| استان کرمانشاه در این تالار به بحث و بررسی مطالب مرتبط به استان کرمانشاه میپردازیم. |

03-17-2012
|
 |
کاربر فعال 
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2011
محل سکونت: اصفهان
نوشته ها: 636
سپاسها: : 6,774
4,753 سپاس در 854 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سپاس
اناهیتا جان .خواهش میکنم قابل شما رو نداشت
مرسی از لطف نظرت ..
ایشالله تو سفره ی همه ی دوستان خیر و برکت باشه.
|
|
3 کاربر زیر از Afsaneh_roj سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

03-17-2012
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کرمانشاه در هفته ای که گذشت
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
|
5 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

03-27-2012
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کرمانشاه در هفته ای که گذشت
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
|
3 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

04-06-2012
|
 |
کاربر فعال 
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2011
محل سکونت: اصفهان
نوشته ها: 636
سپاسها: : 6,774
4,753 سپاس در 854 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سلام بر تمامی دوستان خوب 
ایشاالله که تعطیلاتتون به خوبی و خوشی گذشته باشه.
جای شما خالی به ما خیلی خوش گذشت . ولی کمی طولانی شد .
دیروز هم برگشتیم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهبا
سلام بر همگی
امیدوارم سیزده بدر و کلا تعطیلات بهتون خوش گذشته باشه
ما هم سیزده جایی نرفتیم یعنی تمام تعطیلات هیچ جا نرفتیم
ایشالا به شما ها خوش گذشته باشه و بقیه دوستان بیان از مسافرت هاشون بگن
مخصوصا افسانه جون بیاد ببینیم بچه هاش دیگه چه آتیش هایی سوزاندن
باران جان هم بیاد بگه دوقلوهاش چکار کردن و بهشون خوش گذشته باشه
می خواستم براتون یه چیزی تعریف کنم اون هم اینکه توی سرپل ذهاب
یه جایی هست به اسم امامزاده عباس که اینجا به در عباس معروفه
این مکان در دهستان پاطاق قرار داره که میشه همون گردنه پاطاق که در شرق
سرپلذهابه و راه این مکان مقدس که در بین مردم داری تقدس و احترام خاصی هست
از وسط روستا های گاوچالی و فولادی میگذره که البته دوتا روستا به خاطر زیادی
جمعیت و افزایش ساخت و ساز تقریبا یکی شدن
در این مکان یعنی در عباس یک اطاقک وجود داره ولی اثری از قبر و آرامگاه نیست
محیطش هم خیلی قشنگه و جنگلی و بسیار جذابه اینجا رسمه که مردم سه تا جمعه
بعد از سیزده بدر میرن اینجا و حسابی بهشون خوش میگذره به خاطر این طبیعت خیلی
قشنگ البته از شهر های دیگه استان هم به این مکان سر میزنن
|
مهبای عزیزم مرسی ا اینکه به فکرم بودی اتفاقا سرپل ذهاب هم اومدم اگه شمارت رو داشتم حتما میومدم دیدنت. ولی جاهای دیدنیش رو نرفتم 
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آناهیتا الهه آبها
خوبين؟ آنا تعطيلات خوش گذشت؟
13 بدر خوب بود؟ يعني م جفت دستام درد مكنه اينقد واليبال بازي كردم اينقد درد مكنه كه يه ليواني هم نميتانم دستم بگيرم 
آنا ما تا شنبه نمخوايم بريم دانشگاه خيلي بشمان خوش گذشته ديه براي جمعه بليط گرفتيم
خب مناليل ديه چه خبر؟ااااااااااااا كره ديروز ديدين چه ترافيكي بود طرفاي بيستون؟؟ما شيت شديم تا رسيمه برو
افسانه خانوم فك كنم ديگه از مسافرت برگشتن افسانه خانوم منتظرتانيم تا برامان خاطره سفر بگين
|
آناهیتا جان سلام ایشاالله تا پایان سال هم چنان شاد باشید . عکس سفرت رو هم دیدم خیلی زیبا بود .
با اجازتون ما دیروز از مسافرت بر گشتیم
جاتون خالی سیزده بدر هم رفتیم گیلان غرب .خیلی بهمون خوش گذشت . برگشتنی هم اول گیلان غرب داداش کوچیکه م با برادر خانومش اومدن پایین و کلی تو خیابون برامون با ساسی مانکن رقصیدن و کلی مردم براشون دست زدن و بوق زدن بعدش رفتیم جای دیگه ی گیلان که خیلی با صفا بود . جمعیت ما هم زیاد بود 4 تا ماشین پشت سر هم بودیم . بعدش هم رفتیم فکر کنم چم امام حسن بود کلی اونجا آب بازی و شلوغ کاری کردیم . بعدش تازه اومدیم خونه ته مونده های شیطنت ها رو تو خونه خالی کردیم .
کلی هم عکس گرفتیم که بعدا میزارم ببینید .
ایشاالله بقیش رو سر صبر براتون تعریف می کنم
|
|
5 کاربر زیر از Afsaneh_roj سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

04-06-2012
|
 |
مدیر تالار کرمانشاه 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194
3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سلام
چه جالب آنا فرانك خانوم جنوب بوده باران خانوم شمال بوده افسانه خانوم غرب بوده
آقا كسي شرق نبوده؟
واي فرانك خانوم چجو طاقت آوردين هي روزم؟
ما چند سال پيش با دامادمان اينا رفته بودم بوشهر
بعد چند ساعت گريه ميكردم ميگفتم منه ببرين خانه خودمان...
باران گيان مازندران كه تو عيد خيلي برف آمده بود
اين دوست من جويباريه ميگفت خيلي سرد بوده
ولي آره واقعا هيچ جا كرماشان نميشه خاكش دامن گيره
افسانه خانوم ان شاالله كه خوش گذشته
گيلانغرب كه واقعا گيلان غربه
منتظر بقيه خاطراتت هم هستيم گياني
|
|
4 کاربر زیر از آناهیتا الهه آبها سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

04-06-2012
|
 |
کاربر فعال 
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2011
محل سکونت: اصفهان
نوشته ها: 636
سپاسها: : 6,774
4,753 سپاس در 854 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
گیلان غرب
سلام و شب بخیر خدمت دوستان خوب خودم
ممنون آناهیتا جان .
جای همگی خیلی خالی بود . من تا حالا گیلان غرب نرفته بودم . یه آشنا اونجا داشتیم .به هوای اون ها رفتیم . خیلی هم خوب بود .اولش رفتیم جایی که بهش می گفتن ( ناو دار ) جالب این بود که رو تابلوی راهنماش هم عین همین کلمه رو نوشته بود .
بعدش هم ما رو بردن جایی که خودشون می گفتن ( تق و توق یا تق و تق ) یه همچین اسمی ولی خیلی جای قشنگی بود . کلی هم عکس گرفتیم جاتون خالی .
بماند اول راه که رسیدیم بیستون رفتیم موزه رو ببینیم و سر 1000 تومان چه دعوایی نزدیک بود راه بیفته بماند
بعدا بیشتر توضیح می دم .
ویرایش توسط Afsaneh_roj : 04-07-2012 در ساعت 10:45 PM
|
|
5 کاربر زیر از Afsaneh_roj سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

04-11-2012
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کرمانشاه در هفته ای که گذشت
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
|
3 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

04-11-2012
|
 |
مدیر تالار کرمانشاه 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194
3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سلام همشهري هاي نازار  
همه تان خوبين؟
آنا اينجا چني خلوت شد
آقا م تو غريبي باشم دوست ندارم اينجا سوت و كور باشه يه جورايي دلم ميگيره
كره بياين دو كلمه كرماشاني بگين ما اينجا ديه دوگانگي لهجه پيدا كرديم
او روز داشتم با مهرگان حرف ميزدم هي قر و قاطي ميگفتم مخواستم بگم هستم تو كتابخانه گفتم هستم كتابخونه!!
بچه ها يه سوال شايد براي شما هم پيش آمده باشه يعني حتما پيش آمده
آنا به نظر شما آدم با عقل ازدواج كنه بهتره يا با عشق؟
ميدانم سوال كليشه اي ولي واقعا م يكي توش ماندم
ميدانم ميگين خو با عقل بهتره ولي نميشه بدون عشق ميشه؟
منظورم از عشق متوجه شده باشين نه اي عشق هاي به درد نخور امروزي طرف صبح عاشق ميشه شب يادش ميره
بياين صادقانه نظرتان بگين مناليل شايد حرفهايي كه ميزنين يه چراغي باشه برا يكيمان!
|
|
4 کاربر زیر از آناهیتا الهه آبها سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

04-11-2012
|
 |
کاربر فعال

|
|
تاریخ عضویت: Jun 2011
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 902
سپاسها: : 10,211
6,252 سپاس در 1,423 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سلاااااااااااام آناهیتا گیان!
چطوری؟
آنا میدانی مه چن وقته اینجا نیامدم؟
خجالتم واقعا!
آنا آناهیتا گیان سوال عالی ای پرسیدی!
به نظرم هیچکدامش تنها کافی نیست
باید هردوتاش باشه
اگه فقط عشق خالی باشه که باید طرفت شدیییید لیاقتشه داشته باشه که ایجور آدمی هی پیدا نمیشه
اگرم بخواد عقل محض باشه دیه ای چیزه ای؟
او عقدنامه یه قرارداده با چندتا امضا
باید هردوتاش باشه
اگه دلیل عقلی هم در کنار احساس باشه، باعث میشه هرجاآدم تو زندگی کم آورد یه دلیل خوب داشته باشه که اولا از کاری که کرده و زندگی ای که شروع کرده پشیمان نشه، دوما بهترادامه بده سوما تصمیمایی که توزندگیش میگیره معقولتر باشه اینجوری حتما آرامشم بیشتره
ولی خو از طرفی عشق هم گرما و هیجان زندگیه و چیزی که عقدنامه ی از بقیه کاغذها و تعهدها متفاوت مکنه هی عشقه
پیمان نامه ای که به کسی اجازه میدی همیشه دوست داشته باشه (چون براش دلیل داره=> نقش عقل) و خیالت راحت میشه تا ابد داشته باشیش و دوسش داشته باشی (چون برای اینم دلیل داری => بازم نقش عقل!)
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still
|
|
4 کاربر زیر از Saba_Baran90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

04-12-2012
|
 |
کاربر فعال 
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2011
محل سکونت: اصفهان
نوشته ها: 636
سپاسها: : 6,774
4,753 سپاس در 854 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
عقل و عشق
سلام و صد سلام بر دوستان گل خودم
آناهیتا جان به نظر من هم عقل و عشق با هم خوشبختی میاره ..
عشق تنها کافی نیست ..
اگر هم با عقل ازدواج کنی . بعدش عشق در کنارش به وجود میاد ..
البته این نظر شخصی و اعتقاد منه
|
|
4 کاربر زیر از Afsaneh_roj سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان)
|
|
|
| ابزارهای موضوع |
|
|
| نحوه نمایش |
حالت ترکیبی
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 05:52 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|