بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ

فرهنگ و تاریخ تاریخ و فرهنگ - مطالبی در زمینه فرهنگ و تاریخ ایران و جهان اخبار فرهنگی و ... در این تالار قرار میگیرد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 12-11-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض





تعزيه نامه

تعزيه نامه، عبارت است از متني كه تعزيه گردان براي اجراي تعزيه اي گرد آورده يا مي نگارد و پيش از آغاز تعزيه ميان شبيه خوان ها پخش مي كند . گاهي به تعزيه نامه نسخه نيز مي گويند .
پيشينه سرايش تعزيه را كه معمولا به صورت اشعار عاميانه توسط شاعراني گمنام و تعزيه گردانان سروده مي شد، به سال هاي مياني سده دوازدهم هجري مي رسد . زمينه پيدايي و تكامل تعزيه ها را نيز بايد در مرثيه ها جستجو نمود . سرايش مرثيه ها با زمينه رويداد كربلا از گذشته هاي تقريبا دور آغاز گشته بود، چنان كه شايد بتوان به اشعاري چند از حديقة الحقيقة سنايي را در ديباچه تاريخي مرثيه به شمار كرد. اما آغاز مرثيه سرايي با اين مفهوم مشخص و به گونه گسترده به سده نهم مربوط است . مرثيه سرايان نامداري چون رفيعاي قزويني ، كمال غياث شيرازي، ابن حسام قهستاني ، باباسودايي ابيوردي، تاج الدين حسن توني سبزواري، لطف الله نيشابوري و كاتبي ترشيزي نيز اشعاري در رثاي شهيدان كربلا سرودند . اما نامدارتر از همه اينها محتشم كاشاني است كه تركيب بند مشهور او جاني تازه در مرثيه سرايي ايران دميد، به گونه اي كه از آن پس سرودن مرثيه بسيار رايج گشت و در عهد قاجاريه به اوج خود رسيد . منابع داستاني تعزيه ها غالبا كتابهاي مقاتل و حماسه هاي ديني و احاديث و اخبار بوده اند . از جمله شاعراني كه در اين زمينه تلاشي ارزشمند كرده اند يكي ميرزا نصرالله اصفهاني (شهاب) است كه در دوره ناصرالدين شاه و به تشويق اميركبير به گردآوري و تكميل اشعار تعزيه پيش از خود پرداخت و خود نيز تعزيه هايي به نگارش آورد كه تعزيه مسلم، از جمله آنهاست، و ديگر بايد از محمد تقي نوري و نيز سيد مصطفي كاشاني (مير عزا) نام برد. كاشاني خود تعزيه گرداني بنام بود و « تعزيه حر » بدو منسوب است. ماندگاري برخي از تعزيه ها تا اندازه زيادي مرهون ذوق ادبي برخي از كارگزاران خارجي در ايران است . تني چند از اين كارگزاران از سر علاقه نسخه هايي از مجالس مختلف تعزيه را گردآوري كرده اند ، از آن جمله عبارتند از :
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 12-11-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


1) مجموعه خوچكو : مجموعه اي است خطي از 33 تعزيه نامه كه هم اينك در كتابخانه ملي پاريس نگهداري مي شود . بر روي نخستين صفحه اين مجموعه عنوان« جنگ شهادت » نقش بسته است . اين مجموعه در هفتم ژانويه سال 1878 م به كتابخانه وارد و ثبت شده است. دارنده قبلي و سفارش دهنده تهيه آن در ايران الكساندر ادمون خوچكو شاعر، ديپلمات و نخستين ايران شناس لهستاني بود كه چندي نايب سفارت روسيه در تهران بود و سپس به عنوان نايب كنسول به رشت رفت . در 1840 م استعفا كرد و به فرانسه رفت و پس از انجام كارهاي فرهنگستاني مختلف در 87 سالگي در همان جا درگذشت . وي كه زبان فارسي را بسيار خوب مي دانست و به واقع، نخستين ايرانشناس متخصص فرهنگ عوام بود، در سال 1877 م فهرست اين 33 تعزيه نامه را در كتابي به نام نمايش ايراني به همراه ترجمه اي از پنج تعزيه نامه جنگ شهادت به چاپ رساند . با در نظرگرفتن تاريخ استعفاي خوچكو مي توان فهميد كه وي اين مجموعه را بايد پيش از اين سال، يعني در سالهاي خدمتش در ايران و بي گمان در دوره هشت ساله ميان 1833 م تا 1840 م يعني اواخر دوره فرمانروايي فتحعلي شاه و اوايل عصر محمد شاه قاجار تهيه كرده باشد . اما آنچه مسلم تر است اين است كه، به هر حال، اين تعزيه نامه هاي سي و سه گانه بايد پيش از اين دوره در عصر فتحعلي شاه سروده و اجرا شده باشند. خوچكو از فروشنده اين كتاب نيز در مقدمه نمايش ايراني نام مي برد و مي گويد :« حسين علي خان خواجه كه مدير نمايش دربار است و اين تعزيه نامه ها را به من فروخته، به عنوان سراينده و مؤلف اين تعزيه نامه نيز شهرت دارد و اگر خود آنها را نسروده باشد، بي شك در ويراستن بعضي از آنها دست داشته است ». از اين سي و سه تعزيه نامه كه به گمان خوچكو از همه مجموعه هاي ديگري كه وي مي شناخته كامل تر است ، پنج تعزيه نامه دوبار آمده است ، يعني شمار مجالس آن در واقع از بيست و هشت بيشتر نيست . از همين جا مي توان فهميد كه شمار مجالس رايج و معمول آن روزگار بسي بيش از اينها نبوده و مثلا نمي توانسته به دو يا سه برابر اين تعداد برسد . فهرست تعزيه نامه هاي خوچكو به ترتيبي كه درمجموعه وي آمده بدين شرح است : 1) خبر آوردن جبرئيل بر پيغمبر (ص) كه امام حسن (ع) از زهر شهيد شود و امام حسين (ع) را در كربلا به ستم شهيد كنند ؛ 2) وفات پيغمبر (ص)؛ 3) غصب فدك ؛ 4) وفات فاطمه (ع)؛ 5) وفات حضرت امير (ع)؛ 6) شهادت امام حسن (ع)؛ 7) شهادت امام حسين (ع)؛ 8) رفتن مسلم بن عقيل به كوفه؛ 9) شهادت طفلان مسلم؛ 10) شهادت طفلان؛ 11) حركت امام حسين (ع) از مدينه به كوفه؛ 12) آمدن حر سر راه حضرت (ع)؛ 13) ورود حر سر راه حضرت امام (ع)؛ 14) راه گم كردن امام حسين (ع) ؛ 15 ) ايضا راه گم كردن؛ 17) شهادت حضرت عباس، برادر امام حسين (ع)؛ 18) شهادت علي اكبر پسر ارشد امام حسين (ع)؛ 19) شهادت قاسم بن حسن برادر زاده امام حسين (ع) ؛ 20) شهادت طفلان زينب خواهر امام حسين (ع)؛ 21) گل فرستادن فاطمه صغري دختر امام حسين (ع) از مدينه به كربلا؛ 22 ) كتاب نوشتن فاطمه صغري دختر امام حسين (ع) به پدر بزرگوار؛ 23) شهادت علي اصغر طفل شيرخوار امام حسين (ع)؛ 24) شهادت حضرت امام حسين (ع)؛ 25) آمدن پيغمبران بر سر نعش امام حسين (ع)؛ 26) آب آوردن زنان بني اسد جهت اهل بيت امام حسين بعد از شهادت امام حسين (ع)؛ 27) رفتن سكينه به مجلس ابن سعد براي گرفتن اجازه دفن اجساد شهيدان ؛ 28) مجلس غارت خيمه گاه امام حسين (ع)؛ 29) مجلس خطيب وليد؛ 30) مجلس ديران فرنگي؛ 31) دفن كردن جماعت بني اسد شهدا را؛ 32) ايضا مجلس ديراني فرنگي؛ 33) خبر فرستادن خاندان امام حسين (ع) به مدينه .
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 12-11-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


3) مجموعه چرولي : اين مجموعه با در برداشتن 1055 تعزيه نامه از مجالس مختلف تعزيه، از نظر شمار و حجم، مهم ترين مجموعه تا به امروز است. اين مجموعه را انريكو چرولي، كه روزگاري سفير ايتاليا در ايران بود، با ياري علي هانيبال گرد آورده و به كتابخانه واتيكان در روم هديه كرده است. هموطنش ، اتو روسي به تهيه فهرستي توصيفي آغاز كرد كه پس از مرگش ديگر هموطن او ، آلسيوبومباچي آن را تكميل و در سال 1961 م زير عنوان فهرست درام هاي مذهبي ايران چاپ و منتشر نمود . 4) مجموعه ليتين : مجموعه اي از پانزده مجلس ، كه به كوشش ويلهلم ليتين- كنسول اسبق آلماني در بغداد- فراهم گشت . وي از نسخه اصلي اين پانزده عكسبرداري كرد و بر آن بود كه آنها را به آلماني ترجمه كند، كه البته چنين نشد . اين مجموعه نخستين بار به كوشش فردريك روزن زير عنوان نمايش در ايران به چاپ رسيد و چند سال پيش نيز تجديد چاپ شد . يان ريپكا در بررسي مجموعه ليتين بر اهميت آن تأكيد ورزيده ، از آن رو كه به گفته وي چهارده مجلس آن متعلق است به سالهاي 1831 م تا 1834 م و تنها يكي از آنها از سده بيستم است . اگر چه در ايران تلاش هايي توسط شماري از پژوهشگران و دوستداران نمايش تعزيه براي گردآوري، تنظيم، چاپ و نشر تعزيه نامه ها صورت گرفته- كه از آن جمله اند متون به چاپ رسيده از مرتضي هنري، صادق همايوني، بهرام بيضايي، فرخ غفاري، جابر عناصري و همچنين«کانون نمايشهاي سنتي و مذهبي- اما نسخه هاي متعدد ديگري نيز هستند كه شايان نام بردن اند، از آن جمله اند: 1) نسخه هاي مرحوم سيد مصطفي - مير عزا كاشاني؛ 2) نسخه اي از مرحوم حاج ملا كريم جناب قزويني كه گويا در موزه مردم شناسي ضبط شده باشند؛ 3) نسخه هاي ده روزه عاشورا كه بنا بر گفته هايي به وسيله مرحوم حاج ميرزا حسين علامه نوري و تني چند از علما به نگارش آمده است . [32] 2) مجموعه پلي : مجموعه اي است از سي و هفت مجلس تعزيه ، كه به كوشش سرهنگ سرلوئيس پلي كارگزار دولت انگلستان در جنوب ايران فراهم آمده است. پلي ، به گفته چلكووسكي چندان از نمايش هاي محرم (تعزيه) متأثر گشت كه هر سي و هفت مجلسي را كه از قرار معلوم شفاها شنيده و ضبط كرده بود ، به انگلستان گردانيد و آنها را پايه نگارش كتابي قرار داد با نام تعزيه حسن و حسين كه به سال 1879 م در لندن انتشار يافت و چندي پيش نيز بار ديگر به چاپ رسيد . اين مجموعه كه صورت فارسي تعزيه نامه ها در آن به چشم نمي خورد ، در مقايسه با مجموعه خوچكو- كه به چهل سال پيش تعلق دارد - از موضوعات گسترده اي برخوردار است. بدين معني كه مجالس آن از هنگامي كه شهادت براي حضرت امام حسين (ع) مقدر مي شود تا روز رستخيز را - كه حضرت از سوگواران خود شفاعت مي كند- در بر دارد .




پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 12-11-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


تعزيه و ارزش هاي تشيع

سوگواري ها به عنوان شعائر شعورآفرين ، در احياي فضايل و روي آوردن مردم به درستي ها مؤثرند و سنّت عزاداري مي تواند از ارزش هايي كه رسول اكرم (ص) و جانشينان راستين او براي استواري و گسترش آنها اهتمام ورزيده اند ، صيانت كنند . در اين رسم ديني همچون ديگر آداب مذهبي، بايد احكام الهي مراعات شود و مردم با روي آوردن به نمايش هاي مذهبي عاشورا بايد دين شناس تر از گذشته شوند و روح معنويت در آنان احيا گردد و مجالس سوگواري در هر شيوه اي كه به اجرا درمي آيد، تنها موقعي موجب خشنودي خداوند است كه در حدود بندگي خداوند به انجام برسد و مشتمل بر دروغ و حرامي نباشد و از تحريفات و خرافات دور گردد . چنين مراسمي با آن جنبه هاي مقدسي كه دارد، مي تواند در پرورش هاي اخلاقي مردم مؤثر باشد و بر سلامت افراد اجتماع بيفزايد و هرگاه غير از اين باشد، بايد آفات آن را شناخت و نسبت به پيرايش آنها اقدام نمود.
همان گونه كه وظيفه شيعيان زنده نگاه داشتن عاشوراست ، بر آنان فرض است كه سنّت هاي آن را از مجرايي صحيح و منطبق بر شئونات اسلامي اجرا كنند و نبايد اجازه دهند اين سنّت معطر به عطر عترت و عاشورا از آرمان هاي اصيل حماسه آفرينان كربلا فاصله گيرد و با مفاهيم و اعتقادات اسلامي در تباين باشد. تعزيه بايد شعله محبت اهل بيت را در دل هاي تماشاگران به گونه اي زنده كند كه مردم همنوا با زندگي عملي ستارگان درخشان آسمان امامت و ولايت، برنامه زندگي فردي و اجتماعي خود را تنظيم نمايند و به فضايل روي آورده و از رذايل پرهيز كنند .
چون تعزيه هنري مذهبي است ، بايد عنصري سازنده از انديشه اسلامي در آن نهفته باشد و حقيقتي زنده و پويا را نويد دهد و بر معرفت و بصيرت حاضران در مجلس نسبت به فرهنگ عاشورا بيفزايد. هيجان هاي مردم نيز طي اين برنامه ها بايد به سوي حقايق ناب سوق داده شود و خون آنان براي حفظ مقاصد اسلام و پاسداري از مكتب تشيع به جوش آيد. اين تصور غلط است كه اگر سنتي قيافه مذهبي دارد، پسنديده بوده و متضمن اجر و ثواب است، اگرچه روح دين و آورنده آيين اسلام از آن نفرت داشته باشد. برخي از دست اندركاران عزاداري هاي محرم ذكر كرده اند كه وقتي تشريفاتي نام مقدس امام حسين (ع) را داشته باشد، موجب سربلندي دنيا و آخرت است، هر چند آن مراسم آلوده به خرافات و تحريفات باشد و خاطر امام را به دليل كژ روي هايي كه دارد برنجاند و آن روح قدسي را در فشار قرار دهد. استاد شهيد مطهري از روند آغشته به تحريف تعزيه ها برآشفته و به شدت چنين مراسمي را كه از فرهنگ و فضيلت حسيني دور باشد، مورد انتقاد قرار داده است:« ... گريستن بر امام حسين (ع) كار خوبي است و بايد گريست. به چه وسيله بگريانيم؛ به هر وسيله كه شد؟ هدف كه مقدس است، وسيله هرچه شد، شد. اگر تعزيه درآورديم يك تعزيه اهانت آور . همين قدر كه اشك جاري شد، اشكال ندارد! شيپور بزنيم. طبل بزنيم. معصيت كاري بكنيم. به بدن مرد لباس زن بپوشانيم. عروسي قاسم درست كنيم. جعل كنيم. تحريف كنيم! ... در نتيجه افرادي دست به جعل و تحريف زدند كه انسان تعجب مي كند... .» [33]
امام حسين(ع) در واقعه كربلا نيز انساني است در اوج عظمت و همان شكيبايي است كه حتي كلمه اي برخلاف سير طبيعي هدايت قرآني از دهان مباركش خارج نمي شود و قول، رفتار و تصميم گيري هاي آن امام براي پيروانش حكم قانون و سنتي مسلم را دارد و امام در تمامي شرايط و لحظه ها در نظر و عمل شخصيتي جامع است . در همان لحظات مصيبت بار كربلا كه حوادث ناگوار رخ مي دهد، شخصيت امام از حقيقت ، آرامش و صلابت موج مي زند و از هرگونه قباحتي ، مبراست . حتي نسبت به دشمنان به دليل غوطه خوردن آنان در گرداب ضلالت تأسف مي خورد و مي كوشد تا آنها را به سوي مسير رستگاري كه همان راه فطرت دروني انسان هاست، رهنمون سازد . اما در برخي مضامين شبيه خواني امام به گونه اي معرفي مي شود كه شايسته شأن آن وجود ملكوتي نمي باشد و متأسفانه صحنه هاي شكوهمند و حماسي كربلا به صورت ذلت آور و منحرف به نمايش گذاشته مي شود و امام به صورت انساني معرفي مي گردد كه به دليل برخي رخدادهاي ناگوار، شكيبايي خود را از دست داده و از نفله شدن خود و يارانش در رنج به سر مي برد ؛ ولي چون فلك غدار سرنوشتي محتوم را برايش ترسيم كرده است، تن به حوادث مي دهد تا با كشته شدن و اسارت اهل بيتش، گناهكاران را از عذاب دوزخ نجات دهد و در واقع فداي امت گنهكار شود؟![34]
آيا غم انگيز نيست كه خاطره هاي حيات آفرين دشت نينوا را كه بر كالبدهاي اجتماعات فرو رفته در خواب غفلت و ملت هاي ستمديده، روح آزادگي مي دمد و حوادثي كه در آن سرزمين عدل و آزادي واقع شد هريك عالي ترين درس عزت و فضيلت به جهان انسانيت مي دهد، به صورت مبتذل و ذلت آوري ياد كنيم و به بهانه زبان حال از قول سالار شهيدان بخوانيم كه: شدم راضي كه زينب خوار گردد!؟ . [35]
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 12-11-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


زبان حال امام بايد منطبق با واقعيت و مطابق با شأن آن وجود مقدس باشد. به همين دليل فقهاي شيعه نسبت دادن دروغ به شخص امام را گناه و مبطل روزه دانسته اند و از نظر برخي مراجع تقليد، جعل مطالب زائد و افزودن آن بر تاريخ زندگي معصومين ، كذب و افترا و حرام است. البته اگر صحنه آرايي ها و ازديادها از باب بيان حال و يا به صورت توضيح، شرح و بسط نمايش در تعزيه باشد، بدون آنكه مطالب زائدي در كنار اصل قصه جعل نمايند، اشكال ندارد. در تعزيه به تماشاگران چنين القا مي گردد كه امامي كه شهادتش سبب لرزش كاخ ستمكاران در هميشه تاريخ شد، از دستمان رفت و بايد براي فقدان امام سوگوار باشيم ! در حالي كه امام حسين (ع) آرزوي شهادت مي كرد و با جان خويش مكتب اسلام را احيا كرد و زنده نمودن يادش در مراسم محرم براي اين است كه پرتوهايي از آن خورشيد فروزان معنويت بر روح و ذهن و قلب آدميان بتابد و اشك ريختن براي امامي كه حماسه آفريد و موجب اعتلا و عزت اسلام و مسلمين گرديد ، حاوي مفاهيمي ارزشمند و فضيلت آفرين است و سوگواري براي حماسه پرشكوه كربلا، نشانه اي از هماهنگي با برنامه عاشورا و پيروي از پيام رهبر اين نهضت است و ارزش والايي دارد. اما گريستن براي كسي كه از دستمان رفته و ديگر از فرهنگ و معرفت بصيرت آفرين آن خبري نيست ، نه تنها خاصيتي ندارد ، بلكه موجب جمود، ركود و سكون اجتماع اسلام مي گردد و محروميت از شمس پرتابش عاشورا را به دنبال خواهد آورد . شهيدمطهري در اين باره گفته است: « غلط ترين غلط ها اين است كه ما امام حسين (ع) را نفله شده حساب كنيم . امام حسين (ع) به عكس، به هر قطره خون خود يك دنيا ارزش داد. [آيا] كسي كه موج ايجاد كرد كه قرن ها پس از [شهادت] او، پايه هاي كاخ ستمگران را متزلزل كرد و از جا كند و حتي در قرون خود ما غالب حوادث داغ در محرم ايجاد مي شود، خون او هدر رفته است؟! كسي كه ميليو نها نفر نمازخوان و روزه گير و فداكار ساخت، هدر رفت؟!.» [36]
عظمت معنوي امام حسين (ع) و منزلتي كه آن بزرگوار در پيشگاه آفريدگار جهان دارد و مقام شفاعت عظمايي كه خداوند به آن حضرت در قيامت عنايت فرموده ، قابل انكار نبوده و حقيقتي اجتناب ناپذير مي باشد . ترديدي نيست كه آن چشمي كه بر اباعبداللَّه (ع) نگريد و آن دلي كه براي مصايب شهيدان كربلا نسوزد، چشم و دل بشري نمي باشد . اما اين مطلب از آن سخن موهوم و باطل جداست كه امام حسين(ع) به شهادت رسيد تا مردم دور هم جمع شوند و بر مصيبت او گريه كنند و بعد هم آمرزيده شوند! امام حسين (ع) كشتي نجات است ، اما نه براي انسان هايي كه همچون فرزند حضرت نوح (ع) كه عمري را در نافرماني و عصيان به سر مي برده اند . امامي كه در آن شرايط بحراني با آن همه مشكلات جنگ و دفاع، براي چند لحظه نبرد با اشقيا را قطع مي كند تا با خداي خويش راز و نياز كند و نمازش را اقامه نمايد ، چگونه راضي مي شود كه كسي بجاي انجام دادن عبادات و بجاي آوردن فريضه هاي الهي و اجتناب از معاصي، برايش عزاداري كند و يا به اطمينان شفاعت آن امام، واجب شرعي را انجام ندهد . گناه آن وقت بخشيده مي شود كه روح آدمي با حماسه حسيني پيوند بخورد و علامت عفو الهي آن است كه ديگر دنبال آن گناه نرويم .اصولاً كسي كه فضيلت رادوست ندارد و با رفتارش رذايل را ترويج مي كند و براي ارزش هاي مقدس احترامي قائل نيست ، نمي تواند ادعا كند كه مريد امام حسين (ع) است ؛ اين تصور كه مي توان با يك سلام امام معصوم را طرفدار خود نمود و با اعتماد به شفاعتش به امور خلاف روي آورد، به آن جهت است كه راهش را نشناخته ايم و در مكتب حسيني پرورش نيافته ايم. عظمت امام حسين (ع) بر پايه بندگي خداوند استوار است و سوگوارانش هم از راه عبادت، ذكر و تقوا مي توانند مريد او شوند ؛ چنان كه حضرت امام باقر(ع) فرموده اند : شيعه و پيروان واقعي ما، كسي است كه از مخالفت با خداوند بپرهيزد و او را اطاعت كند . به همين دليل علّامه سيد محسن امين، تأكيد مي نمايد كه در عزاداري ها بايد از سيره ائمه پيروي كرد و اگر آن بزرگواران تصريحي در اين مورد نكرده اند، بايد از شيوه اي منطقي و عاقلانه متابعت نمود .
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 12-11-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


تعزيه در قلب مردم

اگرچه حاكمان ايران در قرون اخير مي كوشيده اند تعزيه را در اختيار بگيرند و رأساً در اجراي آن نظارت كنند و فرهنگ خويش را به ظاهر و محتواي آن راه دهند، اما نمي توان از اين حقيقت چشم پوشيد كه مردماني صادق نيز در تكاپو بوده اند كه عزاداري سالار شهيدان را با شور و شوق افزون تري برگزار كنند و از طريق برپايي مجالس روضه خواني، مرثيه سرايي و به راه انداختن دسته جات سينه زني و زنجيرزني، ارادت خود را به ساحت مقدس خاندان عصمت و طهارت (ع) به ثبوت رسانند.
آنان به تدريج اين انديشه را در ذهن خود پرورش داده اند كه چه كنند تا بتوانند عزاداران را نسبت به وقايع كربلا بيش از گذشته متأثر كنند و با تداعي صحنه هايي رقت انگيز به تحريك و تحريض احساسات حاضرين بپردازند. از اين رهگذر تعزيه با اقتباس از نوحه هاي سينه زني، روضه ها و الهام از تاريخ پيامبران و حماسه هاي ديني و تأثيرپذيري از اسطوره هاي پهلوانان ايراني قبل از اسلام ، حضور خود را اعلام مي كند و با استقبال گرم مردم مواجه مي گردد. دكتر محمد جعفر محجوب مي نويسد:« آنچه توده ها را به پذيرش مشتاقانه همه اين موضوعات برمي انگيخت، يعني عاملي كه واقعاً بيش از هر عامل ديگر در انتشار تعزيه و پذيرش آن از سوي مردم بزر گترين تأثير را داشت، عشق غيرتمندانه و ارادت پايدار عوام به امامان و اعضاي خاندان پيامبر و بالاخص شهيدان كربلا بود . در حقيقت مردم در انتظار اخگري بودند كه باروت احساسات و عواطف آنان را منفجر سازد.» [37]
نمايش تعزيه نخست، سوگواري ساده و در عين حال سوزناكي بود كه به ترسيم وقايع كربلا مي پرداخت . نقال تعزيه براي برانگيختن عواطف عزاداران اغلب آه و ناله و اشارات را با واژه هاي عاميانه درهم مي آميخت و موسيقي آن براساس نوعي صداي خوانندگان نواخته مي شد و روابط منطقي بين حوادث داستان هاي تعزيه چندان مشهود نبود . در واقع تعزيه ميوه اي پرثمر از نوحه هايي است كه مردم سوگوار در مراسم عزاداري با نوايي سوزناك مي خواندند ؛ ولي رفته رفته از نوحه سرايي فاصله گرفت و با استقلال ويژه اي حضور خود را اعلام كرد . به نظر « كنت دوگو بينو » تعزيه به صورت فعلي از نوحه سرايي يك نفر شروع شد و به مرور ايام، شاخ و برگ هايي بر آن افزوده گشت تا صورت امروزين خود را به دست آورد. به نظر وي ، تعزيه از ايمان و ايقان مذهبي، تنفر از ظلم و بيزاري از ستمگري حكايت مي كند و آميختن تمام اين احساسات گوناگون در ضمير ايرانيان، ايجاد تأثراتي مي كند ،كه واقعاً اعجاب آميز است. در تعزيه اعتقادات مذهبي و مسائل اجتماعي با يكديگر درهم مي آميزند و آن را تبديل به نمايش مي كند كه هم تجلي جهان بيني عامه مردم است و هم توقعات اجتماعي و باورهاي سنتي را متبلور نموده است. [38]
سينه زني از سوگواري هاي سنتي است كه تأثيرپذيري تعزيه از آن كاملاً مشهود و محسوس است . در تعزيه هم از مضاميني كه در دسته جات سينه زني خوانده مي شود ، مواردي قابل مشاهده است و هم خود برنامه مذكور در برخي شبيه خواني ها ديده مي شود . معمولاً شهادت خوان با خواندن ابياتي، حاضران در مجلس را به سينه زدن دعوت مي كند و اين پديده قرابت تعزيه را با سينه زني كاملاً به اثبات مي رساند.
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 12-11-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


ويليام.ا. بيمن در اين باره نوشته است :« شايد بارزترين نمونه براي شناخت ساخت بي مانند نمايش تعزيه ، علامت نمادين سينه زني باشد. در اكثر تعزيه هايي كه من شاهد آنها بوده ام ، تعزيه گردان با زدن بر سينه خود، به شبيه خوانان علامت سينه زني مي دهد ، سپس سينه زني آغازين تعزيه گردان را شبيه خوانان پي گيرند . پس از آنكه سينه زني از حالت دستور صحنه اي به علامت نمايش تبديل مي شود ، رفته رفته سراسر حسينيه را در بر مي گيرد تا اينكه به صورت عملي نمادين همه تماشاگران را يكپارچه نموده و آنها را به شركت كنندگان در تعزيه تبديل مي سازد. در اين لحظه، نواي سينه زني گسترده حسينيه به صحنه حاكم مي شود و به عنوان زمين هاي قدرتمند منجر به حركت نمايشي و سوگواري شبيه خوانان مي شود.» [39]
سينه زني در تعزيه، نوعي يگانگي بين مردم تماشاگر و شبيه خوانان است و اين ويژگي هنري يكي از جلوه هاي جالب تعزيه به شمار مي آيد و قدرت معنوي و تأثير آن را بر اذهان افزايش مي دهد.
تأثير اشعار سوزناك محتشم كاشاني در متون تعزيه در حدي است كه ژان كالمار در اين مورد گفته است:« اگر محركي مانند هفت بند محتشم كاشاني كه بسياري از آن تقليد نموده و در گسترش بعدي ذكر مصائب اهميت شاياني داشته، نمي بود، تعزيه خواني بجاي مهمي نمي رسيد». [40]
اشتياق مردم براي مشاركت در تعزيه به اندازه اي است كه از نان و آب خود مايه گذاشته اند تا بر رواج اين گونه مجالس بيفزايند و اگر كاستي ها و نارسايي هايي در آن ديده مي شود، به خاطر استفاده از منابع مخدوش و يا اجراي آن در حضور پادشاهان و اميران بوده است و اين گونه كاستي ها به هيچ عنوان از ميزان اخلاص، صداقت و ارادت مردمان عاشق و عاشورايي، چيزي كم نمي كند و اصولاً چنين شيفتگي و هيجان هاي مقدسي موجب شده كه كاستي هاي تعزيه را به ديد اغماض بنگرند و چون به فضيلت و خوبي مي انديشند ناخودآگاه موارد ضعف را هم حسن بشمارند . دكتر جابر عناصري پژوهشگر برجسته و تنها مدرس درس تعزيه شناسي دانشگاه، مي گويد:« تعزيه، هميشه وسيله اي بوده است براي تشفي خاطر و براي آسايش مردم كوچه و بازار و حتي اگر يك موقع مي بينيم به دربار كشيده، مردم اينها را در خلوت سراي خودشان اجرا كرده اند و مجريان تعزيه هم خود مردم بوده اند و شبيه خوانان هم خودشان بوده اند.» [41]
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 12-11-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


آيا تعزيه مزيت و حسني دارد ؟

تعزيه صرفاً به تشريح وقايع كربلا نمي پردازد و طيف وسيعي از صحنه هاي تاريخي صدر اسلام و حتي حوادث عصر پيامبران و نيز وقايع امامان پس از امام حسين (ع) را دربرمي گيرد . با اين حال ، كربلا كانون و هسته اصلي اين نمايش است و در هركدام از مجالس تعزيه قبل و بعد از عاشورا به حوادث نينوا گريز زده مي شود . حتي در تعزيه هاي مضحك اين حالت ديده مي شود . در اين شيوه هنري، حوادث ديگر نقش فرعي دارند و همچون جويباري از چشمه كربلا منشأ مي گيرند. از جنبه هاي جالب تعزيه اين است كه در پاره اي از صحنه هاي هيجان انگيز آن ، تمامي تماشاگران در تعزيه دخالت دارند و با ديدن برخي وقايع از خود عكس العمل نشان مي دهند : بر سر و سينه مي زنند، اشك مي ريزند، فرياد مي كشند، دستخوش هيجان مي گردند، فرياد يا حسين (ع) آنان صحن حسينيه را تحت الشعاع خود قرار مي دهد، بر دشمنان اهل بيت نفرين مي فرستند و شدت هيجان آنان در حدي است كه در مواردي از خود بيخود مي شوند و گويي احساس مي كنند، ناظر صحنه اي واقعي هستند. آنها مي دانند كه سير نهايي تعزيه به كشته شدن اوليا و پاكان مي انجامد، ولي اين شكست ظاهري را يك پيروزي غرورآفرين مي دانند و از اين لحاظ در تلاشند خود را با شهادت جويان يكي كنند و چنين حالتي مي تواند فضيلت را در آنان پديد آورد.[42]
از اين جهت است كه گوبينو اعتقاد دارد، تعزيه براي ايرانيان در حكم يك تئاتر و تماشاي معمولي و صرف نيست، بلكه در نظر آنها از هر تظاهر ديگري مقدس تر و با فخامت تر است و با اجر جميل و ثواب بسيار توأم است. ايرانيان نمي توانند در مقابل تعزيه سرد و بي اعتنا باقي بمانند و نزد آنان كسي را كه اشك نريزد، نشايد كه نامش نهند آدمي، و بر اين باورند كه هر كس در مقابل ستمگري و قساوت ، دستخوش تأثر عميق نگردد و سر تا پاي وجودش جولانگاه تنفر و شعله انتقام نگردد، مسلمان واقعي نيست . وي تعزيه را تئاتري پر قدرت مي داند كه صبغه حقيقت دارد. [43]
در تعزيه بازيگر و تماشاگر ، حالت نمايشي ماجرا را فراموش مي نمايند و همه جا را كربلا و همه روزها را عاشورا تصور مي نمايند و همه خون هاي به ناحق ريخته را گواه ستم اشقيا و استمرار خون سيدالشهدا قلمداد مي نمايند . تركيبي از باورهاي مذهبي و مقدس با خواست هاي اجتماعي در پديد آمدن اين حالت كه نوعي هيجان مقدس است، دخالت عمده اي دارند. آندره زيچ ويرث در نوشتاري تحت عنوان « جنبه هاي نشانه شناختي تعزيه» مي نويسد:«هيچ زمان نمايشي در تعزيه وجود ندارد . در اجراي تعزيه، گذشته، حال وآينده به طور همزمان جريان مي يابند. مكان نيز منحصر بجاي خاصي نيست؛ بلكه تمامي جاها به طور هم زمان بر صحنه نمايش داده مي شوند.» [44]
وي در ادامه مي افزايد: « شعار دادن و سينه زني ارتباط دو جانبه ميان بازيگران و تماشاگران را امكان پذير مي سازد. در حقيقت لحظات اين ارتباط دو جانبه از نقاط اوج تعزيه به شمار مي آيد و نشان مي دهند كه هدف اصلي تعزيه، تقويت و تحكيم يگانگي ميان مؤمنان روي صحنه و حاضران در حسينيه است. اين هدف در تعزيه شكل عرفاني به خود مي گيرد و جزء لاينفك اين آيين مذهبي را تشكيل مي دهد.[45]
برخي امكاناتي كه در مجلس تعزيه به كار گرفته مي شود، براي مردم جنبه مقدس دارد؛ حتي به قصد تشفي بدان ها مي نگرند.به عنوان نمونه طشت پايه داري كه نمادي از فرات است، براي تماشاگران متبرك است و افرادي كه مشكلي در زندگي دارند، يا دچار بيماري هستند، به قصد حل گره هاي زندگي ، از آب اين طشت مي نوشند. پارچه اي كه شهادت خوان به عنوان كفن در بر مي كند ، براي مردم ارزش ويژه اي دارد و با پايان گرفتن تعزيه، آن را پاره پاره كرده و هر كدام از افراد، تك هاي از آن را به قصد تبرك برمي دارند.
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 12-11-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

.
تعزيه خوانان براي ترسيم مصائب كربلا و ساير وقايع صدر اسلام، در دو جبهه كاملاً مشخص، اوليا و اشقيا، به ايفاي نقش خود مي پردازند. نوع لباس، رنگ جامه، صوت (موسيقي صدا) مضامين مورد استفاده،همراهي گروه موزيك (طبال، شيپورزن و ني زن) با بازيگر، موضع او را در اين صف حق و باطل روشن مي كند. شهادت خوان به عنوان چهره اي برجسته در گروه موافق خوان به هنگام روبه رو شدن با اشقيا كاملاً حالت حماسي به خود مي گيرد؛ از مكارم اهلبيت سخن گويد؛ نفرت خود را از ستم اعلام مي نمايد؛ امام را با حترام مورد خطاب قرار دهد و چون در مقابل اطفال و زنان حرم قرار مي گيرد با صدايي سوزناك و تأثر برانگيز تكلم مي نمايد. شهادت خوان براي آنكه تماشاگران را با خود همگام نمايد و مظلوميت خود را به اثبات برساند، گاهي با خويشتن سخن مي گويد. در مواقعي با ادوات رزم، مناظر طبيعي و مركب خويش صحبت مي كند و در اين جلوه هنري مي كوشد، پيامي معنادار را به تماشاگر منتقل كند.
روبه روي صف اوليا ، اشقيا قرار دارند. اشقياخوان با صدايي بريده، مطنطن، نعره كشيدن، پاي به زمين كوبيدن، حالت جانيان را به خود گرفتن و در خيام حرم دويدن، نفرت تماشاگران را نسبت به ستمگران برمي انگيزد و ترحم آنان را در خصوص اهلبيت امام حسين(ع) تقويت مي كند. مخالف خوان ضمن آنكه به ميدان رزم مي شتابد و (هل من مبارز) مي طلبد و درنده خويي نقش اصلي خويش را بروز مي دهد، امام را با ستايشي عالي وصف مي كند و ضمن تأييد عظمت و مقام قدسي اهلبيت پيامبر، به حقارت و ستمگري خود و اربابان خويش اعتراف مي كند. شبيه اشقيا ضمن آنكه مي كوشد با جولان دادن اسب در ميدان جنگ، كوبيدن بر طبل شقاوت، هياهوي گستاخانه، مكر وستم گستري خيانتكاران كربلا را در اذهان تداعي كند، حالت هايي را به خود مي گيرد تا به حاضرين القا كند كه او تنها عزادار حسين (ع) است و شبيه شمر بر احوال حضرت عباس گريد ؛ چرا كه او مسلمان است و دوستدار اهلبيت. مخالف خوان بر خود لعنت مي فرستد و اصولاً اشقيا را هم ملامت مي كند و گاه اين شماتت ها به حدي مي رسد كه تعزيه شكل فكاهي به خود مي گيرد. اين گريه ها و ناسزاگويي هاي اشقيا براي آن است كه از نقش اصلي خود فاصله گيرند، چون از درون نفرتي آشكار از ستمگران كربلا دارند و نيز تماشاگران هم از نقش اصلي او دل خوشي ندارند .
در تعزيه، امكانات به سادگي قابل تهيه است و گاهي وسيله اي با اندك تغييري چندين كاربرد دارد. به عنوان نمونه يك صندلي چوبي معمولي گاهي به تخت شاهي تبديل مي شود و در مواقعي از آن به عنوان منبر و خطبه خواني استفاده مي كنند. گاهي مؤذن بر روي آن مي رود و اذان مي گويد. قاصدي كه از شام يا كوفه به كربلا رسد، بجاي رفتن بر فراز ساختماني مرتفع، روي صندلي قرار مي گيرد و نامه اي را براي اهل مجلس قرائت مي كند. شهادت خوان وقتي مي خواهد از مظلوميت و تشنگي كودكان كربلا سخن بگويد، طفلي را در آغوش گرفته و بر روي صندلي رفته و از ناگواري هاي آن كودك با حالتي سوزناك سخن مي گويد. مخالف خوان وقتي به جنايتي دست مي زند و سري را از تن جدا مي كند، تنديسي از سري بريده را به دست مي گيرد و روي صندلي قرار مي گيرد و از جنايت خود و اربابان ستم و نيز اوضاع غمبار شهادت خوان و اهل و عيالش گزارشي ارائه مي دهد. علائم نمادين در تعزيه از جلوه هاي هنري اين نمايش است. لحظه اي كه شهادت خوان كفن بر تن مي كند، زماني است كه مي خواهد به سراي ديگر كوچ كند و كفن نشان از شهادت او دارد. لكه هاي سرخ رنگ روي كفن از شدت جراحات او حكايت مي كند. كاه بر سر ريختن علامت فرا رسيدن زمان اندوه مي باشد. مشك خشكيده، نشانه تشنگي و عطش طفلان است. شاخه اي از درخت نمادي از نخلستان است. طشتي آب، يادآور رودخانه فرات است. گاهي علايم نمادين در رفتار و حركات افراد تعزيه خوان تجلي مي يابد. دست را سايبان چشم قرار دادن، نشان تماشاي صحنه اي شگفت انگيز يا نگريستن بجايي دور است. انگشت بر لب گرفتن، از بهت زدگي حكايت مي كند.
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 12-11-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


كتاب روضة الشهداء

يكي از منابعي كه به مضامين نوحه ها و مرثيه ها راه يافت و منبعي مهم براي تنظيم اشعار شبيه نامه هاي عاشورا تلقي گرديد ، كتاب روضةالشهدا تأليف كمال الدين حسين بن علي واعظ كاشفي (متوفي به سال 910 هجري) مي باشد . وي اين كتاب را به دستور سيد مرشد الدين عبداللَّه معروف به سيد ميرزا داماد سلطان حسين پايقرا تأليف نمود . كتاب مورد اشاره شامل يك پيشگفتار و ده باب است كه هر باب به حالات يكي از انبيا و اوليا و يا افرادي از خاندان عصمت و طهارت اختصاص دارد. باب هفتم تا دهم اين كتاب به حوادث و وقايع كربلا اختصاص يافته است. مرحوم خوانساري در كتاب روضات الجنات در معرفي اين اثر مي نويسد: « ... روضةالشهدا نخستين كتابي است در مقاتل كه به فارسي تصنيف شده ذاكرين مصائب اهلبيت (ع) آن كتاب را تلقي به قبول نموده و در رئوس منابر آن را قرائت مي كردند.» [46]
در واقع چون افرادي بر سر منابر از روي اين كتاب براي مردم مطالبي را در سوگ اهلبيت (ع) مي خوانده اند از آن زمان سنّت روضه خواني - خواندن كتاب روضةالشهدا - مرسوم و متداول گرديد . سعيد نفيسي مي نويسد:« ... ملا حسين كاشفي يكي از معروف ترين دانشمندان زبان فارسي در قرن نهم است . كاشفي در شعر كاشفي تخلص مي كرده است . روضةالشهدا كه معروف ترين كتاب فارسي در واقعه كربلاست و چون مدت هاي مديد آن را بر سر منبر مي خواندند، اصطلاح روضه خواني از نام همين كتاب آمده [است]... [47]
اين كتاب بعدها به عنوان مهم ترين ماخذ مورد مراجعه تعزيه نويسان قرار گرفت و بخش عمده اي از نسخه هاي تعزيه ، تأثير پذيرفته از مندرجات آن است و در مواقعي عين مطالب منثور آن توسط شاعران به صورت نظم درآمده و در تعزيه از آنها استفاده شده است. روي آوردن به اين اثر در اشعار رثايي و سوگواري هاي نمايشي محتوا و مضامين آنها را مورد تأمل و خدشه قرار داد ، چرا كه مطالب روضةالشهدا وقتي به منابع موثق روايي و مقاتل معتبر عرضه مي گردد ، كاملاً رنگ مي بازد و متأسفانه قصه هاي جعلي به آن راه يافته و اين نوشتار را از اعتبار انداخته است. محدث نوري نخستين كسي است كه تحريفات اين كتاب را مورد انتقاد قرار داد و خاطر نشان ساخت دروغ هاي راه يافته بدان همچون داستان عروسي قاسم و ... اولين بار در كتاب اين نويسنده آمده است .[48]
منابع تاريخي مشخص نكرده اند كه مسلك كاشفي چه بوده است . اما از برخي قرائن برمي آيد كه ملاحسين مذهب شافعي داشته است، زيرا چون از امام حسين (ع) نام مي برد ، مي گويد: اميرالمؤمنين و اين رسم متداول در بين سني هاست و شيعيان تنها به علي(ع) اميرالمؤمنين مي گويند. نكته ديگر اينكه نامبرده تفسير مواهب عليه را با گرايش به مذهب تسنن تأليف نمود. شهيد مطهري درباره اين مؤلف و كتابش اين گونه اظهارنظر كرده است:« تاريخش را كه مي خوانيم معلوم نيست شيعه بوده يا سني و اساساً مرد بوقلمون صفتي بوده است ، بين شيعه كه مي رفته خودش را شيعه معرفي مي كرد و بين سني ها كه مي رفته خودش را حنفي نشان مي داده است ... وقتي كه اين كتاب [روضةالشهدا] را خواندم ديدم حتي اسم ها جعلي است ... از وقتي كه اين كتاب به دست مردم افتاد ،كسي تاريخ واقعي امام حسين (ع) را مطالعه نكرد... .» [49]
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 03:10 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها