بازگشت   پی سی سیتی > هنر > موسيقی Music

موسيقی Music مباحث مربوط به موسیقی و دانلود آهنگ به صورت کنترل شده

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 06-02-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Question ...

نقل قول:
نوشته اصلی توسط Mina110 نمایش پست ها
خیلی برنامه و هدف ها دارم...که ترس و شرایط محیطی منو گاهی اوقات تحت تاثیر قرار میده و نا امیدم میکنه...

کنکور که یک دیوار خیلی بزرگ هست ..منابعی که کیفیت پایینی دارند...سوالات سطح پایین...

شاید ترس از خودم و اعتمادی که ندارم باعث بشه حتی یه بار هم امتحان نکنم...یه جورایی با دود بازی مخالفم..از قلیون هم تا حالا استفاده نکردم..بچه مثبتم
اولا که قابلا نداشت

دوما من بت سیگار پیشنهاد کردم ؟چی؟کو؟ کی؟ کجا ؟ کِی؟کیه؟کیه ه ه ه ه ه؟

سوما درمورد درس و.. ! سیستم آموزشی این مملکتو متاسفانه اصلا قبول ندارم ! به شخصه اصلا دانشگاه ، نیازمو برآورده نمیکنه و روحمو ارضاء نمیکنه !
یعنی شما در صورتی موفقی که بیرون از دانشگاه درمورد رشته ت مطالع و تحقیق داشته باشی ، البته بطور جدی .. نه سر سری!
دوس داشتم بیشتر حرف بزنیم ولی این تاپیک جاش نیس

چارما
منم تاحالا قلیون نکشیدم (خیلی پاستوریزه ایم! اه اه ! ) ولی دوس دارم یه بار تجربه کنم...
درست مث پفک که کارشناسای تغذیه صدهزار بار گفتن مضره و فشارخونو می بره بالا و... ولی بلاخره هرچند وقت دلت هوس میکنه و میخوری... (البته من معتاد به لواشک و پاستیلم )
اون ترس و بلاخره باید بشکنی.. حتی برا یه بار..

پنجما چون موضوع دارد از بحث اصلیش منحرف می شود راجب موارد مشابه تاپیک ایجاد کنید مینا بانو !
جوابتان را همانجا خواهیم داد ...


غزل
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.

ویرایش توسط GhaZaL.Mr : 06-02-2011 در ساعت 01:09 PM
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 06-09-2011
KHatun آواتار ها
KHatun KHatun آنلاین نیست.
کاربر فعال ادبیات جهان
 
تاریخ عضویت: Mar 2011
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 210
سپاسها: : 86

250 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض سفر فضائی

این* یعنی ، در تونل یک ترافیکِ شدید و گرم، سرت را به شیشه ی بخارگرفته ی اتومبیلت تکیه داده باشی و در حالیکه به نورِ مبهمِ چراغِ اتومبیل ها خیره شده ای، گریه کنی. با صدایِ بلند، حتی در حدِ فریاد کشیدن...اما کسی سرش را به طرفت برنگرداند. کسی صدایت را نشنود.کسی به شیشه ی اتومبیلت نزند که چه خبر است؟ تنها نورهایِ مبهم پشتِ شیشه ی بخارگرفته کوچک و کوچک تر شوند. آنقدر که احساس کنی همه ی اتومبیل ها در حالِ حرکت اند و تو از آنها دور و دورتر می شوی. شاید هم یک عده چراغ قوه به دست در تونل دنبال چیزی هستند. بالایِ اتومبیل ها راه می روند و نورِ چراغ قوه شان را می رقصانند. و تو همین طور دور و دورتر می روی.

شاید هم یعنی یک لحظه ی متوقف شده در مترو. آدم هایی که دیگر جسم نیستند، فقط طولِ موج اند. ریتم دارند و طیفِ متراکمی از بدنشان جدا می شود...هر لحظه. و تو آن بیرون ایستاده ای و به دنباله ی آدم ها خیره شده ای. دنباله هایی که دور و دورتر می روند.

شاید هم یعنی، آمیزشِ ملایمِ صداهایِ بیرون با صدایِ ملایمِ آبِ رَحِم چند دقیقه یا حتی چند ثانیه قبل از تولد...

اما خب اسمَش می گوید که اتانازی است.




* sleepless dreams-euthanasia/sanctuary
__________________
که ای بلندنظر! شاهباز سدره نشین
نشیمنِ تو نه این کنج محنت آباد است

پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
اختصاصی


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 01:40 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها