی پاسخ داده نشود.
به هر حال بسیاری از اوقات ، یک والد خوب هم چون پیر و ناتوان شد ، نیازها و مسایل عمده ای پیدا می کند که در فرزند یا نوه او که مسئول نگهداری وی است احساس عجز و سرخوردگی و ناکامی پدید می آورد که منجر به خشونت می شود.




سالمند آزاری بیرون از چهارچوب خانواده هم روی می دهد. هر چند در برخی از خانه های سالمندان خدمات مناسبی عرضه می شود. لیکن بسیاری از سالمندان به علت بی توجهی در خانه های سالمندان و دیگر مراکز نگهداری از دست می روند. این موضوع در کشوری که به ظاهر یکی از بالاترین معیارهای بهداشتی و درمانی را دارد، یعنی در ایالات متحده امریکا، آنچنان شایع و فاجعه بار است که حسب گزارش یکی از روزنامه ها، در آن کشور تنها در یکی از خانه های سالمندان، دهها نفر از سالمندان ضعیف و ناتوان به علت بیماری و بی غذایی در حالی که زخم های بستر، کبودی ها و شکستگی ها اندام نحیف آنان را فرا گرفته بود، مرده اند. آنان قربانیان خاموش سوء رفتار، غفلت و سازمان های رفاهی ناکارآمدی هستند که برای حمایت آنان کاری نکرده اند.
یک نگرانی عمده سالمندان این است که قربانی بزهکاری شوند. هر چند از نظر آماری این احتمال کم است اما موارد نه چندان نادر ضرب و جرح و قتل سالمندان تنها، به طمع دارایی آنان، که گاهی در رسانه ها هم بازتاب می یابد ما را بر آن می دارد که ضرورت تنها نگذاشتن سالمندان را چه به بستگان آنان و چه به سازمان های مسؤول، یادآوری کنیم.
عموماً زنان سالمند بیش از مردان سالمند ، و سالمندان تحریک پذیر و عصبی بیش از سالمندان مطیع و فرمانبردار ، و سالمندان بیمار و معلول بیش از سالمندان سالم گرفتار آزار می شوند. توجه داشته باشیم که محرومیت سالمند از زندگی در محل مورد علاقه و مأنوس خود، یا محرومیت او از دیدن فرزندان و نوه ها می تواند برای او بسیار آزارنده و رنج آور باشد.
در ایران مؤسسه پژوهش های روانی اجتماعی سالمندی وابسته به دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی، گام هایی در جهت شناخت سالمندان و مسایل آنان از جمله سالمندآزاری برداشته است و در این مورد از همکاری علاقه مندان استقبال می کند. امید آنکه این وجه پنهان و شرم آور رفتارهای درون خانه، از جامعه ما رخت بربندد. منبع : روزنامه ایران 5/11/83
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 02-14-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ازدواج چندمین اولویت شماست؟

ازدواج چندمین اولویت شماست؟



براساس پژوهشهای سازمان ملی جوانان :
ازدواج چهارمین دغدغه جوانان است .


بر اساس نتیجه بررسی های معاونت مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان، موضوع ازدواج در رده چهارم مهمترین دغدغه ها و نگرانی های جوانان کشور قرار دارد.
موضوع ازدواج با 9 درصد اهمیت، در رده چهارم مهمترین نگرانی های جوانان ایرانی قرار دارد.



به گزارش سرویس اجتماعی برنا به نقل از روابط عمومی سازمان ملی جوانان، موضوع ازدواج با 9 درصد اهمیت، در رده چهارم مهمترین نگرانی های جوانان ایرانی قرار دارد.

بر اساس این گزارش، این در حالی است که اشتغال مناسب با 28، مسائل مالی و اقتصادی با 22 و مسائل تحصیلی و کنکور با 17 درصد اهمیت در صدر فهرست دغدغه مندی های جوانان جای دارند. ضمن اینکه تنها هفت درصد از جوانان ازدواج را به عنوان بزرگ ترین هدف خود برشمرده اند.

بر اساس نتایج بررسی های معاونت مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان، 54 درصد از جوانان کشور روابط خانوادگی موجود در فضای جامعه را مثبت می دانند و حدود 95 درصد داشتن همسر خوب را در حد مهم و خیلی مهم ارزیابی کرده اند.
این آمار و اطلاعات از پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های جوانان در اسفند سال 86 بدست آمده است.

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 02-14-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض زنش بده ، خوب می شه

زنش بده ، خوب می شه
ازدواج سلامت روانی جوانان را تضمین می کند




در قدیم الایام و در بعضی خانواده ها ، برای کسی که مشکلی داشت ،نسخه ی شیرین ازدواج می پیچیدند و می گفتند
زن بگیرد یا شوهر کند خوب می شود .هر چند خیلی از آن مشکلات حل نمی شد و این تفکر اشتباه بود که کسی که مثلا به خاطر مشکلی غش می کند با ازدواج درمان شود اما با خواندن این خبر در برنا به یاد همان حرف قدیمی های خودمان افتادم و اینکه گویی ازدواج بر بعضی دردها واقعا دواست. نظر شما چیست؟
***
یک جامعه شناس معتقد است: از دیدگاه جامعه شناسان ازدواج دختران و پسران به آرامش، امنیت و سلامت روان، امید به آینده، منزلت اجتماعی و طول عمر بیشتر منجر می شود.


امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت معلم در گفت و گو با برنا در خصوص نقش ازدواج در سلامت جوانان گفت: ازدواج از لحاظ بهداشت روانی تاثیر بسیار زیادی دارد و یک امر طبیعی است و یکی از نیازهای اصلی و اساسی جوانان است.
کسی که ازدواج نکند و به این امر توجه نکند به تدریج احساس کمبود خواهد کرد و به مشکلات جسمی و روانی و استرس های رو به افزایش امروزه که گریبانگیر بسیاری از جوانان است ،دچار خواهد شد.


کسی که ازدواج نکند و به این امر توجه نکند به تدریج احساس کمبود خواهد کرد و به مشکلات جسمی و روانی و استرس های رو به افزایش امروزه که گریبانگیر بسیاری از جوانان است ،دچار خواهد شد.
وی با بیان این که عدم ازدواج به موقع در جوانان آنها را در زندگی آینده دچار مشکلات می کند ،گفت: جوانان با ازدواج به موقع و درک مقابل در رویارویی با مسائل زندگی کمتر دچار مشکل خواهند شد.
بعضی از انواع افسردگی که از تنهایی ناشی می شود با ازدواج مناسب درمان می گردد.

عضو هیات علمی دانشگاه تربیت معلم اذعان داشت: از نظر اجتماعی ازدواج دختران و پسران جوان به وسیله ازدواج در کنار یکدیگر از آرامش، امنیت و سلامت روان، امید به آینده، منزلت اجتماعی و طول عمر بیشتر برخوردار می شوند.

تحقیقات نشان می دهد در جامعه ای که مردان و زنان در سنین مناسب ازدواج می کنند آن جامعه از نظر اجتماعی کمتر دچار آسیب می شود.

ازدواج باعث پیشگیری از بیماری ها و آشفتگی های روانی می گردد ، افراد متاهل کمتر افسرده شده و در مقایسه با مجرد ها از لحاظ عاطفی سالمتر هستند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 02-14-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض دلیلی برای کم شدن میل به ازدواج

دلیلی برای کم شدن میل به ازدواج
مهریه های سنگین میل ازدواج را در جوانان کاهش می هد





نگاه غلط به برگزاری جشن ها و تحمیل مهریه های سنگین موجب بالا رفتن سن ازدواج در جامعه و عدم تمایل برای ازدواج در بین هر دو گروه دختر و پسر شده است.

سید هادی معتمدی روانشناس و استاد دانشگاه با بیان این مطلب که خانواده ها در تعیین مهریه نقش اساسی دارند ، در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی اظهار کرد: ملاک و معیار یک زندگی ایده آل و خانواده خوشبخت مهریه سنگین نیست و نباید با تعیین مهریه سنگین جوانان در آغاز زندگی مشترک دچار فشار و سختی شوند.

نگاه غلط به برگزاری جشن ها و تحمیل مهریه های سنگین موجب بالا رفتن سن ازدواج در جامعه و عدم تمایل برای ازدواج در بین هر دو گروه دختر و پسر شده است.



روانشناس و استاد دانشگاه با اشاره به این که امروزه مهریه سنگین و حتی ارقام آن غلو آمیز شده است، گفت: به طور کلی فلسفه تعیین مهریه این است که مرد خواهان و خواستار زن است. در جامعه ما طبق عرف و قانون طرفین با رضایت، میزان مهریه را تعیین می کنند و البته سنت درستی است اما گاهی خانواده ها در تعیین این ارقام اغراق می کنند که فلسفه ارزشمند مهریه را زشت می کند.


وی معتقد است: گروهی که با عدم توان مالی ،مهریه بالا را تعیین می کنند در حال حاضر مشکل عمده حساب می شوند. دلیل تعیین مهریه سنگین نیز یا مسایل چشم و هم چشمی است یا نگرانی از وضعیت آینده دختر است. در صورت بروز مشکل در خانواده و برای زن، میزان بالای مهریه کار ساز نیست.

وی با اشاره به این که مهریه وسیله ای است که می تواند مفید و کار آمد باشد ، اظهار کرد: استفاده غیر منطقی از تعیین مهریه باعث به خطر افتادن زندگی مشترک می شود به این ترتیب باید نگاه فرهنگی به مسایل خانواده تغییر کند و اصلاح شود به صورتی که جایگاه منطقی این ابزار برای افراد مشخص و قابل توجه باشد.

منبع : شبکه ی خبری برنا
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 03-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض محبوب شدن برای شوهر

محبوب شدن برای شوهر

چگونه شوهر خود را خوشحال کنیم؟




زنان ایرانی، بانوان مسلمان! یادداشتی که در ادامه خواهید خواند به نکات و مواردی اشاره خواهد نمود تا به شما کمک کند هر چه بیشتر محبوب همسرتان شوید و روابط زناشویی تان، بیش از پیش مسالمت آمیز و توام با خوشحالی و نشاط گردد. عموماً نکات و مطالبی که در اختیار زوجین قرار می گیرد، برگرفته از متون اروپایی و آمریکایی است که به طور قطع تفاوتهای فرهنگی، اعتقادی و نگرشی بسیاری با ما ایرانیان مسلمان دارند. در فرهنگ و تمدن ما ایرانیان مسلمان، علاوه بر تأکید و اهمیت فراوانی که بر کیان خانواده داده شده است، وظایفی خاص و منحصر به فرد به هر یک از زوجین واگذار می شود که رعایت آن نقش بسزایی در رضایت زناشویی خواهد داشت. فراموش نکنید که شما نه تنها یک زن ایرانی بلکه یک زن مسلمان بوده و با زنان سایر کشورهای دنیا متمایز بوده و حتی به جرأت می توان گفت منحصر به فرد هستید چرا که تعهد، عفاف، مسئولیت پذیری، فداکاری و ... که در یک زن مسلمان ایرانی مشاهده می شود، در هیچ یک از زنان سایر ملل دیده نمی شود زنان ما نه تنها دارای فرهنگ و تمدن غنی ایرانی هستند بلکه این فرهنگ و تمدن با آموزه های اسلامی و اعتقادی آنان نیز درآمیخته است.
تعهد، عفاف، مسئولیت پذیری، فداکاری و ... که در یک زن مسلمان ایرانی مشاهده می شود، در هیچ یک از زنان سایر ملل دیده نمی شود

از سوی دیگر مردان ایرانی نیز در وفاداری، مسئولیت پذیری، سخت کوشی و خانواده دوستی از منحصر به فردترین مردان دنیا هستند؛ لذا آموزه های تربیتی زنان و مردان ایرانی باید مختص خود آنان باشد و نه الگوبرداری از دیدگاههای روان شناسان غربی. در ادامه نکات کلی شیوه های همسرداری به شما بانوان ایرانی ارائه می گردد:
- میزبانی جذاب باشید

پس از بازگشت همسرتان از مسافرت، محل کار، دانشگاه و... با روی خوش به استقبال او رفته با چهره ای بشاش و خنده رو با او سلام و احوال پرسی کرده و بهترین لباسهایتان را برای همسرتان بپوشید، عطر بزنید و به ظاهر خود رسیدگی کنید. در مورد اتفاقات و خبرهای خوشی که در طی روز دیده یا شنیده اید صحبت کنید و اخبار و ناگوار را به زمانی بعد از استراحت همسرتان موکول کنید. تلاش کنید تا در حد توانتان فضای منزل را برای استراحت همسرتان مهیا کنید.


- با صدایی آرام و ملایم با همسرتان صحبت کنید.

حتی در بدترین شرایط هم بر سر شوهر خود فریاد نکشید.
- همیشه بوی خوش داشته باشید و به زیبایی ظاهرتان توجه کنید.






به تناسب اندام و بهداشت جسمانی خود توجه داشته باشید. بهترین لباسها و پوششها را نزد همسر خود داشته باشید ، نه اینکه لباسهای زیبایتان را مختص مهمانی ها و مجالس کنار بگذارید. اجازه ندهید همسرتان شما را با ظاهری نامرتب و ژولیده ببیند. از آرایشهای حرام به شدت بپرهیزید (یعنی در


مقابل نامحرم ظاهری مناسب و عفیف داشته باشید و زیبایهایتان را مختص همسرتان بدانید).
از رنگها، لباسها و آرایشهایی استفاده کنید که مورد علاقه همسرتان است و هر چند وقت آرایش ظاهر، لباسها و موهای خود را تغییر دهید (البته فراموش نکنید که در این زمینه حتماً به توانایی اقتصادی همسرتان توجه داشته باشید).


- راضی به رضای خداوند باشید.

به خاطر درآمد کم همسرتان غمگین و افسرده نباشید و با او درگیر نشوید و خودتان را آزار ندهید. برای کنار آمدن بهتر با این وضعیت به زندگی افراد کم درآمدتر از خود توجه کنید و نعمتهایی را (سلامتی و خانواده خوب و...) که خداوند به شما داده، شکر گذار باشید و به خاطر داشته باشید که ثروت واقعی در ایمان و تقواست.


- تحت تاثیر تجملات زندگی اطرافیان خود قرار نگیرید.

خانه و زندگی خود را همان طور که هست دوست داشته باشید و از همسر تان تقاضاهایی فراتر از توان و قدرت مالی اش نداشته باشید. در مقابل به همسرتان کمک کنید تا هر ماه پس انداز هر چند اندکی ذخیره کند و از طرف دیگر او را تشویق کنید تا به افراد نیازمند و فقیر کمک کند.
مردان ایرانی در وفاداری، مسئولیت پذیری، سخت کوشی و خانواده دوستی از منحصر به فردترین مردان دنیا هستند.


- از همسر خود تشکر و قدردانی کنید.

درست است که مردان مسئول تأمین هزینه های زندگی زن و فرزندان هستند اما این مساله به معنای نادیده گرفتن تلاشها و زحمات مردان نیست. از همسر خود به خاطر تلاشهای بی شائبه اش تشکر و تقدیر کنید. نتیجه این رفتار، عشق و علاقه بیشتر شوهرتان نسبت به شما و خانواده خواهد بود.


- وفاداری خود را به همسرتان اثبات کنید.

وفاداری و علاقه شما به همسرتان در زمان های سختی و مشکلات اثبات می شود لذا زمانی که شوهرتان دچار شکست شغلی، بیماری، بدهکاری و... می شود از او حمایت کنید. این حمایت می تواند شامل حمایت و توجه عاطفی تا کار کردن شما در بیرون از منزل(برای کمک اقتصادی به همسر) را شامل شود.


- زمانی که عصبانی است او را بشاش نمائید.

قبل از هر کاری از چیزهایی که او را عصبانی می کند پرهیز کنید، اما چنانچه این اتفاق افتاد با استفاده از تکنیک های زیر سعی کنید او را آرام کنید:
- اگر اشتباهی از شما سرزده و مقصر هستید غرور را کنار بگذارید و عذرخواهی نمایید
- اگر او مقصر است آنگاه:
- به جای غر زدن سعی کنید آرام باشید
هرگز کاری نکنید که همسرتان مجبور باشد بین شما و خانواده اش یکی را انتخاب کند
- صبر کنید تا عصبانیت او فروکش کند و سپس با آرامش و مهربانی در مورد مشکل بوجود آمده با او صحبت کنید.
- اگر عصبانیت وی عامل خارجی دارد:
- تا فروکش کردن خشم او ساکت بمانید.
– از پرسیدن پرسش های زیاد و طولانی پرهیز کنید و تنها سعی کنید با سؤالات کوتاه بفهمید که چه اتفاقی افتاده است مثلاً بپرسید:
- ممکن است به من بگویید چه اتفاقی افتاده؟ - چرا این قدر عصبانی هستید؟ - دوست دارم کمک کنم - همه چیز را به من بگو.



- وظیفه سرپرستی خود را هنگام غیبت ایشان به خوبی انجام دهید.

رازدار باشید و از گفتن آنچه شوهرتان دوست ندارد بقیه افراد فامیل از آن مطلع شوند خودداری کنید. از منزل و بچه ها به خوبی


مراقبت نمائید. مواظب دارایی ها و مخارج خانواده باشید.
با هماهنگی و اطلاع شوهرتان کارهای خارج از خانه را انجام دهید. با افراد یا اقوامی که شوهرتان با آنها رابطه ی خوبی ندارد در ارتباط و یا رفت و آمد زیاد نباشید. در غیاب ایشان با والدین و اقوام شان خوش رفتار باشید.

- با دوستان و اقوام ایشان محترمانه رفتار کنید.

- با مهمان های شوهرتان با رویی گشاده رفتار کرده و به خوبی از آنها پذیرایی کنید.
– از هر گونه مشکل با اقوام و خویشاوندان شوهرتان بپرهیزید.
– هرگز کاری نکنید که او مجبور باشد بین شما و خانواده اش یکی را انتخاب کند.
– شوهرتان را تشویق کنید که با اقوامش در ارتباط باشد و آنها را به منزلتان دعوت کنید.
– با خانواده شوهرتان به صورت تلفنی، حضوری و... در ارتباط مستمر باشید، به آنها هدیه بدهید و در مواقع نیاز به آنها کمک نمایید.

- صبور باشید و از شوهرتان حمایت عاطفی نمائید.

هنگامی که با تنگدستی و شرایط مالی سخت مواجه می شوید، هنگام ابتلا به حوادث ناگوار برای اقوام، نزدیکان و یا والدین از قبیل تصادف، بیماری یا مرگ و نیز هنگامی که او با شما کمی غیرعادی برخورد می کند صبور باشید و حمایت عاطفی خود را از او دریغ نکنید.

- خانه دار خوبی باشید.

دکوراسیون خانه را با نظر یکدیگر بچینید و به نظافت خانه برسید. غذاهای سالم و مورد علاقه شوهرتان را تهیه کنید و در تربیت فرزندان دقیق و کوشا باشید.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 03-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض عاشقانه کنارت خواهم ماند

عاشقانه کنارت خواهم ماند

چگونه در هنگام از دست دادن فرزند یا عزیزان، از همسر خود حمایت کنیم؟





وقوع حوادث ناگوار و یا داغدیدگی قادر است قویترین روابط زناشویی و خانوادگی را تحت تأثیر خود قرار دهد. هنگامی که یکی از زوجین دچار داغدیدگی می شود طرف دیگر ضمن این که ممکن است دچار کشمکش های درونی و یأس شود و تصور کند که بدترین حادثه در دنیا برای او اتفاق افتاده است، اما بایستی قادر باشد که این موقعیت را مدیریت کند و طرف مقابل خود را در حل این مشکل یاری نماید.
اغلب داغدیدگی ها از یک الگوی خاص پیروی می کنند. این مسأله اغلب با یک شوک روحی شدید و احساس ناباوری آغاز می شود سپس وارد مرحله ی اضطراب و تشویش می شود. در ادامه به مرحله اعتراض و عصبانیت می رسد و با گذشت زمان وارد مرحله افسردگی می گردد و تداوم می یابد.
اغلب داغدیدگی ها از یک الگوی خاص پیروی می کنند


البته باید توجه داشت که طول مدت هر یک از مراحل در افراد مختلف، متفاوت است به عبارت بهتر، روش سوگواری و غصه دار شدن هر فرد منحصر به خود اوست و نمی توان روش غالب سوگواری را تعیین کرد.




این که نحوه سوگواری افراد مختص خود آنهاست می تواند در زندگی زناشویی نسبت به افراد مجرد اثرات مخرب بیشتری داشته باشد. زیرا درست زمانی که شما انتظار دارید بتوانید قدری از غم و اندوه خود را با کسی تقسیم کنید و بطور طبیعی متوجه نزدیک ترین فرد در اطراف خود (که همان همسرتان است)


می شوید، دچار این تناقض می شوید که چرا طرف مقابلتان به اندازه ی شما درگیر این حادثه تلخ و داغدیدگی نیست.
صرفنظر از این که شما در چنین شرایطی قادر به درک درستی از شرایط اطراف خود نیستید باید به این نکته نیز توجه داشته باشید که روش مواجهه افراد با مسایل دردمندانه نیز یک موضوع وابسته به شخصیت افراد است. گروه زیادی از افراد درونگرا هستند و غم و اندوه خود را به راحتی بروز نمی دهند در حالی که شما و یا اطرافیانتان ممکن است برونگرا باشید و به راحتی قادر باشید حزن و اندوه خود را بروز دهید. علاوه بر جنبه ی شخصیتی این امر، نحوه ی واکنش افراد نسبت به داغدیدگی می تواند به شدت از تجربیات داغدیدگی آنها در دوران کودکی و نحوه مدیریت غم و اندوه در محیط خانوادگی افراد باشد.
روش مواجهه افراد با مسایل دردمندانه یک موضوع وابسته به شخصیت افراد است


همچنین باید توجه داشت که داغدیدگی می تواند در اثر حوادث مختلفی بوجود آمده باشد و هر نوع از داغدیدگی می تواند نحوه ی مقابله ی مخصوص به خود را داشته باشد. معمولاً انواع داغدیدگی به شرح زیر قابل تقسیم بندی است. لازم به ذکر است که در این مقاله قصد داریم انواع مختلف داغدیدگی را که در زندگی زناشویی تاثیر گذار خواهد بود، مورد بررسی قرار دهیم:


از دست دادن والدین

بیشتر افراد بخش قابل توجهی از زندگی خود را با والدین شان می گذرانند. پس از ازدواج بخش قابل ملاحظه ای از زندگی و عواطف همین فرد متوجه شوهر یا همسر آن می شود. بنابراین همسران نقش قابل ملاحظه ای در واکنش اثرات این نوع داغدیدگی دارند. رفتار و گفتار همسران در این دوران باید به گونه ای باشد که از بروز هرگونه حادثه، مکالمه و یا وضعیتی که منجر به تجدید خاطره گذشته می شود جلوگیری کنند و از این طریق به کوتاه شدن دوران داغدیدگی طرف مقابل خود کمک کند.
شکست در بارداری

با وجود آن که بارداری همراه با بروز شادی و توقعات فراوان است اما گاهی اوقات همه چیز طبق خواسته ها و آرزوهای ما پیش نمی رود. عوامل مختلفی از جمله مشکلات ژنتیکی ممکن است زوج های جوان را وادار به آغاز تصمیم های دشوار درخصوص پایان دادن به دوران بارداری نماید. هر چند شکست در بارداری برای مادران دشوارتر از پدران است اما پدران نیز باید تلاش خود را برای درک صحیح و عمیق این موضوع بنمایند و از بروز رفتارهای نسنجیده مبتنی بر احساسات خودداری کنند.


از دست دادن فرزند

گاهی اوقات دوران بارداری به درستی سپری می شود اما نوزاد مرده به دنیا می آید و یا چند دقیقه پس از تولد از بین می رود. گاهی اوقات شرایط از این هم بدتر می شود. والدین پس از آنکه چندین سال را با فرزند گذراندند، در اثر یک حادثه شاهد مرگ فرزند خود می شوند. اکثر قریب به اتفاق افراد این نوع داغدیدگی را بزرگترین شوک عاطفی ممکن برای خود می دانند. با توجه به آنکه والدین به طور مشترک و


تقریباً یکسان در وضعیت غم و اندوه قرار می گیرند متفاوت دانستن سوگواری آنها امری ناپذیرفتنی است و ممکن است سوگواری یکی از والدین، فقط تا مرحله عصبانیت(به خصوص در پدران) پیش برود در حالی که دیگری به مرحله افسردگی(به خصوص در مادران) برسد.


هر چند هر گروه از داغدیدگی ها که در بالا به آنها اشاره شد و نیز نحوه واکنش به آنها شرایط خاص خود را دارد اما توصیه های زیر بطور کلی می تواند در کاهش اثرات هر نوع داغدیدگی و بهبود روابط زناشویی پس از وقوع این گونه حوادث مفید باشد.
1- به یاد داشته باشید که زن و مرد متفاوت از یکدیگر هستند و افراد در مواجه شدن با تجربه های تلخ، روش ها و رفتارهای متفاوت دارند.
2- زمان مشخصی را برای با یکدیگر بودن و صحبت کردن با یکدیگر اختصاص دهید تا به این طریق به احساس مشترکی دست یابید.
3- همدیگر را تشویق کنید که به انجام کارهای روزمره و همیشگی بپردازید.
4- فرصتهایی را فراهم کنید تا با یکدیگر برخی کارهای مورد علاقه مانند قدم زدن، دیدن فیلم و... را انجام دهید.
5- حداقل به مدت یکسال، از انجام تغییرات اساسی در زندگی تان پرهیز کنید.
6- به فرد داغدیده فرصت دهید که ناراحتی، اندوه و حتی عصبانیت خود را بروز دهد بدون آنکه شما به مقابله بپردازید.
در پایان باید توجه داشت علی رغم آنکه وقوع حوادث ناگوار در زندگی زناشویی امری نامطلوب است و می تواند اثرات بدی در روابط و روحیه زوجین داشته باشد اما می تواند یک فرصت برای تقویت و تعمیق بهتر و بیشتر روابط زناشویی باشد.

مریم عطاریان – بخش خانواده و زندگی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 11-26-2011
ROJINAjoON آواتار ها
ROJINAjoON ROJINAjoON آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2011
محل سکونت: tehran
نوشته ها: 442
سپاسها: : 905

904 سپاس در 533 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Wink وقتی دختران از پسران بزرگ ترند

وقتی دختران از پسران بزرگ ترند






در سال های اخیر، به ویژه در سنین زیر ۳۰ سال، شاهد ازدواج هایی هستیم که به باور خیلی ها، خارج از عرف است، مثلا دختری ۲۶ ساله تصمیم می گیرد با پسری ۲۱ ساله ازدواج کند...

گاهی در مراحل اولیه و با توجه به فشار خانواده ها طرفین از این کار صرف نظر می کنند ولی گاهی هم عروسی سرمی گیرد. برای بررسی معضلات و آسیب های چنین ازدواج هایی با دکتر بدری السادات بهرامی، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه، گفت وگو کردیم.
▪ خانم دکتر! در سال های اخیر ازدواج دختران با پسران کوچک تر از خود که معمولا هم خانواده ها و هم جامعه با آن مخالف اند بیشتر شده است. دلیل افزایش چنین ازدواج هایی چیست؟

معمولا پسر جوانی که نیاز عاطفی به او فشار می آورد ولی هنوز آمادگی تشکیل خانواده و زندگی مستقل ندارد، با مشاهده موفقیت مالی و اجتماعی دختر خانمی که دانشگاه را به پایان رسانده، مشغول کار است، درآمد دارد و نسبت به او ابراز تمایل می کند، سست می شود. خانواده اش را وادار می کند با ازدواج او موافقت کنند. این اتفاق در سنین بالاتر هم می افتد، مثلا دختری ۳۷ ساله با پسری ۳۳ ساله ازدواج می کند ولی پس از مدتی به زنی سرخورده تبدیل می شود و پایانی تلخ رقم می خورد.

▪ آفت چنین ازدواج هایی چیست؟ چرا اطرافیان مدام تکرار می کنند این اقدام عاقبت خوشی ندارد؟

چون معمولا وقتی چند سالی از زندگی می گذرد، پسر سر و سامان می گیرد و بعد از یافتن شغل خوب و جایگاه اجتماعی مناسب، حس می کند دلایل لازم برای ماندن در این زندگی را ندارد، بنابراین کم کم رابطه اش با همسرش سرد می شود. زن هم حس می کند پلکان ترقی و رشد همسرش بوده و حالا که چند سال از زندگی مشترک گذشته، دیگر از این زندگی خسته شده و او را نمی پسندد. اگر فرزندی هم داشته باشند، شرایط بدتر می شود زیرا بچه به شدت آسیب می بیند. خانم هایی که سن بیشتری دارند، سن و احساسات خود را برای مادر شدن مناسب می دانند و اصرار دارند بچه دار شوند. آقایان هم با وجود اینکه با توجه به سن و سال و احساساتشان، تمایلی به این کار ندارند، می پذیرند. بچه های والدینی که بدون عشق و عاطفه کنار هم زندگی می کنند، صدمه می بینند زیرا پدر و مادرشان اغلب از خانه گریزان هستند.

▪ مرد با تمایل و میل باطنی خود با خانمی که از او بزرگ تر است ازدواج می کند پس چرا معمولا برای جدایی پیشقدم می شود؟

مرد جوان به مرور همسرش را تنها می گذارد چون در مقایسه ای درست یا غلط، درمی یابد می توانسته با دختری که ۱۰ یا ۱۵ سال از همسر فعلی اش کوچک تر بوده، ازدواج کند و به خود این حق را می دهد که خانواده اش را ترک کند. درنهایت زن می ماند و انتخاب اشتباهی که چند سال قبل بر آن اصرار داشته و تصمیمی که براساس احساسات و کورکورانه گرفته است. این خانم?ها معمولا قبل از ازدواج معتقدند مخالفانی که تکرار می?کردند «موقعیت تو برای او مهم است نه خودت» یا «او به خاطر خودت مشتاق به ازدواج نیست» به آنها حسودی کرده اند!

▪ چرا چنین ازدواج هایی این روزها زیاد دیده می شود؟

چون سن ازدواج بالا رفته و بیشتر پسرها یی که به سن ازدواج می رسند، تمایلی به تشکیل خانواده ندارند. به جز مشکلات اقتصادی، خیلی از مشکلات و معضلات اجتماعی که گریبانگیر جامعه شده، از جمله وجود زنان خیابانی به تجرد ناخواسته دختران و پسران منجر شده است. به علاوه چون این روزها خانم ها می توانند در عرصه های مختلف اجتماعی حضور پیدا کنند، موقعیت و جایگاه خوبی در جامعه به دست می آورند و با گروه های مختلف سنی هم در تماس قرار می گیرند. این ارتباط ها اگر کنترل شده نباشد و مدیریت نشود به بیراهه می رود. در چنین حالتی است که ناگهان چشم باز می کنند و می بینند دل در گروی کسی دارند که از هیچ نظر با آنها سنخیت ندارد و نه تنها از دو دنیای متفاوت هستند، بلکه آقا چند سال هم از آنها کوچک تر است. اگر هم کار به ازدواج نرسد، فکر می کنند احساسات و موقعیت اجتماعی شان، به بازی گرفته شده است.

▪ با این تفاسیر چطور می توان ازدواج کرد و خوشبخت شد؟ تمام ازدواج هایی که سن عروس در آنها بیشتر از داماد است، پایانی تلخ خواهد داشت؟

نه، اگر تناسب ها و معیارهای بین دختر و پسر در سطح معقولی باشند، ۱ یا ۲ سال بزرگ تر بودن عروس خانم و این فاصله سنی معکوس ولی اندک، بحران ایجاد نمی کند اما فاصله سنی معکوس ۶ یا ۷ سال یک زوج واقعا نگران کننده است. تجربه نشان داده عمر این ازدواج ها خیلی زود به سرمی آید و پس از چند سال زندگی مشترک، با خانم های سرخورده ای مواجه می شویم که باوجود آن شور و شوق اولیه برای به دست آوردن همسری جوان تر از دیگر همسالانشان، احساس شکست و ندامت می کنند.

▪ چطور باید تناسب در ازدواج را سنجید؟ چه معیارهایی باید بیشتر موردتوجه قرار بگیرند؟

درحقیقت چارچوب های اولیه لازم برای تشکیل زندگی مشترک باید وجود داشته باشد تا ما از نظر علمی یک زوج جوان را تشویق کنیم با هم ازدواج کنند. بعد از آن می گوییم که این ازدواج موفق خواهد بود یا نه. اگر این تناسب ها در دوره آشنایی اولیه سنجیده نشوند و دختر و پسر آنقدر براساس عواطف پیش بروند که توصیه های منطقی بزرگ ترها یا کارشناسان را نپذیرند، صددرصد می توان گفت زندگی مشترک موفقی نخواهند داشت. به مرور زمان، این عدم تناسب ها واضح تر می شود و آنها را آزار می دهد.

دانستن اینکه تربیت، شیوه رشد و تکامل، محیط تربیتی و فرهنگ خانواده طرف مقابل چگونه است، واقعا مهم است. افراد علاوه بر صفات شخصیتی و رفتاری که از والدین خود به ارث می برند، با توجه به محیطی که در آن پرورش یافته اند، رفتارهایی نهفته در وجود خود دارند که در شرایط خاص بروز پیدا می کند. شما باید از نظر خانوادگی با همسرتان تناسب داشته باشید تا بتوانید او را درک کنید.

فرض کنید در خانواده مرد، مردسالاری حاکم بوده و با این طرز فکر بزرگ شده و در خانه خانم فرهنگی کاملا مخالف این نگرش وجود داشته است. آیا حرف ها و باورهای آقا که از کودکی با وجودش عجین شده به نظر خانم مضحک نمی رسد؟ چگونه می توان اصل باورهای همسر را قبول نداشت و درکش کرد؟ به دلیل این عدم تناسب های خانوادگی، شما مدام سر موضوع?های کوچک با یکدیگر جر وبحث های جدی خواهید داشت؛ بحث هایی فرسایشی که پایانی ندارد.


__________________

چه کسی میتواند با دختران شرقی دوئل کند؟!
وقتی نگاهشان...
دست ها را از حرکت باز می دارد!!

پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از ROJINAjoON سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:19 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها