بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #11  
قدیمی 10-01-2009
آیـدا آواتار ها
آیـدا آیـدا آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 438
سپاسها: : 0

16 سپاس در 16 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

پيش من جز سخن شمع و شکر هيچ مگو

سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور ازين بی خبری رنج مبر هيچ مگو

دوش ديوانه شدم عشق مرا ديد و بگفت:
آمدم نعره مزن جامه مدر هيچ مگو

گفتم: ای عشق من از چيز دگر می‌ترسم
گفت:‌ آن چيز دگر نيست دگر هيچ مگو

من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هيچ مگو

قمری جان صفتی در ره دل پيدا شد
در ره دل چه لطيف است سفر هيچ مگو

گفتم:‌ای‌دل چه مه‌ست اين؟ دل اشارت می‌کرد
که:‌ نه اندازه‌ی توست اين بگذر هيچ مگو

گفتم: اين روی فرشته‌ست عجب يا بشراست؟
گفت:‌ اين غير فرشته‌ست و بشر هيچ مگو

گفتم: ‌اين چيست؟ بگو زير و زبر خواهم شد
گفت: می‌باش چنين زير و زبر هيچ مگو

ای نشسته تو در اين خانهء پر نقش و خيال
خيز از اين خانه برو رخت ببر هيچ مگو

گفتم:‌ ای دل پدری کن نه که اين وصف خداست؟
گفت:‌ اين هست ولی جان پدر هيچ مگو
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 03:37 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها