بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #7  
قدیمی 09-30-2009
آیـدا آواتار ها
آیـدا آیـدا آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 438
سپاسها: : 0

16 سپاس در 16 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض .:: مناظره ای بین دو شاعر ::.

غزل حضرت مولانا


عاشقی بر من پریشانت کنم نیکو شنو
کم عمارت کن که ویرانت کنم نیکو شنو
گر دو صد خانه کنی زنبوروار و مو
بی کس و بی خان و بی مانت کنم نیکو شنو
تو بر آنک خلق مست تو شوند از مرد و زن
من بر آنک مست و حیرانت کنم نیکو شنو
چون خلیلی هیچ از آتش مترس ایمن برو
من ز آتش صد گلستانت کنم نیکو شنو
گر که قافی تو را چون آسیای تیزگرد
آورم در چرخ و گردانت کنم نیکو شنو
ور تو افلاطون و لقمانی به علم و کر و فر
من به یک دیدار نادانت کنم نیکو شنو
تو به دست من چو مرغی مرده ای وقت شکار
من صیادم دام مرغانت کنم نیکو شنو
بر سر گنجی چو ماری خفته ای ای پاسبان
همچو مار خسته بیجانت کنم نیکو شنو
ای صدف چون آمدی در بحر ما غمگین مباش
چون صدف ها گوهر افشانت کنم نیکو شنو
بر گلویت تیغ ها را دست نی و زخم نی
گر چو اسماعیل قربانت کنم نیکو شنو
دامن ما گیر اگر تردامنی تردامنی
تا چو مه از نور دامانت کنم نیکو شنو
من همایم سایه کردم بر سرت از فضل خود
تا که افریدون و سلطانت کنم نیکو شنو
هین قرائت کم کن و خاموش باش و صبر کن
تا بخوانم عین قرآنت کنم نیکو شنو


در جواب



عاشقم ،زارم بین دیوانه ام،این خود شنو
من عمارت کی کنم؟ویرانه ام،این خود شنو
گر توام ویران کنی ،بی کس کنی،بی خانمان
چون تو اینها می کنی،سامانه ام،این خود شنو
دیگران از مرد و زن سرگرم مستی منند
من تو را حیران و سرمستانه ام،این خود شنو
من خلیلم ترس از آتش ندارم ،جان من
آتشت را هیزم جانانه ام ، این خود شنو
همچو چرخ آسیا افتاده ام بر پای تو
سر به دور قاف تو گردانه ام،این خود شنو
من نه افلاطون و لقمانم نمی دانی مگر؟
همچو شاگردان به مکتب خانه ام ،این خود شنو
من که بی جانم چو صیدی گشته در دامت اسیر
اینک این من،مرغک بی دانه ام ،این خود شنو
بر گلویم تیغ و تیر و ریسمانت ،ای عزیز
در چنین حالت تو را پروانه ام،این خود شنو
سایه ات گر چون همایی بر سرم سایه کند
تاج شاهی؟ سایه ات شکرانه ام،این خود شنو
من خود ازآغازخاموشم ولیکن صبر نیست
همچو قرآنت بخوان افسانه ام،این خود شنو
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از آیـدا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 4 نفر (0 عضو و 4 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 03:47 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها