بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > تاریخ

تاریخ تمامی مباحث مربوط به تاریخ ایران و جهان در این تالار

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 11-15-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گناه اولیه و فداء
آدم در بهشت از خوردن میوه ی یك درخت منع شد، اما مار او را فریب داد و آدم از آن درخت استفاده كرد و بدینسان آدم كه سمبل انسان ها بود، گناه كرد. خدا بر انسان ها غضب كرد و همه ی مردم به خاطر گناه آدم كه سمبل انسان ها بوده، محكوم به جهنم هستند. از طرفی از آنجا که خداوند عادل است و نمی تواند گناه آدم را بدون دلیل ببخشد، نیاز به واسطه ای است که با فدا شدن، مردم را از زیر بار سنگین این گناه رها سازد. مسیح به عنوان یگانه پسر حقیقی خداوند (و خدای حقیقی) حاضر شد تا به لباس انسانی در آید و با تحمل درد و رنج و در نهایت به صلیب کشیده شدن، مردم را از خشم و غضب خدای پدر برهاند.
این عقیده از جمله اصولی است كه اكثریت قریب به اتفاق مسیحیان بدان معتقدند. این عقیده در هیچ یك از كتب عهد عتیق سابقه ندارد و هیچكدام از پیامبران از آن صحبت نكرده‌اند، در هیچ یك از كتب مقدس از محكومیت همه ی مردم به جهنم و عذاب الهی سخن نیامده است و حضرت مسیح نیز هرگز و هرگز سخنی از این عقیده به میان نیاورده است. اما با این وجود پولس مدعی این دكترین بود و برای اولین بار این نظریه را مطرح كرد.
در شورای ترنت (که از شوراهای جهانی مسیحت به شمار می رود)، به روشنی بر این مسأله تأكید شد كه این دكترین ساخته و پرداخته ی پولس است؛ « اگر كسی ادعا كند كه گناه آدم فقط به خودش صدمه رسانده است و به فرزندانش آسیبی نمی‌رساند... یا بگوید... گناه را كه مرگ نفس است منتقل نكرد، چنین كسی ملعون است. چون با این سخنان پولس مغایرت دارد: لهذا همچنان كه به وساطت یك آدم گناه داخل جهان شد و به گناه موت و به این‌گونه موت بر همه ی مردم طاری شد از آن جا كه همه گناه كردند ( نامه ی پولس به رومیان باب 5 آیه ی 12) ». 8
پولس در نامه به فیلیپیان این عقیده را شرح می دهد که خداوند (خدای پسر) به صورت انسانی در آمد؛ « لكن خود را خالی كرده، صورت غلام را پذیرفت و در شباهت مردمان شد ». 9
پولس در جای جای نامه هایش بر گناه اولیه تأکید می کند و تمام مردم را به خاطر گناه جدشان آدم، گناهکار می شمارد و بر این نکته تأکید می کند که تنها راه رهایی از این گناه، مصلوب شدن مسیح بوده است؛ « چنانكه در آدم همه می میرند، در مسیح نیز همه زنده خواهند شد».
__________________
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 11-15-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نفی شریعت
از دیگر ادعاهای پولس، برداشته شدن شریعت است. وی ادعا می کند که شریعت و احکام، فقط به خاطر گناه آدم نهاده شده است و حالا که با مصلوب شدن مسیح، گناه آدم پاک شد دیگر نیازی به عمل به شریعت وجود ندارد؛ « خدا پسر خود را فرستاد كه از زن زاییده شد و زیر شریعت متولد، تا آنانی را كه زیر شریعت باشند فدیه كند ». 11
این در حالی است که حضرت عیسی به روشنی و با قاطعیت مسیحیان را موظف به انجام دستورات شریعت نموده بود؛ « گمان مبرید که آمده ام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم، نیامده ام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم، زیرا هر آینه به شما می گویم تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطه ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود. پس هر که یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد، در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود. اما هر که به عمل آورد و تعلیم نماید، او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد». 12

3- اطاعت بی قید و شرط از حاكمان
یکی از تعالیم پولس که با تعالیم حضرت مسیح در تقابل و تضادی آشکار قرار دارد، اطاعت بی قید و شرط از حاکمان است. « هر شخصی مطیع قدرت های برتر بشود، زیرا كه قدرتی جز از خدا نیست و آنهایی كه هست از جانب خدا مرتب شده است، حتی هر كه با قدرت مقاومت نماید، مقاومت با ترتیب خدا نموده باشد... زیرا خادم خداست برای توبه نیكویی، لكن هر گاه بدی كنی بترس، چون كه شمشیر را عبث بر نمی‌دارد، زیرا او خادم خداست و با غضب انتقام از بدكاران می‌كشد، لهذا لازم است كه مطیع او شوی». 13
البته صدور این كلام از پولس چندان عجیب نیست. زیرا او هرگز با عیسی نبوده و از شیوه و سنت عیسوی اطلاع نداشت.
در انجیل "لوقا" می خوانیم « در همان روز چند نفر از فریسیان آمده به وی گفتند دور شو و از اینجا برو زیرا كه هیرودیس می‌خواهد تو را به قتل برساند »
اما جالب است كه عكس‌العمل مسیح را بدانیم؛ « ایشان را گفت: بروید و به آن روباه بگویید اینك امروز و فردا دیوها را بیرون می‌كنم و مریضان را صحت می‌بخشم و در روز سوم كامل خواهم شد، لیكن می‌باید امروز و فردا راه روم ». 14
مطابق نقل انجیل لوقا، حضرت مسیح نه تنها به حاکم و پادشاه احترام نگذاشت، بلکه با صراحت وی را روباه خطاب نمود. گذشته از این مسیح در شب آخر حواریون را امر به خرید اسلحه فرمود؛ « پس به ایشان گفت: لیكن الآن هر كه كیسه دارد، آن را بردارد و همچنین توشه دان را و كسی كه شمشیر ندارد، جامه ی خود را فروخته، آن را بخرد ». 15
براستی مسیح چرا به حواریون دستور به خرید شمشیر داد؟ آن هم حتی به قیمت فروختن جامه‌ ها و عریان ماندن! مگر نه این است كه انسان باید مطیع قدرت های برتر باشد!؟
__________________
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 11-15-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مسیح، ملعون است!
یکی از نظریات عجیب و غیر قابل قبول پولس، ملعون خواندن حضرت مسیح است! پولس در جسارتی آشکار و با برداشتی غیر منطقی از کتاب مقدس اعلام کرد که مسیح در راه مردم، ملعون نیز شده است! « مسیح ما را از لعنت شریعت فدا كرد، چون كه در راه ما لعنت شد. چنانكه مكتوب است، ملعون است هر كه بر دار آویخته شود ». 16
آیه ی مورد نظر پولس کدام است؟
پاسخ: در کتاب "تثنیه" ی تورات که به اعتقاد عموم مسیحیان و یهودیان، نوشته ی حضرت موسی است، چنین آمده است: « و اگر كسی گناهی را كه مستلزم موت است، كرده باشد و كشته شود و او را به دار كشیده باشی، بدنش در شب بر دار نماند. او را البته در همان روز دفن كن زیرا آنكه بر دار آویخته شود ملعون است ». 17
بدون شک این آیه در مورد كسانی است كه مرتكب جرمی شده‌ و به خاطر آن و به فرمان شریعت به دار كشیده شده‌اند، نه در مورد مظلومی كه در عین بی‌گناهی او را به دار كشیده باشند. كدام منطق می‌تواند بپذیرد شخصی كه توسط حاكم ظالم بر دار آویخته شده، ملعون باشد؟ آیا مسیحیان می‌پذیرند كه مبشرین و مبلغینی كه در نقاط مختلف جهان به جرم تبلیغ مسیحیت به دار آویخته شدند، ملعون باشند!!
مطابق این نظریه ی پولس، نه تنها مسیح، بلکه بسیاری از پیامبران الهی نیز ملعون می باشند، چرا كه وی در نامه ی به غلاطیان، باب 3، آیه ی 10، می‌نویسد‌ « زیرا جمیع آنانی كه از اعمال شریعت هستند، زیر لعنت می‌باشند. زیرا مكتوب است ملعون است هر كه ثابت نماند در تمام نوشته‌های شریعت تا آنها را به جا آورد».
با این حساب و از آنجا که مطابق کتاب مقدس، بسیاری از پیامبران و برگزیدگان الهی مرتکب گناه شده اند، تمامی ایشان ملعون شمرده می شود .
آنچه برشمردیم برخی از تحریفات پولس بود که در نهایت، مسیحیتی متفاوت با آنچه مسیح به ارمغان آورد را به جهان مسیحیت ارائه نمود.
از آنجا که پولس، تبلیغ خود را در میان غیر یهودیان و بت پرستان آغاز نمود، افکار وی به راحتی مورد قبول آنان قرار گرفت. وی با ترسیم چهره ای از مسیح که با اعتقادات آنان هماهنگی داشت، به موفقیتی قابل توجه دست یافت. با این حال تفکرات پولس برای یهودیان و کسانی که از نزدیک با حضرت مسیح در ارتباط بودند، هرگز قابل قبول نبود. اما "کنستانتین" پادشاه روم، تاریخ را به نفع پولس رقم زد و مسیحیت پولسی بر سایر مکاتب فکری پیروزی یافت.

کنستانتین، شخصیتی که حق بزرگی بر مسیحیت پولسی دارد
پس از حضرت مسیح و با گسترش مسیحیت، آزار و اذیت امپراتورهای روم بر مسیحیان افزایش یافت و مسیحیان برای پیروی از آیین رسمی کشور روم در فشار بودند. در طول سیصد سال سخت ترین فشارها بر کلیسای مسیح وارد آمد. پطرس در سال 68 میلادی و در زمان "نرون" به صلیب کشیده شد. پس از پطرس، نوبت به سایر رهبران مسیحی رسید. اسقف های رم ( که امروزه از آنها به عنوان پاپ یاد می شود ) یا در میادین ورزشی طعمه ی حیوانات وحشی می شدند، و یا در همان میادین به آتش کشیده می شدند. البته برخی نیز به مرگ طبیعی از بین رفتند و از تحمل مرگی دردناک در امان ماندند.
این وضع تا سال 312 میلادی ادامه یافت. در آن زمان کنستانتین سربازان خویش را به دنبال "میل تیادس" (mil tiades) رهبر مسیحیان فرستاد. همگان بر این باور بودند که میل تیادس نیز باید به سایر رهبران کلیسا بپیوندد و سرنوشتی تلخ در انتظارش خواهد بود اما در کمال تعجب چنین اتفاقی نیفتاد. کنستانتین نه تنها دستور به کشتن وی نداد، بلکه او را در آغوش کشیده و شنل ارغوانی روحانی معبد بزرگ رم را نیز بر دوش او انداخت! پادشاه به این نیز اکتفا نکرد، بلکه دستور داد که اسقف میل تیادس به کاخ با شکوه سلطنتی که بر بالای بلندی لاتران قرار داشت، نقل مکان کند!
اسقف رم که تا پیش از این در خانه ای محقر و همیشه در هراس از پادشاهان و با سختی، زندگی را سپری می کرد، به یکباره از کوخ نشینی به کاخ نشینی رسیده بود. جالب این که کنستانتین کاخ دیگری را نیز به عنوان اقامتگاه ییلاقی اسقف مقدس رم در نظر گرفت. 18
اما هدف کنستانتین از این کار چه بود؟ بدون شک این سلطان خودکامه در فکر خدمت به مسیحیت نبود، بلکه در مقابل این نیکی و خدمت، چشم داشتی بسی مهمتر را در نظر داشت.
"جوان گریدی" نویسنده و دانشمند مسیحی می نویسد «او امید داشت كه بدین وسیله كلیسا را به شكل ابزاری برای استحكام قدرت مطلق امپراتور درآورد».
__________________
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:26 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها