بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 12-12-2009
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امشب از آسمان ديده ام پولك هاي اشك به وسعت
درياچه ي عشق مي بارند .
امشب نگاه باراني مهتاب به شمشاد قامت تو روشن نشد .
امشب نذر اقاقي ها كه هر شب دستان گرم و صميمي تو را
انتظار مي كشند ادا نشد .
امشب خواب گلدان شمعداني خانه به آمدنت تعبير نشد .
امشب دل بيقرار من به صداي گام هاي استوارت
آرام نگرفت .
بي بهانه قلبم را شكستي
از من بريدي و به افق هاي دور دست كوچ كردي
و نيستي ببيني كه ديگر ستاره ها كوچه را به
يمن حضور عاشقانه ات چراغاني نمي كنند و
نمي داني چقدر من در كوچه ي بي ستاره غريبم .
تو رفتي و آبشار اشك هايم كه بي تابانه از بستر
چشم جاري مي شدند را نديدي و نمي داني كه
من هر شب با هق هق گريه هايم دوريت را شكوه مي كنم .
تو رفتي و من از پشت حصار سنگين جدايي ها ، دستان
تمنايم را به سويت دراز مي كنم تا شايد سر انگشتان
اهورايي ات دستان نياز آلودم را لحظه اي لمس كند و
وجود طلايي ات را دوباره در آغوش گيرند .
تو رفتي و من در دل دالان هاي تنگ زمان به ياد همه ي
ثانيه هاي سبزي كه داشتيم عاشقانه اشك ريختم .
مي داني زير باران اشكهايم ، تنها تو مي تواني چتر
احساست را باز كني و قلب شكسته ام را به تپش
واداري و تنها تو مي تواني مرهم زخمهاي كهنه ي
دلم باشي .
چهار ديوار ذهنم ، آشفته از حصار جدايي هاست
و مي دانم تنها تو مي تواني اين حصار را از ميان
برداري و درياي پريشان ذهنم را به آرامش برساني .
تنها تو مي تواني نگاه باراني باغچه را به ابي ترين احساس
روشن آسمان منور كني و تو مي تواني آواز حبس شده
در گلوي فاخته ها را به ترانه ي دلتنگي گلها
پيوند بزني .
بدان كه هميشه عاشقانه ترين نگاهم را براي تو كنار
گذاشته ام و شادمانه ترين لحظه هايم را با حضور
زيباي تو به دست وحشي دريا مي سپارم .
بيا كه من به تو و يك اسمان نگاهت با تمام ستاره هايش
مـــــــــــحتـــــــــــ ـــاجـــــــــــــــم .
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 03:23 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها