#1  
قدیمی 10-23-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض با ترس کودکان چه کنیم؟

با ترس کودکان چه کنیم؟


مقدمه

بسیاری از والدین با مشکلاتی از قبیل ترس کودک از حیوانات ، ترس از تاریکی ، ترس از غریبه‌ها و... مواجه می‌شوند و واقعا نمی‌دانند که چگونه رفتاری باید در مقابل این ترس‌ها داشته باشند. خیلی از آنها تلاش زیاد می‌کنند تا به کودک خود نشان دهند که ترس او موردی ندارد و هیچ جای ترس وجود ندارد. اما گویا هر چه بیشتر تلاش می‌کنند کودکشان در ترس خود مصمم‌تر می‌شود. در برخورد با چنین ترس‌هایی والدین در اولین گام باید دلایل آنرا مشخص کنند. برخی از این ترس‌ها طبیعی بوده و لازم نیست والدین حساسیت زیادی در مورد آنها نشان دهند و برخی بنا به دلایلی رخ می‌دهند که لازم است در رفع این ترس‌ها مورد توجه قرار گیرند.




علل ترس در کودکان

اینکه چرا کودکان می‌ترسند مورد توجه بسیاری از صاحبنظران رشد کودک و روانشناسان بوده است. برخی از محققان عوامل زیستی را به عنوان علت برخی از ترس‌ها عنوان کرده‌اند و برخی دیگر عوامل روان شناختی، عوامل خانوادگی و سایر عوامل را مطرح کرده‌اند. در برخی اوقات ترسی که کودک از خود نشان می‌دهد به یک نیاز روانی ارتباط دارد. مثلا کودکی که ترس از مدرسه را نشان می‌دهد ممکن است از لحاظ روانی وابستگی زیادی به پدر یا مادر خود داشته باشد و ترس او در واقع ریشه در این وابستگی او دارد.

گاهی اوقات یک تغییر در شیوه زندگی مثل تغییر محل سکونت ، جدا شدن از والدین و... به صورت ترس از تاریکی ، ترس از حیوانات و غیره خود را نشان می‌دهد. بنابراین می‌توان گفت برخی از ترس‌های مشخص و معین کودک می‌تواند ریشه‌های روانشناختی داشته باشد و مستقیما با موضوع آن ترس مرتبط نباشد. در برخی اوقات این خانواده است که مشکل ترس را در کودک بوجود می‌آورد. ممکن است کودک ترس از یک مساله خاصی را در محیط خانواده یاد گرفته باشد. مثلا مادری که از عنکبوت می‌ترسد این ترس خود را به کودک منتقل می‌کند. این اتفاق بر اساس فرایند یادگیری صورت می‌پذیرد. بطوری که والدین در آموزش اکثر رفتارها به عنوان الگو و سرمشق کودک هستند.

کودکی که نیاز به احساس امنیت دارد با مشاهده رفتار و حالات والدین و خانواده خود شروع به شناسائی محیط ها و موقعیت‌های امن از ناامن می‌نماید. و در این راستا کاملا متکی بر آنهاست. بنابراین آنچه رفتار مادر نشان می‌دهد برای او الگو و اساس رفتارش است. کودک با مشاهده رفتارهای مختلف می‌آموزد که چه چیزی ترسناک است و چه چیزی ترسناک نیست. گاهی اوقات ترس کودک ناشی از شیوه های زیستی غلط والدین است. والدینی که برای وادار کردن کودک به انجام کاری او را تهدید می‌کنند و یا از چیزی می‌ترسانند. مثلا مادر به کودک خود می‌گوید اگر شلوغی کنی می‌روم و دیگر بر نمی‌گردم. یا برای وادار کردن به او خوردن دارو او را از آمپول می‌ترساند. فشار روانی که به این طریق والدین به کودکان خود وارد می‌کنند ، می‌تواند به صورت ترس‌های مختلف خود را بروز دهد. در کودکان ناراحتی‌ها و اضطراب‌های روانی اغلب با مواردی از قبیل ترس و... مشخص می‌شوند.

از جمله عوامل دیگر شرایطی است که کودک در محیط پیرامون ممکن است با آنها مواجه شود، مثل دیدن تصادف دو اتومبیل و دزد و... همینطور است تماشای فیلم‌های ترسناک و وحشت انگیز که با تاثیری که روی قدرت تخیل کودک می‌گذارد موجب وسعت یافتن این صحنه‌ها و شاخ و برگ داده شدن آنها در ذهن کودک می‌شود و ترس و وحشت زیادی را در کودک ایجاد می کند.
چه نوع ترس‌ها به توجه و درمان نیاز دارند؟

در وهله اول باید به سن کودک توجه داشت. برخی از ترس‌ها در سنین خاصی طبیعی‌تر هستند. بنابراین اگر چنین ترس‌هایی بیش از دو سال دوام داشته باشند حتما به توجه و درمان نیاز دارند. اصولا یک ترس عادی نباید چنین مدت زمانی طول بکشد و گاه بدون نیاز به مداخلات درمانی به تدریج کاهش پیدا کرده و بالاخره از بین می‌رود. همینطور برای تشخیص ترس‌های غیر عادی باید به نوع ترس نیز توجه داشت.

هر چند گاهی اوقات کودکان از چیزی می‌ترسند ولی این ترس چندان وحشت‌زا نیست و مشکل خاصی در عملکرد روزانه کودک ایجاد نمی‌کند و واکنش ترس در او چندان شدید و ناهنجار نیست. اما زمانیکه نوع ترس کودک غیر عادی است و نیاز به مداخلات درمانی دارد واکنش کودک به عامل ترس بسیار شدید است. کودک بسیار وحشت زده می‌شود و رفتارهایی از خود نشان می‌دهد که اغلب خارج از کنترل دیگران است.
برای درمان ترس در کودکان چه باید کرد؟

روان شناسان برای کاهش ترس‌های کودکان راههای زیادی را توصیه می‌کنند. آنها در وهله اول به والدین توصیه می‌کنند که در رفع مشکل کودک عجولانه عمل نکنند. تعجیل و شتابزدگی آنها در کاهش ترس کودک می‌تواند به جای درمان ، اضطراب و ترس او را افزایش دهد. این ترس معمولا بتدریج از بین می‌رود و لازم است والدین با خونسردی و آرامش اقدام به کاهش این ترس‌ها نمایند. توصیه بعدی روان شناسان این است که هرگز کودکان را به خاطر ترسی که دارند تحقیر و سرزنش نکنیم. هر چند دلیل ترس از نظر ما بزرگترها کاملا غیر منطقی و نامعقول به نظر می‌رسد اما خود کودک چنین احساسی ندارد و نمی‌تواند غیر منطقی بودن ترس خود را درک کند و سرزنش به او کمکی نخواهد کرد.

حتی زمانیکه کودک تحت نظر یک متخصص یا روان شناس درمان می‌شود، اگر عامل اصلی ایجاد کننده ترس هنوز حضور داشته باشد چندان فایده‌ای نخواهد کرد. مثلا زمانیکه خود مادر از تاریکی می‌ترسد، هر چند کودک حمایت‌ها و درمان‌هایی را از روان‌شناس و مشاور خود دریافت می‌کند، اما الگویی که در خانه از رفتار مادر می‌پذیرد الگویی قویتر است که نتایج یک درمان ثمر بخش را از بین می‌برد. بنابراین لازم است علل اساسی ترس کشف و مرتفع شوند.




بازی موقعیت مناسبی است که ترس کودک را از بین ببریم. مثلا کودکی که از آمپول می‌ترسد، می‌توانیم یک بازی خوب ترتیب بدهیم که در آن کودک آمپول زدن را تمرین کند. در مراحل دیگر می‌توان از روشهای خاص رفتار سازمانی که توسط روانشناسان استفاده می‌شود بهره جست. با مراجعه به یک روانشناس و درمان‌های رفتاری او می‌توان اقدام به حل مشکل کودک نمود.
سخن آخر

پدیده ترس هر چند که یک غریزه طبیعی است که در انسان از همان بدو تولد وجود دارد، اما هر گاه به دلیل تغییراتی که در شدت و نوع آن بوجود می‌آید از حالت عادی خارج می‌شود. این ترس‌ها تحت عنوان ترس‌های مرضی شناخته می‌شوند که هم کودک و هم اطرافیان او را آزار می‌دهند توصیه‌های مناسب روان‌شناسان و استفاده از مداخلات رفتاری در این راستا می‌تواند سودمند باشد.

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 10-23-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض والدین موفق چگونه هستند؟

والدین موفق چگونه هستند؟

مقدمه

وقتی تصمیم می‌گیرید که صاحب فرزند شوید، در واقع مسئولیت سنگین و بلند مدت تربیت او را پذیرفته‌اید. تربیت به معنی تعلیم دادن و پروراندن است. وقتی فرزندان خود را تربیت می‌کنید، به آنها می‌آموزید چگونه رفتار نمایند. یعنی شما با قانون‌گذاری و اعمال انضباط به آنها کمک می‌کنید تا تکلیف خود را بدانند. این مساله احساس امنیت و آرامش خاطر آنان را افزایش می‌دهد و از آنجایی که کودکان دوست دارند احساس کنند والدینشان از آنان راضی هستند با ارائه توجه و محبت مناسب از سوی خانواده گام مهمی در ارتقا بهداشت روان کودک و اطرافیان برداشته می‌شود.

کودک بدون مشکل وجود ندارد ولی مشکلات کودکان قابل درمان است. نکته مهم نحوه برقراری اصول تربیتی است. چناچه اصول تربیت اشتباه باشد یا با خشونت و بی‌تفاوتی ارائه شود، کودک آن را نمی‌پذیرد. یک خانواده خوب باید بتواند تربیت و انضباط را به نحوه شایسته‌ای برقرار نماید. در تربیت فرزندان مانند هر کار دیگر با مشکلاتی روبرو خواهیم شد. اگر والدین از روشهای صحیح تربیتی آگاه باشند، با تمرین و به مرور زمان تجربه و مهارت آنان افزایش خواهد یافت و در تربیت فرزندشان موفق‌تر خواهند بود. آنچه در زیر می‌آید، برخی اصول تربیتی است که برای آشنایی مقدماتی مطرح می‌گردد.
در کوتاه مدت انتظار پیشرفت زیادی نداشته باشید.

موارد زیادی وجود دارد که دوست دارید به فرزندان خود بیاموزید ولی هیچ رفتاری با یک بار آموختن بدست نمی آید وآنان نیز همیشه برای فرا گرفتن آمدگی ندارند. آموزش نیاز به وقت ، حوصله و موقعیت شناسی دارد. اگر والدین در این کار پشتکار نداشته باشند، خسته و بی‌حوصله شوند یا از کوره در روند، احترام خود را نزد فرزندان از دست خواهند داد.

در این صورت فرزندان به خواسته‌های آنها بی‌توجه خواهند شد و خود را موظف به انجام آنها نخواهند دانست. تربیت مسئولیتی یک روزه نیست، آرامش ، پایداری و مقاومت می‌خواهد و تا زمانی که یک اصل تربیتی حاصل شود، فرزند شما بارها اشتباه خواهد کرد. بنابراین در کوتاه مدت نمی‌توان انتظار پیشرفت زیادی داشت.
توقع خود را کم کنید و پیشرفتهای کوچک را نیز در نظر بگیرید.

کودکان و والدینی که از هر نظر کامل و بی‌عیب باشند وجود ندارند. فرزندان همیشه آنگونه که والدین توقع دارند عمل نمی‌کنند. مشکلات کودکان معمولا یک شبه حل نمی‌شود و تغییرات در کودکان و بالغین تدریجی ، آرام و مرحله به مرحله صورت می‌گیرد. برخی والدین وقتی درتغییر عادات و رفتارهای فرزندشان به مشکل برمی‌خورند، به سرعت آشفته و ناامید می‌شوند و اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند. حال آنکه باید به پیشرفتهای کوچک و تدریجی فرزندشان توجه نمایند زیرا کلید پیشرفتهای بزرگ ، تشویق پیشرفتهای کوچک است.
در هر زمان تنها روی یک مشکل تمرکز نمایید.

فرزند شما ممکن است مشکلات متعددی داشته باشد ولی اگر شما بخواهید همه موارد را باهم اصلاح نمایید، هرگز موفق نخواهید شد. برای موفقیت باید تنها یک مشکل را در نظر بگیرید و پس از حل آن به نوبت به مشکل دیگری بپردازید. هدفتان را با کلمات ساده‌ای که برای کودک قابل فهم باشد برایش توضیح دهید و به او بگویید در این مورد خاص دقیقا چه انتظاری از او دارید، مثلا: می‌خواهم قبل از آمدن سر سفره دستهایت را صابون بزنی! سپس به پیشرفتهای هر چند کوچک کودک در راه اصلاح رفتارش دقت نمایید، مثلا: قبلا اصلا صابون نمی‌زده و حالا یک مرتبه صابون زده است، هر چند توقع ما چهار مرتبه صابون در روز باشد و با واکنشهای مثبت و تحسین آمیز به او بفهمانید که رفتارش مناسب و مورد پسند است.
با دید مثبت نگاه کنید و هرگز از تحسین کودکتان غافل نباشید.

تحسین کودک بسیار ارزشمند است. کودکان در هر مرحله سنی که باشند تمایل دارند والدین آنها را بپسندند و از آنها راضی باشند. کودک نمی‌داند کدام رفتار مناسب و کدام نامناسب است. او هر رفتاری را که با واکنش والدین روبرو شود یا او را به هدف برساند مثبت تلقی کرده و تکرار خواهد نمود. تصور نکنید داشتن رفتار مناسب امری بدیهی و از وظایف فرزند شماست و یا رفتارهای فوق‌العاده است. این طرز تفکر باعث می‌شود پرتوقع شوید، نسبت به رفتارهای مناسب فرزندتان بی‌اعتنا گردید و تنها به رفتارهای نامناسب و منفی او توجه نمایید.

مسلما به جز رفتارهایی که شما را ناراحت می‌کند، رفتارهای مناسب و مثبت زیادی نیز در فرزند شما وجود دارد. اگر شما هر رفتار مناسبی را مثبت تلقی کنید و با واکنشی تایید کننده به فرزندتان نشان دهید که از کدام رفتارش راضی هستید، کودک سعی می‌کند با تکرار آن رضایت بیشتر شما را بدست آورد. نشان دادن نارضایتی از رفتارهای نامناسب تنها زمانی موثر خواهد بود که قبل از آن فرزندتان را به دلیل رفتارهای مناسبش تشویق کرده باشید.
اهدافی را که در نظر دارید، با نیازهای کودکتان منطبق نمایید.

اهداف خود را متناسب با سن ، شخصیت ، توانایی ، رشد عقلی و شرایط محیطی فرزندتان تعیین نمایید. همه کودکان در یک سن خاص وارد مرحله مشابهی نمی‌شوند و میزان آموزش پذیری آنها نیز به یک میزان نیست. با توجه به این که همه افراد یک‌جور نیستند و موقعیتها نیز متفاوت است. یک راه حل قطعی و مستقل برای هر مشکلی وجود ندارند. راه حلی که امروز در مورد فرزندتان موثر است، ممکن است فردا تاثیرش را از دست بدهد یا روشی که برای یکی از کودکانتان جواب می‌دهد، شاید برای دیگری بی‌فایده باشد. اگر حوصله کنید می‌توانید حتی روشهای ابتکاری و موثرتری خلق نمایید که بنا به شرایط خاص شما طراحی شده باشد.
مادران ، پدران ، لطفا هماهنگ عمل کنید.

موفقیت والدین در تغییر رفتارهای کودک نیازمند هماهنگی بین پدر و مادر است. پیش از هر اقدامی ، رفتارهایی را که می‌خواهید اصلاح کنید، دقیقا مشخص نمایید و برای رفع آن برنامه‌ای هماهنگ طراحی کنید .شما و همسرتان باید پیش از دست زدن به هر کاری در مورد کودکتان اتفاق نظر داشته باشید. وقتی تصمیم خود را گرفتید و روی برنامه اجرایی توافق کردید، هر دو هماهنگ و یکسان عمل نمایید.

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 10-27-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض شیوه عملی ترک حرفهای زشت و بی ادبانه در کودک

شیوه عملی ترک حرفهای زشت و بی ادبانه در کودک


الیزابت پنتلی / مترجم: اکرم قیطاسی

موقعیت
وقتی فرزندم با دوستانش صحبت می کرد.متوجه شدم که عبارات زشتی به آنها گفت.من از این مسأله بسیار ناراحت شدم.بهترین راه برای کنترل این مسأله چیست؟

فکر کنید
درست همانطور که بچه ها هر چیز دیگری را می آموزند،یاد خواهند گرفت که کلمات،قدرتمند هستند و برخی کلمه های قوی تر از بقیه اند. درست همان طور که بچه ها چیزهای دیگری را که می آموزند بررسی و تحقیق می کنند،این کلمات را نیز آزمایش می کنند.

راه حلها
1-بچه های کوچک،درست مثل «مینا»هستند. آنها چیزهایی را که می شنوند، حتی وقتی معنای آن را نمی دانند،تکرار می کنند. اگر فرزندتان کوچک است و معنی کلمه ای زشت را نمی داند، اما به تقلید از دیگری آن را گفته است، فقط بگویید: «آدمها نباید چنین کلماتی را به کار ببرند. در عوض می توانی بگویی...»وکلمه قابل قبولی را جایگزین کنید. از همان لحن و همان میزان صدایی استفاده کنید که او برای بیان آن کلمه زشت به کار برده است.
2-اگر کودک بزرگتری حرفهای زشت می زند و معنی آنها را نیز می داند،می توانید با آرامش بگویید:«می توانید بگویید این نوع حرف زدن غیر قبول است. می دانم آن قدر باهوش هستی که عبارات قابل قبولی به جای آنها پیدا کنی.»
3-بچه ها اغلب برای تأثیر عبارات خود از کلمات زشت استفاده می کنند. می توانید با صدایی محکم آن کلمه را به این صورت تکرار کنید: «سیلویا! در این خانه از کلمه لعنتی استفاده نمی کنیم.»اغلب وقتی کودکی بشنود که پدر یا مادر ش کلمه زشت را به این صورت به کار می برد.تأثیر آن کلمه برایش از بین می رود.
4-دقت کنید که فرزندتان این کلمات زشت را کجا می شنود. یک دوست یا یکی از اعضای خانواده؟فیلمها؟همسالان؟(مطمئنا" نه از شما!). اکنون زمان مناسبی است تا در مورد قدرت و معنای کلمات و اینکه چرا مردم به هم ناسزا می گویند و احساس تو قابل قبول است، با او صحبت کنید. جایگزینهای مناسبی به فرزندتان بدهید تا در هنگام عصبانیت از آنها استفاده کند.گفتن جمله ای مختصر و همراه با آرامش در مورد کلمه ای که فرزندتان از یک دوست شنیده یا یک ستاره سینما فریاد زده است، به فرزندتان کمک می کند تا احساساتش را تعدیل کند.مثلا":«من واقعا"از آن فیلم لذت بردم و آن هنر پیشه را دوست دارم،اما گفتن آن کلمات زشت ضروری نبود و باعث شد که آرنولد به نظرم احمق و خام برسد.»
5-در ازای هر کلمه زشتی که از فرزندتان شنیدید،او را جریمه کنید. پول جریمه را می توانید در قلکی بیندازید و بعد به عنوان صدقه یا خیریه آن را به فقرا بدهید.
6-اگر حرفهای زشت او خطاب به شما گفته شود، به تعرضی جدی تبدیل می شود.اگر با چنین موردی روبرو هستید،باید سریع و با قدرت اقدام کنید. در مورد امتیازاتی که برای فرزندتان اهمیت دارند فکر کنید. استفاده از تلفن؟دیدار دوستان؟بازی با رایانه؟دوچرخه سواری؟و....
از انجا که قبلا"در مورد این مسأله فکر کرده و برنامه ریزی کرده اید، می توانید به تعرض بعدی با قدرت پاسخ دهید. بار دیگر که فرزندتان حرف زشتی به شما گفت، با آرامش بگویید:«این بی احترامی است و غیر قابل قبول. تو همین حالا حق استفاده از تلفن را تا سه روز از دست دادی. اگر بار دیگر با من این طور صحبت کنی، برای همیشه تلفن را از اتاقت بر می دارم .»


حرفهای زشت عمدی

موقعیت
حرفهایی که فرزندم می زند، گاهی اوقات گستاخانه و آزار دهنده است. چطور می توانم مانع او شوم تا چنین حرفهایی را بر زبان نیاورد؟

فکر کنید
کودکی که در حال یادگیری رفتار مناسب اجتماعی است، درک و حساسیت کاملی برای تشخیص تأثیر حقیقی حرفهای خود ندارد. اغلب،بچه ها حرفهایی می زنند تا از احساسات خود محافظت کنندو یا به روشی نسنجیده برای بیان احساس واقعی خود،از آن استفاده می کنند.آگاهی و و بلوغ در این زمینه بسیار مؤثر است.

راه حلها
1-بهترین واکنش،آموزش دادن و بیان همان جملات با الفاظی دیگر است:«احمد!فکر می کنم حرفهایت احساسات نیتن را جریحه دار کرد. اگر بازی ات تمام شده، به او بگو که دوست داری کار دیگری انجام بدهی.»
2-به شخصی که جمله خطاب به او کفته شده، بگویید:«ما را ببخش»و فرزندتان را به جای خلوتی ببرید و خصوصی وسریع احساسات خود را در مورد حرف او بیان کنید. از او بپرسید که چطور می تواند این شراط را اصلاح کند. اگر نمی داند، شما دقیقا" به او بگوییدکه باید چه جمله ای را بگوید. در فرصتی دیگر، در مورد این رفتار و وضعیت با صحبت کنید و اگر بیان جمله آزار دهنده تعمدی بوده،مجازاتی برایش تعیین کنید.این مجازات ممکن استبرای جمله کاملا" بی ادبانه، نوشتن یادداشتی کوتاه برای معذرت خواهی باشد.
3-با دقت ببینید که چه چیزی بر رفتار فرزندتان تأثیر داشته است: دوستان بد؟برنامه تلویزیونی محبوب او که در انها شوخی های بی ادبانه ای وجود دارد؟فرد بزرکسال تأثیری نا مناسبی می کند؟ یا خواهریا برادری که مدام او را اذیت می کند؟اگر علت این امر را بیابید، بهتر می توانید وضعیت به وجود آمده را اصلاح کنید.


حرفهای بی ادبانه غیر عمدی

موقعیت
فرزندم با صراحتی ناراحت کننده،حرفهای آزاردهنده می زند. دیروز در اداره پست با صدایی بلند گفت: «مامان!اون خانم سبیل داره»در آن لحظه، دلم می خواست می مردم.

فکر کنید
تشخیص تفاوت بین راستگو و زدن حرفهای ناراحت کننده، نیاز به تجربه و بلوغ دارد.این لحظه ها را به عنوان فرصتهایی عالی برای آموزش دادن فرزندتان در نظر بگیرید. یا این کار را انجام دهید و یا آن را برای چند برای چند سال بعد نگه دارید!

راه حلها
1-بهترین کار این است که فرزندتان را به گوشه ای ببرید و درسی سریع به او بدهید تا جلوی چنین رفتاری را بگیرید. مثلا":«بهتر است حرفهایت را در مورد دیگران برای خودت نگهداری. شاید شنیدن چنین حرفهایی احساسات آنها را جریحه دار کند.»در فرصتی دیگر، به طور خصوصی در مورد خصوصیات یک فرد و در مورد صحبت کردن درباره مردم،آن هم در محلهای عمومی، با او صحبت کنید.
2-وقتی متوجه می شوید که فرزندتان به شخصی که به طرف شما می آید خیره شده است، می توانید جلوی حرفهای آور او را بگیرید. خم شوید و در گوش او زمزمه کنید:«آن مرد فقط یک پا دارد.مؤدبانه نیست که به او خیره شویم. بعد در موردش صحبت خواهیم کرد.»در فرصتی مناسب، حتما"در باره تفاوتهای مردم و صفاتی که باعث می شوند مثل هم باشیم،با او صحبت کنید.
3-پس از بیان جمله ای خجالت آور، بهتر است سریع حواس فرزندتان را به چیزی دیگر مشغول کنید و در فرصتی مناسب به او درس بدهید. اگر شهامت آن را دارید،در چشمان شخص مخاطب نگاه کنید و بگویید:«از این مسئله متأسفم.»شما نمی توانید حرف فرزندتان را پس بگیرید بلکه فقط می توانید تصدیق کنید که در مورد حرف او احساس بدی دارید.
----------------------------------------------
منبع:راهنمای کامل تربیت کودک
تألیف:الیزابت پنتلی
مترجم: اکرم قیطاسی
چاپ متن وصحافی:پژمان
چاپ پنجم:1384
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 10-27-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض چرا و چگونه به بچّه ها پول توجیبی بدهیم ؟

چرا و چگونه به بچّه ها پول توجیبی بدهیم ؟

از چه سني‌؟ چقدر بايد به آنها بدهيد؟ هر چند وقت يكبار؟ به‌صورت روزانه، هفتگي يا ماهانه؟ در چه راهي مصرف شود؟ چگونه مخارج آنها را كنترل كنيم؟ آيا در زندگي كودك مهم است كه بتواند مبلغ مشخصي پول در اختيار داشته باشد؟
در اينجا سؤالات مطرح شده توسط تعداد زيادي از والديني كه در دادن پول تو جيبي به فرزندانشان مردد هستند را با شما در ميان مي‌گذاريم.
دريافت پول توجيبي مرحله مهمي در زندگي كودك است. اين مرحله براي او شروع يك استقلال به‌خصوص است. به عبارتي‌، او ديگر مجبور نخواهد بود از شما چيزي بخواهد و بلا‌تكليف نخواهد بود تا هر وقت دلتان خواست برايش چيزي بخريد. ما پدر و مادران بايد به سراغ ارزش‌هايمان و آن ارزش‌هايي كه مي‌خواهيم به فرزندانمان انتقال دهيم برويم. به همين دليل، بايد علت‌هايي كه ما را بر آن مي‌دارد تا به اين پرسش پاسخ مثبت يا منفي دهيم، مورد بررسي قرار دهيم.

آيا براي پرداخت پول تو جيبي توانايي مالي داريم؟
آيا به‌دليل آنكه از دست غر‌زدن‌هاي فرزندانمان(بچه‌هاي ديگر پول تو جيبي مي‌گيرند!) خسته شده‌ايم، مايليم به آنها پول تو جيبي بدهيم‌؟
چنانچه توان مالي براي پرداخت آن را داشته باشيم اين پول مي‌تواند فوايد زير را به همراه داشته باشد:
- با اين عمل مي‌توانيد اهميت و ارزش پول، مفهوم صرفه جويي، اهميت كار كردن، همياري، لذت بردن و مديريت دخل و خرج را به فرزندتان القا كنيد. چنانچه اين مفاهيم از نظرتان مهم باشند، دادن پول تو جيبي به فرزندانتان، روشي براي افزايش اين مهارت‌ها به شمار مي‌رود.
- او را براي دنيايي كه در انتظار اوست آماده مي‌كند.
- استقلال بخصوصي كسب مي‌كند.

از چه سني و چه مقدار به او پول دهيم؟
كودك بايد دست كم، شمردن را بلد باشد والا چگونه مي‌تواند بفهمد كه مثلا اگر از 20 تومان، 15 تومان خرج كند، تنها برايش5 تومان باقي مي‌ماند. بنا به تحقيقي كه خلاصه‌اي از آن در زير آمده است، از هر دو كودك به‌طور متوسط يك كودك پول تو جيبي دريافت كرده است و با افزايش سن كودك، درصد پول تو جيبي نيز افزايش مي‌يابد. درحالي‌كه تنها 11درصد بچه‌هاي بين 2 تا 4 سال پول تو جيبي گرفته‌اند در عوض، در سنين بين 15 و 17 سال، 75درصد آنان پول دريافت كرده‌اند.

درصد كودكاني كه پول تو جيبي دريافت مي‌كنند:
بين 2تا4 سال:11درصد به‌طور متوسط 27/4 يورو دريافت مي‌كنند.
بين 5تا7 سال:29 درصد به‌طور متوسط 81/3يورو دريافت مي‌كنند.
بين 8تا10 سال:57 درصد به‌طور متوسط 28/11 يورو دريافت مي‌كنند.
بين 11تا14 سال:67 درصد به‌طور متوسط 46/16 يورو دريافت مي‌كنند.
بين 15تا17 سال: 73درصد به‌طور متوسط 33/30 يورو دريافت مي‌كنند.
بين 18تا19 سال:64درصد به‌طور متوسط 07/51 يورو دريافت مي‌كنند.

هرچه بچه‌ها كوچك‌تر باشند، والدين بيشتر ترجيح مي‌دهند به جاي آنكه به‌طور منظم مثلا به‌صورت ماهانه به آنها پول بدهند، به‌صورت خرد خرد به آنها پول دهند. بي‌شك از اين طريق بهتر مي‌توانند ببيند پول در چه راهي مصرف مي‌شود. با اين‌حال، هر چه كودك بزرگ‌تر شود، اين مسئله نظم بيشتري به‌خود مي‌گيرد. به عبارتي ديگر، به‌صورت هفتگي يا ماهانه به او پول تو جيبي مي‌دهيم. جالب است بدانيد كه دخترها از نظر سني كمي زودتر از پسرها پول تو جيبي مي‌گرفتند اما بعد از 18 سالگي، پسرها مبلغ بيشتري در اختيار داشتند.

چگونه فرزندانمان پول تو جيبي خود را خرج كنند؟
الزاما خوشايند نيست كه بخواهيم مستبدانه مخارج فرزندانمان را اداره كنيم. آنها بايد خودشان تجربه كنند. حتي اگر روز اول همه پول‌هايشان را صرف چيزهاي به درد نخور كنند‌، خودشان افسوس خواهند خورد اما اين عمل سازنده است. بايد بچه‌ها را آزاد بگذاريم تا هر كاري كه مي‌خواهند با پول تو جيبي‌شان بكنند؛ از طرفي هيچ‌چيز مانع نمي‌شود كه والدين به آنها ياد دهند پس‌اندازشان را خرج كنند، به آنان بياموزند چگونه قدر چيزها را بدانند، جلوي خود را بگيرند و خريدي را به تعويق اندازند و ميزان دخل و خرجشان را رعايت كنند.

چند توصيه
1.منتظر بمانيد تا فرزندتان به پختگي لازم برسد. اگر شمردن بلد نباشد‌، دادن پول توجيبي به او هيچ فايده‌اي ندارد. چون قادر نيست به هنگام پول گرفتن و يا خريد كردن‌‌، جمع و تفريق كند.
2. از همان ابتدا همه چيز را مشخص كنيد. شما متعهد مي‌شويد كه هر هفته و يا هر‌ماه به او پول بپردازيد اما در عوض از اينكه از او بخواهيد پولش را در راه درست مصرف كند نهراسيد. مي‌توانيد بپذيريد كه گاه فرزندتان چيزهاي به درد نخور و يا چيزهاي بيخودي كه همه نوجوانان عاشقش هستند را خريداري كند، درصورتي‌كه او هم تلاش كند براي خريد چيزهاي مفيدتر پول كنار بگذارد. روي هم رفته، چنانچه بخواهد مدام پولش را هدر دهد و يا چيزهاي خطرناكي چون سيگار، چاقوي جيبي و الكل بخرد مخالفت كنيد و پول تو جيبي‌اش را به تعويق اندازيد. از اين به بعد است كه او بايد بفهمد كه اجازه ندارد هر كاري كه بخواهد با پولش انجام دهد. در عوض، چنانچه نظر شما را در اين مورد بخواهد، تنها راه براي نشان دادن راه و چاه به او و اينكه ياد بگيرد پولش را بهتر خرج كند، اين است كه نسبت به انتخاب‌هايش با او مدارا كنيد.
3. در ازاي كمك كردن در كارهاي خانه و يا كسب نمرات بالا در كلاس و امتحانات از پول‌دادن به او خودداري كنيد. او بايد ياد بگيرد كه براي خودش كار مي‌كند نه براي پول. همچنين پول نبايد به وسيله‌اي براي تهديد و خط و نشان كشيدن بين شما و فرزندتان تبديل شود؛«اگر اتاقت را مرتب نكني‌، پول تو جيبي‌ات را قطع مي‌كنم.»
4.هدف از دادن پول تو جيبي به فرزندان قبل از هر چيز آن است كه به او مديريت دخل و‌خرج و اهميت و ارزش چيزها را بياموزيد. چنانچه فرزندتان زودتر از موعد مقرر پول تو جيبي‌اش را خرج كند و بخواهد جلوتر آن‌را از شما بگيرد، (مطمئنا يك روز اين‌كار را انجام خواهد داد)، ابتدا به او نرمش نشان دهيد، به او كمك كنيد تا متوجه اشتباهش شود اما عادت نكنيد هميشه او را از بحران مالي نجات دهيد. در اين صورت پول تو جيبي جنبه آموزشي خود را از دست مي‌دهد.
5.همچنين به او نگوييد با پولش چه كار كند، بگذاريد خودش تجربه كند و هر چه كه مي‌خواهد بخرد، حتي چيزهاي بي‌فايده، به‌خصوص آنكه پول نبايد منشأ درگيري ميان شما و فرزندتان شود. بايد قوانين مشخصي در مورد آن برقرار كنيد.
6.از مداخله كردن در خريدهايش و تهديد و خط و‌نشان كشيدن سر پول خودداري كنيد.
7.بنا به سنش به او پول تو‌ل‌جيبي بدهيد و با افزايش سن‌، به مبلغ پرداختي بيفزاييد.
8.بنا به نيازهاي واقعي‌اش به او پول دهيد. در حقيقت پول زياد به هيچ دردي نمي‌خورد. با اين عمل شانس تجربه كردن خواستن و انتظار چيزي كه در حسرت آن به سر مي‌برد را از او مي‌گيريد.
9.در مورد پول آزادانه صحبت كنيد، به‌خصوص آنكه صحبت از پول نبايد موضوع ممنوعي باشد. مثلا چنانچه مي‌خواهد پول تو جيبي‌اش زياد شود، بايد در مورد نيازهايش با او گفت‌وگو كنيد.

اگر فرزندتان پول تو جيبي نخواهداين امر اغلب به معناي ترس از بزرگ شدن و عدم‌اعتماد به نفس است. درخواست از مامان و بابا خيلي آسان‌تر است تا اينكه زير بار مسئوليت برود! بهترين كار آن است كه درصورت امكان روي اين مسئله تاكيد كنيد و ارزش او را بالا ببريد. بايد به او نشان دهيد به كاري كه مي‌كند و يا شروع به انجام آن كرده است، افتخار مي‌كنيد. از تصميم‌گيري به جاي او خودداري كنيد. بر عكس بگذاريد خودش تصميم بگيرد حتي اگر گاه اشتباه كند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 10-27-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض چگونه توجه بچه ها را جلب کنیم و روی آن ها نفوذ داشته باشیم؟

چگونه توجه بچه ها را جلب کنیم و روی آن ها نفوذ داشته باشیم؟


دکتر ویل جاکوبس و رنی گوردن جاکوبس / مترجم:مهدی قراچه داغی
گاه با قصد خیر وقتی می خواهیم به فرزندانمان مطلبی بیاموزیم،حرفی را بارها و بار ها تکرار می کنیم.توصیه ما این است که مطلب را یک بار بگویید و به هنگام بیان از مشرب خوش استفاده کنید و در صورت لزوم در نوبت بعدی به جای تکرار همه ماجرا ،شمه ای خلاصه شده از آن را باز گویید.حرفتان را تکرار نکنید مگر مطمئن شوید کسی به حرف تان گوش نمی دهد.بی جهت فکر نکنید هر چه بیشتر تکرار کنید،بیشتر متوجه می شوند و بیشتر همکاری می کنند.ممکن است لازم باشد بچه ها رفتاری را جند بار تکرار کنند تا به تجربه،نکته ای بیاموزند.به همین دلیل است که بچه ها می خواهند داستان مورد علاقه اشان را بارها و بارها بشنوند.بچه های بزرگ تر باری تهیه گزارش درسی خود تا آخرین لحظات صبر کنند،هر چند قبلاً تجربه کرده اند که وقتی کاری را در آخرین دقایق تمام می کنند کارشان از کیفیت چندان خوبی برخوردار نمی شود.وقتی به در خواست کودک مان عمل نکنیم،ممکن است بار ها و بارها حرفش را تکرار کند تا ما در تصمیم خود تجدید نظر کنیم.نیاز کودک است که رفتارش را تکرار کند.اما اگر ما سخن و خواسته خود را بارها و بارها تکرار کنیم لزوماً به موقعیت خاصی نمی رسیم.
توجه داشته باشید که بچه ها نه از رویحرف هایی که به آن ها می زنیم،بلکه با توجه به رفتار و عملی که به نمایش می گذاریم مطلب می آموزند.حرفتان را بزنید و بعد بگذارید که بچه ها نتیجه کارشان را تجربه کنند.
چه ها بسیار علاقه مندند پدر و مادرشان از دوران کودکی خودشان برایشان حرف بزنند.بگویند چگونه با هم آشنا شدند.وقتی این مطالب را با زبانی راحت و خوشایند تعریف می کنید،آن ها از حرف های شما استقبال می کنند. به جای طرح محرومیت ها و مشکلات خود رد گذشته،از نکات مثبت زندگیتان حرف بزنید.بسیاری از پدر و مادر ها برای فرزندانشان لباس های گران و شیک می خرند و بعد هنگام دادن لباس به فرزندشان به او می گویند:«وقتی به سن تو بودم حتی اتاق خواب کوچکی برای خودم نداشتم.تو خیلی شانس آورده ای».
گفتن این که بچه ها باید بسیار قدر شناس باشند دلیل نمی شود تا آن ها قدر شناس شوند اما مهم است اگر از سرگذشت ما مطلبی بدانند.مهم است بدانند پدر و مادر ما به سختی تلاش می کردند تا ما زندگی ساده ای داشته باشیم.اما همین حرف زمانی معنی دار است و به نتیجه مطلوب می رسد که در محیطی دوستانه مطرح شود.باید از هر گونه نطق و سخنرانی خود داری کرد.بچه ها تا بزرگ تر نشوند نمی دانند از چه امتیازاتی برخوردارند.
وقتی با فرزندتان حرف می زنید با او تماس چشمی برقرار کنید.دست او را بگیرید و حرف بزنید،این گونه نیاز به تکرار به حد اقل می رسد.در بسیاری از مواقع در حالی با فرزندمان حرف می زنیم که او در حال تماشای تلویزیون یا انجام کاری است؛مثلاًبا تلفن حرف می زند و یا با کامپیوترش بازی می کند.بعد ناراحت می شویم زیرا می بینیم به حرف ما گوش نداده و یا واکنشی نشان نداده است.بنابر این قبل از این که با فرزندتان حرف بزنید مطمئن شوید که او به صحبت های شما گوش می دهد.از او بخواهید وقتی حرف می زنید به شما نگاه کند.این گونه بهتر می توانید حرف هایتان را انتقال دهید.نگذارید شخصی ثالث پیام شما را منتقل کند.وقتی خواهر یا برادر فرزندتان پیام شما را به او مخابره کند،بعید نیست که بسیاری از بخش های آن به شکلی که شما می خواهید مخابره نشود.
و سرانجام به لحن صدایتان توجه کنید.تا میتوانید ملایم و راحت حرف بزنید.از مشرب خوش استفاده کنید اما از طعنه و تمسخر بپرهیزید.وقتی کسی بر سرم فریاد می کشد گاه مشوش و اغلب کل پیام را از دست می دهم.همین مطلب در مورد کودکان نیز صدق می کند.بچه ها به لحن بزرگ ترها توجه دارند.اگر می خواهیم پیام ما را دریافت کنند باید لحن کلامی طبیعی و خوشایند داشته باشیم.ممکن است بگویید«بله می دانماما دشوار است».بله درست است؛ملایم صحبت کردن اغلب با غریزه طبیعی ما هم خوانی ندارد اما مانند هر کار دیگری،اگر می خواهید موفق شوید،باید تلاش کنید.اگر داد و فریاد کشیدن جواب می داد نیازی به روشی متفاوت نبود.قبل از این که کودک خود واکنش نشان دهید نفس عمیقی بکشید و به قصد و نیت خود فکر کنید.
هر بار برای برخورد آرام و ملایم با فرزندتان تلاش کنیدبه نتایج بهتری دست پیدا می کنید و این سببی شود تا نتایج کارتان بهتر شود.
اگر دختر یا پسرتان به نصیحت شما گوش نمیدهد زیاد تعجب نکنید.اما این را هم بدانید اگر به جای دستور دادن نظرتان را بیان کنید نتایج مطلوب تری می گیرید. وقتی فرزندمان رفتار نا مناسبی را به نمایش می گذارد و می خواهیم به او بگوییم که چه باید بکند.در مواقعی نیز با آب و تاب شرح می دهیم که«همین اتفاق برای من هم اتفاق افتاد»و بعد توضیح میدهیم که چگونه از پس آن برآمدیم.توجه داشته باشید وقتی شما می خواهید تجربه هایتان را به رخ فرزندتان بکشید تا کار شما را انجام دهد،او معمولاً حتی اگر سرش به سنگ بزند می خواهد راه خودش را برود.
به چند مثال و توصیه زیر توجه کنید:

پیش دبستانی:
متوجه میشوید که میشل،سه ساله،خواهرش سیننتیای یک ساله را کتک می زند.زدن های میشل از وقتی سینتیا حرکت کرده بیشتر شده است.شما تا به حال چند بار به میشل گفته اید که زدن مجاز نیست و نباید چنین کاری بکند.هر بار که این کار را کرده شما او را به اتاق خودش فرستاده اید تا به او بگویید که اجازۀ زدن نمی دهید. بار دیگر که خواهرش را کتک می زند،بدون این که حرفی بزنید و شرح و بسطی بدهید او را سه دقیقه روی صندلی اش قرار می دهید.بحث و گفتگو و مشاجره با کودک در این شرایط کمکی به رفع مشکل نمی کند. او به این اندازه می فهمد که اگر خواهرش را کتک بزند باید روی صندلی بنشیند و یا به اتاق خودش برود.

دبستانی:
مردیت ناراحت از مدرسه می آید. می گوید:«بهترین دوستش سر میز ناهار درباره او پچ پچ کرده است که دیگر با او دوست نباشند».البته شما به خاطر دخترتان ناراحت می شوید.شاید خود شما هم در کودکی با موضوع مشابهی رو به رو شده اید.دخترتان در حالی که اشک چشمانش را پر کرده می پرسد::«چه باید بکنم؟».متوجه این دام باشید. ممکن است تحت تأثیر تجربیات طولانی خود بخواهیم قدمی بگذاریم و پیشنهاداتی بدهیم.به جای این کار توصیه ما این است که نظر دخترتان را بپرسید و یا از او بپرسید:«وقتی در باره ات حرف می زدند چه احساسی داشتی؟»«با احساست چه کردی؟».می توانید از او بپرسید که چرا دوستش این برخورد را کرده است.اگر بلافاصله به او پیشنهاد بدهید به او کمکی نکرده اید.شاید از روی تعجب همان بعد از ظهر ببینید که دخترتان با همان دوستش تلفنی حرف می زنند،می گویند و می خندند.از سوی دیگر اگر به او پیشنهادی بدهید ممکن است با حالتی از خشم به شما مراجعه کند و بگوید که پیشنهادتان کار او را خراب تر کرده است.حالا او به جای این که از دوستش عصبانی باشد از شما عصبانی است.سعی نکنید از توصیه تان دفاع کنید.او می خواهد شما احساسش را تأیید کنید.حوصله بحث منطقی ندارد.به او بگویید:«متأسفم که توصیه من مؤثر واقع نشد و تو را ناراحت تر کرد».درباره مناسب و مطلوب بودن توصیه و پیشنهادتان حرف نزنید.

نوجوان:
نوجوان ها در دوران نوجوانی خود ممکن است با نوعی افسردگی مواجه شوند.این افسردگی می تواند یک ساعت،یک وز و یا بیشتر طول بکشد.اما این افسردگی گذرا است و خود به خود برطرف می شود.بعضی از والدین سعی می کنند با گفتن عباراتی از قبیل «نباید ناراحت باشی،بخند،خوش باش»به فرزندشان احساس بهتری بدهند.بعضی ها هم به شادی و رضایت خود در دوران نوجوانی اشاره می کنند.مطمئن باشید که با این روش فرزندتان را خشمگین می سازید.شما نمی توانید احساس اندوه او را برطرف سازید.صرفاً با گوش دادن حمایتگرانه می توانید از شدت ناراحتی او بکاهید
وقتی داستان یا توصیه ای را بارها تکرار می کنیم اثر بخشی خود را از دست می دهد و شنونده شما را می رنجاند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
کودک, روانشناسی, روانشناسی کودک


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:56 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها