بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه

[مهرگان]

سلام آناهیتا گیان!
کره او روز افتادیم دنبال سرویس، (با یه صبای دیگه! ولی به از ای نباشه، عین هم باحال!) ما رسیدیم به سرویس ولی یکی دیگه از دوستای بنده خدامان نرسید! یه هو یه صدایی از کف سرویس بلند و شد و او دوستمان که افتاده بود دنبال سرویس دیه اثری ازش نماند!!! به ای نتیجه رسیدیم که رفته زیر سرویس

آقا چه ماجراهایی داریم با سرویس!
میگیم استاد، سرویس رفت کلاسه تعطیل بکو دیه! اجازه نمیدن آقا، اجازه نمیدن!

خو، خودت خوبی؟ سلامتی؟ بیتری ایشالا عزیزم؟
خوشم آمد از پستت آقا، خیلی جامع و شامل و فراگیر بود، احوال همه یه پرسیدی، آقا آدم ترغیت میشه که ج بده!

راس میگی؟ ترنم بله؟ مبارکه آقا!
چه خوب شده، رزیتا خانوم بازم آمدن پاتوق.
مهبا جان هر جا هست و به هر حال امیدوارم سلامت باشه، با اس ام اساش خوشحالم مکنه، آقا ای نسخه ی آناهیتا که برات پیچانده (!) انجام بده، بلکو خوب بشی روله!

آقا هی پنج تا دیه پست بزنم میشم 400 تا!

امیدوارم همه موفق و سلامت باشند

هوا بس ناجوانمردانه سرد است! استخوانامم میلرزن!