ماجرای ذوالقرنین

[amir ahmadi]

ذوالقرنین گفت:انچه را خدا در اختیار من گزارده بهتر است از انچه شما پیشنهاد می کنید .مرا با نیروی انسانی خود یاری کنید تا میان شما و انها سد محکمی ایجاد کنم و قطعات بزرگ اهن برای من بیاورید و انها را بر روی هم بچیند و کاملا میان دو کوه را بپوشانید .سپس گفت:اتش در اطراف ان بیاویزید و در اتش بدمید .انها در اتش دمیدند تا قطعات اهن را سرخ و گداخته کرد گفت:اکنون مس ذوب شده برای من بیاورید تا به روی ان بریزم.سر انجام ان سد نیرومندی ساخت که انها قادر نبودند از ان بالا روند و نه می توانستند نقبی در ان ایجاد کنند...........

[amir ahmadi]

گفت این از رحمت پروردگار من است اما هنگامی که وعده پروردگارم فرا رسد ان را درهم می کوبدو وعده پروردگار من حق است

[amir ahmadi]

ای پیامبر به مردم بگو :ایا به شما خبر دهم که زیانکارترین مردم کیانند؟انها که تلاشها و فعالیتهایشان در دنیا گم و نابود شده و با این حال گمان می کنند کار نیک انجام می دهند.انها کسانی هستند که به ایات پروردگارشان و لقای او و حضور در پیشگاه او کافر شدند به همین جهت اعمالشان حبط و نابود شد لذا روز قیامت میزانی برای انها بر پا نخواهیم کرد .اینگونه کیفر انها دوزخ است بخاطر انکه کافر شدند و ایات من و پیامبرانم را به باد استهزا گرفتند . اما ان کسانی که ایمان اوردند و عمل صالح انجام دادند باغهای فردوس منزلگاهشان است.انها جاودانه در ان خواهند ماند و هرگز تقاضای نقل مکان نمی کنند ......

[amir ahmadi]

ای پیامبر بگو:اگر دریاها برای نوشتن کلمات پروردگارم مرکب شوند دریاها پایان می گیرند پیش از انکه کلمات پروردگارم پایان یابد هر چند همانند ان دریاها به ان اضافه کنیم.......

[amir ahmadi]

ما یحیی را گفتیم :ای یحیی کتاب خدا رابا قوت بگیر
و ما فرمان نبوت و عقل کافی در کودکی به او دادیم و از ناحیم خود به او رحمت و پاکی و محبت بخشیدیم و او پرهیزگار بود . او نسبت به پدر و مادر ش نیکوکار بود و جبار و متکبر و عصیانگر نبود و سلام بر او ان روز که متولد شد و ان روز که می میرد و ان روز که دوباره زنده و برانگیخته می شود......

[amir ahmadi]

ای پیامبر در این کتاب از اسماعیل یاد کن که او در وعده هایش صادق و رسول و پیامبر بزرگی بود .او همواره خانواده خود را به نماز و زکات دعوت می کرد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.......

[amir ahmadi]

ای رسول ما در این کتاب یاد کن مسی را که رسول و پیامبری مخلص و والامقام بود.

ما او را از طرف راست کوه طور فرا خواندیم و او را نزدیک ساختیم و با او سخن گفتیم و ما از رحمت خود برادرش هارون را که پیامبر بود به او بخشیدیم .....