بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه

[آناهیتا الهه آبها]

نوشته اصلی توسط مهدی

بچه های کرمانشاه یا کلا بچه های فروم کسی به مازندران سفر کرده؟
ی خلاصه ای از مسافرت رو بگه.
خاطرات - جاهای دیدنی - سوغات - موارد جالب - اتفاق بامزه و ...

سلام من ایقد خاطره دوس دارم
آخرین باری که رفتم مازندران تیر امسال بود بعد از امتحانای کمرشکن ترم خیلی خوش گذشت با یه آقای دکتری هم آشنا شدیم بیچاره ژن و زور با خانواده زنش آمده بود خیلی باحال بود البته یه ذره ای هم به نظرم شیرین می زد مثلا من کاری باهاش نداشتم یهو سطلشه آب کرد پاشید رو سرم منم هی ایجو ماندم عصبانی شدم داد زدم خانوم بیا ای شوهرته جمع کن بیچاره آقای دکتر ایقد از خودش رفت یادش بخیر
ولی خدایی شماله باید تو ماه رمضان رفت خلوت کسی نیست ولی خو اگه خدا قبول کنه ما بشمان میگن مسلمان نمیشه
از سوغاتیاشم کلوچه و زیتون و حصیر ما زیاد میخریم

[مهدی]

خب آناهیتا خانوم امیدوارم خوش گذشته باشه
تو شمال اگه برا شنا میخواهی بری ساحل چمخاله لنگرود ی چیز دیگست همه ساله تابستان برنامه داره جنگ و جنگ...
من 87 با یکی از دوستان رفتیم شمال ماشالله هم دوست زیاد داریم اونجا از رودبار رشت لنگرود-لاهیجانو.... رفتیم ماسوله جاده اش خیلی باحال بود ولی حیف تابلو های راهنمایش خیلی کمه چند بار اشتباهی رفتیم
رفتیم لاهیجان بام سبز و عجب کلوچه هایی داشت
من بابلسر هم رفتم دانشگاش کنار دریاست اونجا هم ساحل خوبی داره جدیدن برنامه مجسمه سازی با شن اجرا میکنند.
از ساری هم فقط ی فرودگاهش که ماشالله خیلی نزدیک به ساری هست یادمه و ی 30 کیلومتر تا بری کنار دریا با میدان ساعتش
*****
نبود دیگه کسی خاطره بگه نبود

***

یونس گیان
فک کنم میدونه همون میدون آزادی بوده
اگه اشتباه نکنم ی پاساژ زیر زمینی هم همونجاها باید باشه درسته یا نه؟

[رزیتا]

ای بابا شمال که زیاد رفتیم ، گیلان و مازندران.
راستی چرا اینقدر شهرهای گیلان به هم نزدیکه، هنوز از این شهر خارج نشدی وارد شهر بعدی شدی یه چیز دیگه جاده های تاریک، تو شب اگه چراغ ماشینا نباشه معلوم نیست چه حوادثی خدای نکرده رخ میده
سال 85 رفتیم رامسرو چابکسر، رامسرو که قبلا چند بار رفته بودم خداییش عروسه شماله
اما این سری به لاهیجانم یه سر زدیم واقعا لذت بردیم خیلی شهر قشنگیه، یادمه چند روز تعطیل بود از شانس بد من عابر بانک ،کارت عابرمو خورد ما هم مجبور بودیم فرداش برگردیم
آی چه دردسری کشیدم بابت این کارت عابر

[آناهیتا الهه آبها]

سلام هاوشاری های عزیز گشتتان خاسین؟

هواگه چنی سرد شده صبا دیه از سرما مخواد رقمان ببره

ای اینترنته که دو دوزه دیه شیتم کرده شصت و هفت بار قطع شده شیطانه میگه مانیتوره بندازم تو کوچه البته سایتگم از وقتی دانه کولانه آمده نمیدانم چیزش شده شاید ازمدیرش خوشش نمیاد گناه داره مگه اونم دل نداره

خب منالیل مخوام برم سفر میدانم جام خیلی خالیه یه چند روزی نیستم عصری میرم معلوم نیست چند روز طول میکشه سفر مصلحتیه گفتم بدون خداحافظی نرم مراقب خودتان باشید اگه کسی سوغاتی چیزی مخواد بی رودربایسی بشم بگه منم شماره حسابمه بشش میدم خجالت نکشین