بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 04-17-2010
nae آواتار ها
nae nae آنلاین نیست.
کاربر فعال بخش سینما
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: بهشهر
نوشته ها: 1,694
سپاسها: : 1

31 سپاس در 27 نوشته ایشان در یکماه اخیر
nae به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

یارم کو از فرامرز اصلانی

کو یارم یارم کو
نازنین نگارم کو
برده او قرارم کو
کو . . .
شمع شب تارم کو
جلوه بهارم کو


بی رخش نزارم کو
کو . . . ناز او یک سو غمم یک سو
کرده ما را عاشقی جادو


هر که را بینم بپرسم کو
کو کو یارم یارم کو . . .
__________________
ما خانه به دوشیم
ما خانه به دوشیم
تیم اس اس به دو عالم نفروشیم
سال 89 تو دربی 69
شیث رضایی دنبال فرهاد بدو
آی بدو آی بدو
آی بدو آی بدو
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 04-17-2010
T I N A آواتار ها
T I N A T I N A آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,337
سپاسها: : 0

66 سپاس در 58 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دلم برای کسی تنگ است...

کسی که بی من ماند

کسی که با من نیست

دلم برای کسی تنگ است

که بیاید

و به هر رفتنی پایان دهد

دلم برای کسی تنگ است

که آمد،رفت و پایان داد

کسی که من همیشه دلم برایش تنگ می شود
__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه.
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 04-17-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض باران که می بارد تو می آیی

باران که می بارد تو می آیی
باران گل باران نیلوفر

باران مهر و ماه آئینه
باران شعر و شبنم و شبدر

باران که می بارد تو در راهی
از دشت شب تا باغ بیداری

از عطر عشق و آشتی لبریز
با ابر و آب و آسمان جاری

غم می گریزد غصه می سوزد
شب می گدازد سایه می میرد

تا عطر آهنگ تو می رقصد
تا شعر باران تو می گیرد

از لحظه های تشنه دیدار
تا روزهای با توبارانی

غم می کُشد ما را تو می بینی
دل می کِشد ما را تو می دانی



...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 04-18-2010
T I N A آواتار ها
T I N A T I N A آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,337
سپاسها: : 0

66 سپاس در 58 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من از تو ياد گرفتم
كه تن به ياس بشويم
شبيه باغچه باشم
هميشه راست بگويم
تو رو به اشك نوشتم
كه از تو رنگ بگيرم
كه از تو سير بنوشم
دم قشنگ بگيرم

من از تو ياد گرفتم
كه بي دريغ بخندم
كه بي حساب ببوسم
كه دل به خواب ببندم
تو رو به اشك نوشتم
كه از تو رنگ بگيرم
كه از تو سير بنوشم
دم قشنگ بگيرم

من از تو ياد گرفتم
كه رخت نور بپوشم
به ضرب ساز بچرخم
به جرم عشق بجوشم
من از تو ياد گرفتم

چه كودكانه ياد گرفتم
كه ساده تر باشم
من از ترانه ياد گرفتم
كه خوش نفس باشم
چه شاعرانه ياد گرفتم
كه با خبر باشم
من از پرنده ياد گرفتم
كه بي قفس باشم

من از تو ياد گرفتم
كه رخت نور بپوشم
به ضرب ساز بچرخم
به جرم عشق بجوشم
من از تو ياد گرفتم
من از تو ياد گرفتم
كه رخت نور بپوشم
به ضرب ساز بچرخم
به جرم عشق بجوشم
به جرم عشق بجوشم
من از تو ياد گرفتم
__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه.
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 04-18-2010
nae آواتار ها
nae nae آنلاین نیست.
کاربر فعال بخش سینما
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: بهشهر
نوشته ها: 1,694
سپاسها: : 1

31 سپاس در 27 نوشته ایشان در یکماه اخیر
nae به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

بازگشته از دلکش
اميد جانم ز سفر باز امد
شكر دهانم زسفر باز امد
عزيز ان كه بيخبر به ناگهان رود سفر
چو ندارد ديگر دلبندي
به لبش ننشيند لبخندي
چو غنچه سپيده دم شكفته شد لبم ز هم
كه شنيدم يارم باز امد
ز سفر غمخوارم باز امد
همچنان كه عاقبت پس از همه شب بدمد سحر
ناگهان نگار من چنان مه نو امد از سفر
همچنان كه عاقبت پس از همه شب بدمد سحر
ناگهان نگار من چنان مه نو امد از سفر
من هم پس از ان دوري بعد از غم مهجوري
يك شاخه گل بردم به برش (2)
ديدم
كه نگار من
سرخوش
ز كنار من
بگذشت و برفت بر يار دگرش(2)
اه از ان گلي كه دست من بود
خموش و يك جهان سخن بود (2)
گل كه شهره شد به بي وفايي
بديدن چنين جدايي
زغصه پاره پيرهن شد
__________________
ما خانه به دوشیم
ما خانه به دوشیم
تیم اس اس به دو عالم نفروشیم
سال 89 تو دربی 69
شیث رضایی دنبال فرهاد بدو
آی بدو آی بدو
آی بدو آی بدو
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 04-18-2010
takdone_dokhtar آواتار ها
takdone_dokhtar takdone_dokhtar آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Apr 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 17
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
takdone_dokhtar به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

خواستم براي از دست دادنت گريه كنم اما تمام اشكهامو براي آوردنت ريخته بودم
نيومدی
چشـم مـن گــم شـد و تـو پنجره‌ها نيومدیگـفته بـودم واسـه خـــــاطر خــــــدا نيومدی يکــی گفت شــبای مهتاب بشينم دعا کنمبـالا رفت دســـتای مـن واسـه دعــا نيومدی دلِ مـن اســير چشمای تـو شد حتی واسهايـن کــه ايـن دــيوونه رو کنی رهـــا نيومدی واســه تــو نـوشـته بـودم کـه دلــم ديـــوونتهتــو گـذاشـتی بـه حسـاب يــه خـطا نيومدی يکی گفت اوّل راه ســخت مجـــنونی هنــوزســـر گذاشـــتم بــه دل بــــيابـونا نــــيومدی يکی گفت بـــرو واســـه کـــبوترا دونــه بــريزدلـــــمو ريــــختم واســـه کــــبوترا نــيومدی ســـبزی زنــدگيمو بستم به غوغــای ضـريحامـــانت دادم اونـــو دســت رضــــا نــيومدی نــذرمــو نـوشتمش رو گُـــــلا تــا يـــادم نــرهنــذرا رو يکــی يکــی کـــــردم ادا نـــيومدی گـفته بــودم يــه کســــی بــياد بگه آخـرشهلااقـــــل بــــيا بـــــرای يــه نگــــــا نـــيومدی گفته بــودن بــــيا از عشـق تـو ديــوونه شدهلااقـــل بــــرای خــــــاطر شـــــــفا نـــيومدی آشِــــناتـرين غــــريبه‌ای تـــو قــصّه‌های مـنمـــنو کُشـتی تــو غــــريبِ آشــــنا نــيومدی ديدمت رد می‌شـدی از کـوچه‌های خـــاطرهالتـــماست کــردمــو گـفتم بـــيا، نـــيومدي؟ خوبيا تموم می شن می رن يه جا تو خاطرهمـثِ تــــو رفـتی سـراغِ خــوبيا نـــيومدی نمی‌گم بــيا، اگـــه دوس نــداری بــياي، نـیالااقـــــل فقط بـهـم بگـــــو چــــرا نـــيومدي؟
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 04-19-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

من از قصه زندگي ام نمي ترسم
من از بي تو بودن به ياد تو زيستن و تنها از خاطرات گذشته تغذيه کردن مي ترسم.
اي بهار زندگي ام
اکنون که قلبم مالا مال از غم زندگيست
اکنون که باهايم توان راه رفتن ندارد
برگرد
باز هم به من ببخش احساس دوست داشتن جاودانه را
باز هم آغوش گرمت را به سويم بگشا
باز هم شانه هايت را مرحمي برايم قرار بده.
بگزار در آغوشت آرامش را به دست آورم
بدان که قلب من هم شکسته
بدان که روحم از همه دردها خسته شده.
اين را بدان که با آمدنت غم براي هميشه من را ترک خواهد کرد.
بس برگرد که من به اميد ديدار تو زنده ام
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 04-19-2010
T I N A آواتار ها
T I N A T I N A آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,337
سپاسها: : 0

66 سپاس در 58 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

حالم بد میشه از این همه حس متناقض.
از دلسوزی های مکرر
از ندیدن خودم
از اینکه ای وای نکنه الان ناراحت شه
از اینکه تنها کسی که بهش فکر نمی کنم خودمم!
__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه.
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 04-19-2010
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دو پنجره



توی یک دیوار سنگی دوتا پنجره اسیرن

دوتا خسته دوتا تنها یکیشون تو یکیشون من

دیوار از سنگ سیاه سنگ سردو سخت خارا

زده قفل بی صدایی به لبای خسته ی ما

نمی تونیم که بجنبیم زیر سنگینی دیوار

همه ی عشق منو تو قصه است قصه ی دیدار

همیشه فاصله بوده بین دستای منو تو

با همین تلخی گذشته شب و روزای منو تو

راه دوری بین ما نیست اما باز اینم زیاده

تنها پیوند منو تو دست مهربون باده

ما باید اسیر بمونیم زنده هستیم تا اسیریم

باسه ما رهایی مرگه تا رها بشیم میمیریم

کاشکی این دیوار خرابشه منو تو باهم بمیریم

توی یک دنیای دیگه دستای همو بگیریم

شاید اونجا توی دلها درد بی زاری نباشه

میون پنجره هاشون دیگه دیواری نباشه
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 04-19-2010
T I N A آواتار ها
T I N A T I N A آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,337
سپاسها: : 0

66 سپاس در 58 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اگر کسی مرا خواست بگویید رفته باران ها را تما شا کند، و اگر اصرار کرد بگویید برای دیدن توفان ها رفته است،
و اگر باز سماجت کرد بگویید رفته است تا دیگر باز نگردد!
__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه.
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 04:04 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها