شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
 SonBol بی تو 06-15-2008, 01:58 AM
 amitis برنده 08-31-2008, 05:55 AM
 amitis کجاییم؟ 08-31-2008, 06:04 AM
 SonBol اعتياد 11-11-2008, 09:12 AM
 مهدی تقدیر 07-18-2010, 08:23 PM
 تقدیر عشق... 10-10-2010, 11:44 PM
 BaHaReH آرزو... 10-25-2010, 02:49 PM
 GhaZaL.Mr ... 01-15-2012, 01:09 AM
 mohammad.90 اسمان 01-29-2012, 11:54 PM
 mohammad.90 فرشته 02-14-2012, 10:14 PM
 mohammad.90 درد دوری 02-15-2012, 09:50 PM
 ساقي مولانا 11-21-2012, 01:52 AM
 ساقي حافظ 12-25-2012, 09:42 PM
 fatemiii عشق... 04-21-2013, 09:22 AM
 fatemiii آفت ... 06-10-2013, 01:58 PM
 fatemiii عشق... 09-11-2013, 03:12 PM
 farzanehr دلخوشی 09-16-2013, 09:14 AM
 seifi1 غزل 08-10-2014, 10:07 PM
|

07-10-2009
|
 |
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Apr 2009
نوشته ها: 1,022
سپاسها: : 0
13 سپاس در 12 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خرم آنروز کزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم از پی جانان بروم
دلم از ظلمت زندان سکندر بگرفت
رخت بردارم و تا ملک سلیمان بروم
|

07-10-2009
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0
200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دانم اي زيبا روزي بر مزارم بنشيني
سر كني آه و زاري گوشه غم بگزيني
من به اميد وصالت عمر خود دادم بر باد
تا تو اكنون اين چنين بر خاك ماتم بنشيني
|

07-10-2009
|
 |
مدیر کل سایت  کوروش نعلینی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382
7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب ،در صبح باز باشد
عجبست اگر توانم که سفرکنم ز دستت
بکجا رود کبوتر که اسیر باز باشد ؟
زمحبتت نخواهم که نظر کنم برویت
که محب صادق آن است که پاکباز باشد
بکرشمۀ عنایت ، نگهی بسوی ما کن
که دعای دردمندان ز سر نیاز باشد
سخنی که نیست طاقت که زخویشتن بپوشم
به کدام دوست گویم که محل راز باشد؟
چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی؟
تو صنم نمی گذاری که مرا نماز باشد
نه چنین حساب کردم ،چو تو دوست میگرفتم
که ثنا و حمد گوییم و جفا و ناز باشد
دگرش چو باز بینی،غم دل مگوی سعدی
که شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد
قدمی که بر گرفتی به وفا و عهد یاران
اگر از بلا بترسی ،قدم مجاز باشد
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|

07-10-2009
|
 |
مدیر کل سایت  کوروش نعلینی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382
7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست
بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست
روا بود که چنین بیحساب دل ببری
مکن که مظلمه خلق را جزایی هست
توانگران را عیبی نباشد ار وقتی
نظر کنند که در کوی ما گدایی هست
به کام دشمن و بیگانه رفت چندین روز
ز دوستان نشنیدم که آشنایی هست
کسی نماند که بر درد من نبخشاید
کسی نگفت که بیرون از این دوایی هست
هزار نوبت اگر خاطرم بشورانی
از این طرف که منم همچنان صفایی هست
به جان دوست که در اعتقاد سعدی نیست
به در جهان بجز از کوی دوست جایی هست
سعدی
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|

07-10-2009
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0
200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
وقتي كه تو آمدي به دنيا عريان
مردم همه خندان و تو بودي گريان
كاري بكن اي دوست كه وقت رفتن
مردم همه گريان و تو باشي خندان
|

07-10-2009
|
 |
مدیر کل سایت  کوروش نعلینی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382
7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام - شاعر علی اکبر شیدا خواننده سیما مافیها
حتما همه تون تا حالا اهنگ امشب شب مهتابه رو شنیدین...
آهنگ قشنگ و جالبه من امروز شعر کاملشو که دیدم چند بیت اولش خیلی برام جالب بود نمیدونم شاید من دقت نکردم توی اهنگش نبوده ...
شاعر:علی اکبر شيدا
آهنگساز:تنظيم ابراهيم منصوری
خواننده :سيما مافيها
امشب به بر من است و ان مايه ی ناز
يا رب تو کليد صبح در چاه انداز 
ای روشنی صبح به مشرق برگرد
ای ظلمت شب با من بيچاره بساز
امشب شب مهتابه حبيبم رو ميخوام
حبيبم اگر خوابه طبيبم رو ميخوام
خواب است و بيدارش کنيد
مست است و هشيارش کنيد
گوييد فلانی آمده آن يار جانی آمده
آمده حال تو احوال تو سيه خال تو سفيد موی تو ببيند برود
امشب شب مهتابه حبيبم رو ميخوام
حبيبم اگر خوابه طبيبم رو ميخوام.
یارب تو کلید صبح در چاه انداز..... ببینید چیزیو در بیتهای بعدیش میگه که هزاران سال شعرا خلاف اونرو خواستند و ما کیف کردیم اما همین الان با شنیدن چیزی کاملا متفاوت با اونها باز هم لذت میبریم و درود میفرستیم به هر چی هنرمنده و خلاقیتشون....
ای صبح ! نشو ! ندم ! سیاهی شب بمان !
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|

07-10-2009
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0
200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دارم به دل دمادم شوق نگاه رویت
آیا شود که این دل راهی برد به کویت
در سینه ای که در آن عشق تو بود هر دم
با هر طپش زقلبم افزوده گشت دردم
دردی که غیر مردن آن را دوا نباشد
باشد وصالت ای دوست ،مردن روا نباشد
|

07-11-2009
|
 |
ناظر و مدیر ادبیات  
|
|
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432
2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نه از آغاز چنین رسمی بود
و نه فرجام چنان خواهد شد
که کسی جز تو ، تو را دریابد
تو در این راه رسیدن به خودت تنهایی
ظلمتی هست اگر
چشم از کوچه یاری، بردار
و فراموش کن این کهنه خیال
نور فانوس رفیقی، که تو را دریابد!
دست یاری که بکوبد در را
پرده از پنجره ها برگیرد، قفل را بگشاید
کوله بارت بردار
دست تنهایی خود را تو بگیر
و از آیینه بپرس
منزل روشن خورشید کجاست؟
شوق دریا اگر هست، روان باید بود
ورنه، در حسرت همراهی رودی به زمین خواهی شد
مقصد از شوق رسیدن خالیست
راه ، سرشار امید
و بدان ،کین امروز
منتظر فرداییست
که تو دیروز در امید وصالش بودی
بهترین لحظه راهی شدنت، اکنون است
لحظه را دریابیم
باور روز برای گذر از شب کافیست
و از آغاز، چنین رسمی بود
که سرانجام، چنین خواهی شد ...
..
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|

07-11-2009
|
 |
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2009
نوشته ها: 919
سپاسها: : 0
72 سپاس در 71 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بوديم و كسي قدر ندانست كه بوديم
باشد كه نباشيم و بدانند که بوديم
__________________
Chera Donya Mano Mikhay Tak o Tanha?!..Mano Dadi Be Dastaye Shabaye Sarde Tanahaii..CHera Rahmi To Ghalbet Nist Akhe Donya! Che Donyayiii..Chera Hishki Nemidoone Che Boghzi Tooye Shabhame..CHe Zakhmaii Azat Donya Rafighe Ghalbe Tanhame
|

07-12-2009
|
 |
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2009
نوشته ها: 919
سپاسها: : 0
72 سپاس در 71 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خیال کردم بری میری از یادم تو رفتی و نرفت چیزی از یادم
تو رفتی تازه عاشقتر شدم من از اونی هم که بود بدتر شدم من
صبح تا شب این شد کارم که واسیه چشات بیدارم
تو خدای عاشقایی تو تموم کس و کارم
تو بداد من رسیدی وقتی تنها یمو دیدی تو نذاشتی برم از دست اگه چیزیم هنوز
نازنینم امید شیرینم من بحز تو کسی نمی بینم
از اون روزی کخ رفتی یه روز خوش ندیدم
بجز دستای گرمت بلا و خوش ندیدم
زندیگمو به پای تو دادم اون روزا رو نمیره از یادم
نازنینم برس به فریادم
__________________
Chera Donya Mano Mikhay Tak o Tanha?!..Mano Dadi Be Dastaye Shabaye Sarde Tanahaii..CHera Rahmi To Ghalbet Nist Akhe Donya! Che Donyayiii..Chera Hishki Nemidoone Che Boghzi Tooye Shabhame..CHe Zakhmaii Azat Donya Rafighe Ghalbe Tanhame
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
ابزارهای موضوع |
|
نحوه نمایش |
حالت ترکیبی
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 01:20 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|