بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 02-06-2010
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

يه شعله شكسته
يه شمع رو به ماتم
خسته از اين زمونه
فرياد گريه دارم
شده فضاي سينه
سيه چو روزگارم
از همه دل بريدم
دل به كسي ندادم
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 02-06-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض در اتاقی که به اندازهء یک تنهاییست




همه هستي من آيه تاريكيست
كه ترا در خود تكرار كنان
به سحرگاه شكفتن ها و رستن هاي ابدي خواهد برد
من در اين آيه ترا آه كشيدم آه
من در اين آيه ترا
به درخت و آب و آتش پيوند زدم


زندگی شاید
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن میگذرد
زندگی شاید
ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه میاویزد
زندگی شاید طفلیست که از مدرسه بر میگردد
زندگی شاید افروختن سیگاری باشد ، در فاصلهء رخوتناک دو
همآغوشی
یا عبور گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر میدارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی میگوید " صبح بخیر "


زندگی شاید آن لحظه مسدودیست
که نگاه من ، در نی نی چشمان تو خود را ویران میسازد
ودر این حسی است
که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت


در اتاقی که به اندازهء یک تنهاییست
دل من
که به اندازهء یک عشقست
به بهانه های سادهء خوشبختی خود مینگرد
به زوال زیبای گل ها در گلدان
به نهالی که تو در باغچهء خانه مان کاشته ای
و به آواز قناری ها
که به اندازهء یک پنجره میخوانند



آه...
سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من ،
آسمانیست که آویختن پرده ای آنرا از من میگیرد
سهم من پایین رفتن از یک پله مترو کست
و به چیزی در پوسیدگی و غربت و اصل گشتن
سهم من گردش حزن آلودی در باغ خاطره هاست
و در اندوه صدایی ان دادن که به من بگوید :
" دستهایت را
دوست میدارم "


دستهایم را در باغچه میکارم
سبز خواهم شد ، میدانم ، میدانم ، میدانم
و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم
تخم خواهند گذاشت


گوشواری به دو گوشم میآویزم
از دو گیلاس سرخ همزاد
و به ناخن هایم برگ گل کوکب میچسبانم
کوچه ای هست که در آنجا
پسرانی که به من عاشق بودند ، هنوز
با همان موهای درهم و گردن های باریک و پاهای لاغر
به تبسم های معصوم دخترکی میاندیشند که یک شب او را
باد با خود برد


کوچه ای هست که قلب من آن را
از محل کودکیم دزدیده ست


سفر حجمی در خط زمان
و به حجمی خط خشک زمان را آبستن کردن
حجمی از تصویری آگاه
که ز مهمانی یک آینه بر میگردد


و بدینسانست
که کسی میمیرد
و کسی میماند
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی میریزد ، مرواریدی
صید نخواهد کرد .


من
پری کوچک غمگینی را
میشناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نی لبک چوبین
مینوازد آرام ، آرام
پری کوچک غمگینی
که شب از یک بوسه میمیرد
و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد


تولدی دیگر- فروغ فرخزاد

__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 02-08-2010
ئاسو آواتار ها
ئاسو ئاسو آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 30
سپاسها: : 0

5 سپاس در 5 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مسبب
خواننده: داریوش
ترانه سرا: معینی کرمانشاهی
سبب گر بسوزد
مسبب تو هستي
سبب ساز اين جهان تويي
در اين حال مستي صفا كرده‌ام
تو را اي خدا من صدا كرده‌ام
از اين روزگاري كه من ديده‌ام
چه شبها خدايا خدا كرده‌ام
نهادم سر سجده بر خاكت
تو را اي خدا من صدا كرده‌ام
كه از من نگيري صفاي دلم را
به راه محبت تو داري خدايا
چها كرده‌ام
سبب گر بسوزد
مسبب تو هستي
سبب ساز اين جهان تويي
ز دست كه آيد كه دستم بگيرد
مرا سايه امان تويي
در اين حال مستي صفا كرده‌ام
تو را اي خدا من صدا كرده‌ام
از اين روزگاري كه من ديده‌ام
چه شبها خدايا خدا كرده‌ام
نهادم سر سجده بر خاكت
تو را اي خدا من صدا كرده‌ام
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 02-08-2010
MAHDI آواتار ها
MAHDI MAHDI آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,283
سپاسها: : 8,686

3,285 سپاس در 1,349 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

عبادت از استاد گلپا
چه غم ز بی کلهی آسمان کلاه من است***زمین بساط و در و دشت بارگاه من است
زنند طعنه که اندر جهان پناهت نیست***به جان دوست همان نیستی پناه من است
میدونید دنیا وفا نداره یا اگر داره بقا نداره
آدمی با دل پر امیدش رو به درگاه خدا میاره
زندگی یا که سیاه یا که سپیده واسه تو
توی نا امیدی گاهی امیده واسه تو
آدمی به خوب و بد همیشه عادت میکنه
هر کسی یه جور خداوندو عبادت میکنه
یکی بخشش میکنه جونشو با عزت نفس
دیگری بهر یه لقمه نون شکایت میکنه
آدما رنگ و وارنگی زندگی شهر فرنگی
یکی با خودش گلاویز مثل برگ و باد پاییز
تنها از آدمی یک خاطره بر جا میمونه
از گذشت عمر ما فقط یه رویا میمونه
__________________
ــــــــــــــــــ


خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟
ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست







پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 02-09-2010
ئاسو آواتار ها
ئاسو ئاسو آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 30
سپاسها: : 0

5 سپاس در 5 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ما عاشق ھم بودیم
خواننده: سعید شهروز
ما عاشق هم بودیم
حسی که یه عادت نیست
از من که گذشت اما
این رسم رفاقت نیست
این که من و از قلبت
بی واھمه می گیری
این که من و می بازی
دنبال کسی می ری
وقتی ھمه ی دنیات
تنھایی و غربت بود
وقتی ھمه جا با تو
احساس یه وحشت بود
کی با ھمه ی قلبش
بغضشبتو وا کرد ؟
کی حال تو رو فھمید ؟
کی با تو مدارا کرد ؟
باشه برو حرفی نیست
من از ھمه دلگیرم
حالا که دلت رفته
دستاتو نمی گیرم
ما ھر دو برای ھم
ھر ثانیه کم بودیم
کی جز تو نمی دونه
ما عاشق ھم بودیم
ما عاشق ھم بودیم
حسی که یه عادت نیست
از من که گذشت اما
این رسم رفاقت نیست
این که من و از قلبت
بی واھمه می گیری
این که من و می بازی
دنبال کسی می ری
وقتی ھمه ی دنیات
تنھایی و غربت بود
وقتی ھمه جا با تو
احساس یه وحشت بود
کی با ھمه ی قلبش
بغضشبتو وا کرد ؟
کی حال تو رو فھمید ؟
کی با تو مدارا کرد ؟
باشه برو حرفی نیست
من از ھمه دلگیرم
حالا که دلت رفته
دستاتو نمی گیرم
ما ھر دو برای ھم
ھر ثانیه کم بودیم
کی جز تو نمی دونه
ما عاشق ھم بودیم
ما عاشق ھم بودیم ...
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 02-09-2010
SHeRvin آواتار ها
SHeRvin SHeRvin آنلاین نیست.
ناظر و مدیر بخش موسیقی و سینما

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717

2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خواننده :ابی

ترانه سرا:ایرج جنتی عطایی
آهنگساز و تنظیم:زنده یاد
واروژان

پوست شیر

قلب تو قلب پرنده
پوستت اما پوست شیر
زندون تن و رها کن
ای پرنده پر بگیر

اون ور جنگل تن سبز

پشت دشت سر به دامن
اون ور روزای تاریک
پشت اين شبای روشن

برای باور بودن

جایی باید باشه شاید
برای لمس تن عشق
کسی باید باشه باید

که سر خستگیاتو

به روی سینه بگیره
برای دلواپسی هات
واسه سادگیت بمیره

قلب تو قلب پرنده

پوستت اما پوست شیر
زندون تن و رها کن
ای پرنده پر بگیر

حرف تنهایی قدیمی

اما تلخ و سینه سوزه
اولین و آخرین حرف
حرف هر روز و هنوزه

تنهایی شاید یه راهه

راهیه تا بی نهایت
قصه ی همیشه تکرار
هجرت و هجرت و هجرت

اما تو این راه که همراه

جز هجوم خار و خس نیست
کسی شاید باشه شاید
کسی که دستاش قفس نیست

قلب تو قلب پرنده

پوستت اما پوست شیر
زندون تن و رها کن
ای پرنده پر بگیر
__________________

and the roads becomes my bride

پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 02-10-2010
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

"تقديم به دوستي كه ميدانم دوسته خوبي برايش نبودم"

ببين
ببين فرصت نيست

فرصت براي بودن نيست

پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار تعقيب كني (تاري)

__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 02-10-2010
majnon_araz majnon_araz آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
نوشته ها: 3
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نبسته ام به کس دل، نبســـــته کس به من دل
چو تخــــته پــاره بـــر موج رهـــا رهـــا، رهـــا من

ز مــــن هر آنکــه او دور، چـو دل به سینه نزدیک
به مـــن هر آنکـه نزدیک، ازو جــــــدا، جــــدا من

نه چشــــم دل به ســـــویی، نه باده در سبویی
که تــــر کـــــنم گـلـــــــویی، به یاد آشنــــــا من

ســــــتاره هــــا نهـــــــفتم در آسمـــــان ابــــری
دلــــــم گرفته ای دوست، هـــــوای گریــه با من

نبسته ام به کس دل، نبســـــته کس به من دل
چو تخــــته پــاره بـــر موج رهـــا رهــــا، رهـــا من


ویرایش توسط GolBarg : 02-25-2010 در ساعت 08:41 PM
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 02-12-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


کوچه ها


كوچه ها باريكن دكونا بسته ست
خونه ها تاريكن طاقاشكسته ست
ازصداافتاده تاروكمونچه
مرده مي برن كوچه به كوچه
نگا كن مرده ها به مرده نمي رن
حتي به شمع جون سپرده نمي رن
شكل فانوسين كه اگه خاموشه
واسه نفت نيست،هنوز،يه عالم نفت توشه
جماعت من ديگه حوصله ندارم
به خوب اميدوازبد گله ندارم
گرچه از ديگرون فاصله ندارم
كاري باكاراين قافله ندارم
كوچه ها باريكن دكونا بسته ست
خونه ها تاريكن طاقاشكسته ست
ازصداافتاده تاروكمونچه
مرده مي برن كوچه به كوچه
كوچه ها باريكن دكونا بسته ست
خونه ها تاريكن طاقاشكسته ست

..
..
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 02-12-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


توی قاب این پنجره ها



توي قاب خيس اين پنجره ها

عكسي از جمعه غمگين مي بينم

چه سياه به تنش رخت عزا

تو چشاش ابراي سنگين مي بينم

داره از ابر سياه خون مي چكه

جمعه ها خون جاي بارون مي چكه

نفسم در نمي آد جمعه ها سر نمي آد

كاش مي بستم چشامو اين ازم بر نمي آد

عمر جمعه به هزار سال مي رسه

جمعه ها غم ديگه بيداد مي كنه

آدم از دست خودش خسته مي شه

با لب هاي بسته فرياد مي كنه

جمعه وقت رفتنه موسم دل كندنه

خنجر از پشت مي زنه اون كه همراه منه



..
..
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:07 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها