|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
|
|
#1
06-17-2013
|
||||
|
||||
کاش وقتی تنها هستم فقط تنهایی کنارم باشد این بغض لعنتی و اشکهای
__________________
معنی فلفل نبین چه ریزه است را روزی فهمیدم.....که اشک هایم به این کوچکی پر از حرف ها و غم های بزرگ شد
|
| 4 کاربر زیر از پریشان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#2
06-17-2013
|
||||
|
||||
کاش می آمدی اما...
__________________
|
| 4 کاربر زیر از آناهیتا الهه آبها سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#3
06-18-2013
|
||||
|
||||
بعضی اوقات اونقدر دلم از دنیا پره که دلم می خواد یه چیغ بلند بزنمو به یکی بگم خفه شو......
__________________
معنی فلفل نبین چه ریزه است را روزی فهمیدم.....که اشک هایم به این کوچکی پر از حرف ها و غم های بزرگ شد
|
| 3 کاربر زیر از پریشان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#4
06-19-2013
|
||||
|
||||
|
من و تو دو تا پرنده ... تو قفس زندونی بودیم جای پر زدن نداشتیم ... ولی آسمونی بودیم ابر و بارونو میدیدیم ... اما دنیامون قفس بود چشم به دور دستا نداشتیم ... همینم واسه ما بس بود اما یه روز اونایی که ... ما رو با هم دوست نداشتن تو رو پَر دادن و جاتم ... یه دونه آینه گذاشتن من خوش باور ساده ... فکر میکردم رو به رومی گاهی اشتباه میکردم ... من کدومم، تو کدومی اما یک روز باد وحشی ... رویاهامو با خودش برد قفس افتاد و شکست و ... آینه افتاد و ترک خورد تازه فهمیدم دروغ بود ... دنیایی که ساخته بودم دردم از اینه که عمری ... خودمو نشناخته بودم تو، تو آسمونا بودی ... با پرنده‌های آزاد منِ تن‌خسته رو حتي ... یه دفعه یادت نیفتاد حالا این قفس شکسته ... راه آسمون شده باز
اما تو قفس نشستم ... دیگه یادم رفته پرواز
|
| 2 کاربر زیر از hiva57 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#5
06-19-2013
|
||||
|
||||
آنقدر آهم را فریاد خواهم زد تا به صخره دلت بر خورد کند
__________________
معنی فلفل نبین چه ریزه است را روزی فهمیدم.....که اشک هایم به این کوچکی پر از حرف ها و غم های بزرگ شد
|
| 3 کاربر زیر از پریشان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#6
06-20-2013
|
||||
|
||||
|
حتي از همین راه دور شاید تو سکـوت میـان کلامم بـاشـي...
دیـده نمی شوی! امـــا مـن، تـو را اِحسـاس مـيكنم. شایــد تــو... هَیاهـوی قلبـم بـاشـي .. شنیـده نمـي شوی... امـا مـن، تـو را نـفس مـيکشم دیوانه وار...
|
| 2 کاربر زیر از hiva57 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#7
06-21-2013
|
||||
|
||||
بعضی وقتا شنیدن یه"بگو چه مرگته" از یه رفیق بیشتر از حرف های کلیشه ای"عزیزم چی شده" میچسبه.....
__________________
معنی فلفل نبین چه ریزه است را روزی فهمیدم.....که اشک هایم به این کوچکی پر از حرف ها و غم های بزرگ شد
|
| 4 کاربر زیر از پریشان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#8
06-22-2013
|
||||
|
||||
ما رسم دوستیمان مثل نان نیست..
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
| 5 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#9
06-22-2013
|
||||
|
||||
کسی که همیشه سعی میکنه بقیه رو شاد کنه بیشتراز همه تنهاست اون رو تنها نذارید چون هیچوقت به شما نمیگه که بهتون نیاز داره.....
__________________
معنی فلفل نبین چه ریزه است را روزی فهمیدم.....که اشک هایم به این کوچکی پر از حرف ها و غم های بزرگ شد
|
| 2 کاربر زیر از پریشان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#10
06-26-2013
|
||||
|
||||
زلیخا جان یوسفت راستش را بگو......به خدا چه گفتی که خودش اینطور پا در میانی کرد؟؟؟....
__________________
معنی فلفل نبین چه ریزه است را روزی فهمیدم.....که اشک هایم به این کوچکی پر از حرف ها و غم های بزرگ شد
|
| 3 کاربر زیر از پریشان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
| ابزارهای موضوع | |
| نحوه نمایش | |
حالت ترکیبی
|
|
اکنون ساعت 04:04 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.